یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

در حاشیه ی نامه پراکنی ها


بهمن خدادادی


• اگر امضاء کنندگان و دولت جدید از تحریم ها ناراضی بودند و هدفشان برداشتن قدمی در جهت رفع مشکلات معیشتی مردم بود، کمترین نشانه تجدیدنظر در برنامه های ویران کننده اقتصادی آنان پدیدار می شد. اما آنچه از برنامه اقتصادی دولت جدید دریافت میشود یک اصرار کور بر همان روند لیبرالیزه کردن اقتصاد ایران است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۴ شهريور ۱٣۹۲ -  ۲۶ اوت ۲۰۱٣


اخیرا ۵۵ زندانی سیاسی نامه ای خطاب به ریاست جمهوری امریکا نگاشته اند و در آن ضمن اعتراض به تحریم های غیر انسانی و ضد بشری آمریکا و شورای امنیت،خواستار رفع این تحریم ها شده اند
آنها همچنین دولت جدید در ایران را معقول و معتدل معرفی کرده اند واز این روی خواستار آن شده اند که آمریکا و جامعه جهانی با این دولت از در گفتگو در ایند.و برای حل مشکات فی مابین راه حلی سیاسی دیپلماتیک بیابند.
امضاء کنندگان با اشاره به مواردی چون: آثار مخرب تحریم ها بر زندگی مردم –انزوای سیاسی ایران –بسته شدن فضای سیاسی کشور –وحشت از رویارویی نظامی ایران و امریکا ومشکل مساله ی هسته ای ایران ،نگرانی های خود را اعلام کرده اند و میتوان دریافت که آنان امید دارند با گفتگو وایجاد روابط دیپلماتیک بین ایران و آمریکا ،با نمایندگی بین روحانی و اوباما فشار تحریم ها بر زندگی مردم کاسته شود و به تبع آن ایران از انزوای سیاسی کنونی برون اید و همچنین باور دارند که گشایشی در فضای سیاسی داخل بوجود خواهد آمد و در نهایت راه حلی برای مساله هسته ای ایران بیابند که دو طرف توان اعتماد به یکدیگر را داشته باشند واینگونه خطر رویارویی نظامی را بین دو کشور عملا از روی می آمریکا برداشته اند و
- در نگاه اول این دادخواست و این نوع مواجهه موجه میآید   هر انسانی که خود را در کنار مردم ومنافع اکثریت مردم معنا کند طبعا باید چنین مواضع کلی را داشته باشد یعنی:۱.مخالفت با تحریم ها و ضد بشری دانستن آنها و۲. مخالفت با جنگ و هرگونه دخالت گری خارجی.
- - سوالاتی که در اینجا مطرح میشود بدین قرار است:
- آیا تحریم ها و اثرات مخرب آن با برآمدن دولت روحانی بوجود آمدند که حال امضاءکنندگان به مثابه ی طرفدارن و شرکای دولت جدید برای کاهش آن در تلاشند ؟ ایا قبل از دولت روحانی تحریم ها بر زندگی مردم و اقتصاد ایران تاثیری نداشته اند ؟چرا این نامه اکنون نگاشته میشود و استمداد گنندگان قبل از این بی خبر بوده اند؟آیا براستی امضاءکنندگان غم و درد معیشت و سفره های خالی مردم را دارند ؟ ایا این مدعا را میتوان در کارنامه امضاءگنندگان یافت ؟
- آیا وضعیت کنونی زندگی اقتصادی مردم ایران تماما و مستقیما محصول تحریم هاست؟
- آیا میتوان حکومتی را تصور کرد که تحریم های اقتصادی برای آن به خطر جدی تبدیل شده باشد ولیکن همچنان به سیاق سابق سیادت اقتصادی خود را ادامه دهد.؟
- چنانچه از فشار تحریم ها کاسته شود و یا در خوشبینانه ترین حالت مقداری از تحریم ها لغو شود ،ایا سود حاصل از این گشایش در سیستم اقتصادی کنونی ایران نصیب مردم خواهد شد ؟
در سوی دیگر عده ای با لابی گری و نامه نگاری حرکتی عکس امضاءکنندگان نامه ۵۵ زندانی سیاسی از ایران را میپیمایند
خواست و خواهش و تمنای این دسته بسیار روشن است .از آنجایی که اینان فاقد منطق و عقلانیت هستند و تصورشان از خود   تبدیل شدن به مهره دسته چندمی بیش نیست خواستار:۱- تحریم ها را گسترده تر کنید تا آنجاییکه مردم روزانه در ایران دچار مرگ و میر شوند . ۲-حمله نظامی را به ایران عملیاتی کنید ٣- ایران را به چند کشور کوچکتر تجزیه کنید
از آنجایی که این دلالان سیاسی وزن و جایگاهی در سپهر سیاسی ایران ندارند در موردشان توضیحی بیش از این اورده نمیشود ،نام بردن از این لابیست ها صرفا برجسته گردن نقطه اشتراکی ست میان آنها و استمداد جویان زندانی که در ادامه خواهد آمد .
به گمان من امضاءگنندگان نامه ۵۵ زندانی سیاسی به اوباما یا نمیخواهند و یا به واقع عاجز از یافتن و پرداختن به علت های واقعی مشکلات جامعه ایران هستند و از این روی به نوعی تکدی گری سیاسی روی آورده اند اما توضیح این امر چگونه میتواند باشد ؟
امضاء گنندگان شیفته ی قدرت هستند ومعیار سیاست ورزی برای آنها، در دوری و نزدیکی به قدرت مرکزی و دولت معنا میابد
سیاست ورزی انان به هیچ روی از جاده مردمی بودن و در جهت منافع اگثریت مردم عبور نکرده و نمیکند. مردم و زندگی و معیشت مردم برای آنان به مثابه ی شرط بندی در نزاع قدرت اهمیت دارد. آنان در این قمار قدرت هر از گاهی بخشی از مردم را حراج میکنند.
این سیاست ورزان از مخرب بودن تحریم ها در دوسال گذشته نیز آگاه بوده اند اما مسکوت گذاشتن و عدم پرداختن به موضوعی چنین حساس تنها به این دلیل نبوده که آنها خود را نزدیک به دولت نیافتند بلکه تو گویی عمدی در این عمل نیز بوده و این سکوت نوعی خشنودی عامدانه بوده چرا که دولت، دولت رقیب بوده و هر چه بیش از پیش درگیر مشکل شود امتیازی از آن کسر و به این افزون میشود.
معنای واقعی اینگونه سیاست ورزی جدایی از منافع مردم است قمار با زندگی مردم کسب و کار اینان است
وضعیت کنونی اقتصاد ایران و مشکلات معیتی ناشی از آن حاصل سه دهه لیبرالیزه کردن بازار در اقتصاد ایران است روندی که با دولت سازندگی آغاز شد و با دولت اطلاحات ادامه پیدا کرد و در نهایت در دولت مهر ورز وارد فاز نوینی از روند مصیبت بار خود شد و در دولت   اعتدال هم ادامه می یابد.
حاصل این روند کوچک شدن صنایع تولیدی و باز گشایی عرصه ای وسیع برای نو دلالان و سوداگران اقتصادی است. علت واقعی مشکلات اقتصادی و معیشتی امروز ایران را در اینجا باید جستجو کرد نه در تحریم های جهانی، گرچه اثر تجریم ها را نباید نادیده گرفت اما باید دانست که تحریم ها به جنین بستر اقتصادی اثر گذارند نه هر ساختار اقتصادی .
برای امضاء کنندگان شاید بد نباشد این یاد آوری که خط فقر در ایران از مرز ۱ میلیون و ٨۰۰ هزار تومان گذشته و این در حالی ست که حداقل حقوق بین ۵۴۱ تا ۶٣٨ هزار تومان است و تیم اقتصادی جدید با هدف برداشتن حداقل حقوق وارد عرصه شده است همچنین حقوق کارمندان دولتی بین ٨۰۰ تا ۹۶۶ هزار تومان است.
بر اساس آمارهای دفتر توسعه ریاست جمهوری بیش از ۲ میلیون کارمند استخدامی و پیمانی در ایران مشغول کار هستند و تعداد کارگران بر اساس آمارهای دولتی نزددیک ٣۰ میلیون نفر برآورد شده است (گمانه زنی های مستقل جمعیت طبقه کارگر را بیش از این تخمین میزند) و بر اساس اعلام مرگز آمار ایران در زمستان گذشته تعداد بیکاران ایران ۲ میلیون و ٨۷۷ هزار نفر بوده است.
امضاءکنندگان خود عامل و آمر این روند ویران کننده هستند امضاء کنندگان گرچه در ٨ سال گذشته از   حضور در مناسب دولتی دور بوده اند اما آنان همواره در اقتصاد حضوری خدشه ناپذیر داشته اند و مجموع هم پیمانان اقتصادی اینان اکنون بعد از ٨ سال قدرت دولتی را نیز فرا چنگ آورده اند نگاهی به کابینه جدید تایید این مدعاست.
اگر به راستی امضاء کنندگان و دولت جدید از تحریم ها ناراضی بودند و هدفشان برداشتن قدمی در جهت رفع مشکلات معیشتی مردم بود، کشتی بان را سیاستی دیگر می آمد و کمترین نشانه تجدید نظر در برنامه های ویران کننده اقتصادی آنان میبود. اما آنچه از برنامه اقتصادی دولت جدید دریافت میشود یک اصرار کور بر همان روند لیبرالیزه کردن اقتصاد ایران است. با این حساب برداشته شدن تحریم ها هم در این ساختار اقتصادی گشایشی برای معیشت مردم به ارمغان نخواهد آورد، اما مطمئنا برای نودلالان و سوداگران و سرمایه دارن ایرانی همراه با گشایش هایی پرسود خواهد بود.
پس براستی معنای این نامه پراکنی ها چه میتواند باشد؟
نگاشتن این نامه چیزی بیش از یک نزاع قدرت در درون و موجه ساختن چهره خود در انظار عمومی نیست و این بخشی ازبرنامه تحمیق اجتماعی ست که در دوره پیش روی شتاب خواهد گرفت.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست