سوریه، بوی گاز شیمیایی، بوی جنگ امپریالیستی!
حسن رحمان پناه
•
یکی از معضلات اصلی کنونی آمریکا در حمله نظامی به سوریه، بحران کنونی اقتصادی جهان سرمایه داری است که آمریکا از همه بیشتر درگیر آن بوده و سایه سنگین چنین بحرانی بر شهروندان این کشور کماکان به شدت سنگینی می کند. شهروندانی که بخش زیادی از بودجه نظامی عظیم ارتش آمریکا از جیب آنان پرداخت و قربانیان جنگ برون مرزی و توسعه طلبانه امپریالیستی نیز فرزندان آنان بوده و هستند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
٨ شهريور ۱٣۹۲ -
٣۰ اوت ۲۰۱٣
نزدیک به پانزده ماه از اولین جرقه های اعتراض و مبارزه برحق و عادلانه مردم سوریه علیه رژیم فاسد و استبدادی حکومت اسد که از پدر به پسر به ارث رسیده بود، می گذرد. "حافظ اسد" سال ١٩٧١ پس از انجام یک کودتای نظامی رئیس جمهور سوریه شد و تا ژوئن ٢٠٠٠ میلادی که بر اثر سکته قلبی درگذشت، با مشت آهنین بر این کشور حکومت کرد. بعد از مرگ اسد، فرزندش "بشار" زمام امور این کشور را در دست گرفت. از کودتای اسد تاکنون این پدر و پسر بیش از ٤٢ سال است که "جمهوری" موروثی سوریه را با زور اسلحه و کشتار اداره و مردم را سرکوب کرده و می کنند.
اولین تجربه گسترده سرکوب خونین مردم سوریه به زمامداری اسد پدر در سال ١٩٨٢میلادی در شهر"حماه" بر می گردد. در این سال حافظ اسد به بیرحمانه ترین شکل به سرکوب ناراضیان حماه پرداخت و به گفته "کمیته حقوق بشر سوریه" در نبرد نظامی ٢٧ روزه در این شهر بیش از ٣٠ هزار نفر قتل عام و شهر به حالت سوخته و ویران درآمد. از آن زمان تاکنون ارثیه پدر به پسر چیزی جز سرکوب، بی رحمی و کشتار مردم و مخالفین نبوده است.
مردم ستمدیده سوریه بعد از سرکوب خونین حماه در زمان اسد پدر، آنچنان وحشت زده شدند که تا قیام دو سال و نیم اخیر در کشوهای عربی و شمال آفریقا حرکت عظیم و تودهای از خود نشان ندادند. اما با شروع قیام های مردمی در برخی از کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا بویژه در کشورهای تونس، مصر، یمن، لیبی و سرنگونی شماری از قدیمی ترین و فاسدترین دیکتاتورهای این منطقه، مردم سوریه نیز روحیه و قوت قلبی برای قیام علیه نظام دیکتاتوری و فاشیست اسد و حزب بعث سوریه پیدا کردند. طبیعی بود که مردم زجر کشیده سوریه مترصد فرصت باشند تا خشم فروخورده و نفرت عمومی خود از سیستم دیکتاتوری حاکم بر این کشور را بروز همگانی دهند. مبارزه مردم سوریه در آغاز برای آزادی، امنیت و کسب حرمت انسانی و رهایی از دست دیکتاتوری خانواده اسد و حزب بعث، ستودنی و قابل دفاع بود، اما به دلیل دخالت دولت های منطقه از قبیل ترکیه، عربستان سعودی، قطر و حمایت غرب از آنها و در طرف مقابل، دخالت ایران، حزب الله لبنان و روسیه در دفاع از رژیم اسد، سوریه عملا به میدان رقابت های منطقه ای و جهانی تبدیل شد. اپوزیسیون طرفدار ترکیه و عربستان، از همان روزهای اولیه شروع مبارزه مسلحانه علیه رژیم بشار اسد، ماهیت ضدانسانی و ضدانقلابی خود را به مردم سوریه و جهان نشان دادند. قطار قیام مردمی در سوریه در همان ماههای اولیه به دلیل دخالت کشورها و گروههای اسلامی، ارتجاعی و ضد انقلابی از ریل طبیعی خود خارج شد. اکنون در دو جبهه متخاصم کمترین روزنهای از مبارزه طلبی، انقلابیگری و دفاع از مردم سوریه وجود ندارد و هر آنچه می گذرد و روزانه ما شاهد آن هستیم جنگ دو جبهه ارتجاع علیه یکدیگر است که قربانیان اصلی آن مردم زجرکشیده و تحت ستم سوریه هستند.
از زمان تشدید نبرد نظامی میان دو جبهه ارتجاعی در سوریه، روزانه شاهد دهها عمل جنایتکارانه و ضد بشری از قبیل کشتار دسته جمعی غیرنظامیان، نمایش اجساد سوخته و سرهای از تن جداشده قربانیان، نمایش مناطق وسیع مخروبه و خالی از سکنه شهرها و روستاها از کانالهای تلویزیون و اطلاع رسانی هستیم. همچنین نشان دادن افراد مسلح اسلامی (جبهه نصر) وابسته به القاعده و دیگر گروههای اسلامی در حال خوردن جگر اسراء می باشیم. در طرف مقابل نیز جهان شاهد بمباران شدید مردم بیدفاع در مناطق مختلف این کشور توسط ارتش فاشیستی بعث است که در نتیجه این توحش و جنگ تاکنون بیش از یکصد هزار کشته، ٣ میلیون آواره و ویرانی بیش از نیمی از این کشور و دهها فاجعه و مصیبت دیگر و ایجاد زخم های عمیقی بر قلب و تن بازماندگان جنگ کنونی هستیم. سناریوی مرگ و کشتار در این کشور به امری عادی و روزانه تبدیل شده و زخم های بر جای مانده از آن تا دهها سال التیام نخواهند یافت.
در بحبوحه مسابقه کشتار روزانه مردم بیدفاع، سبعیت جنگ سوریه با حمله شیمیایی روز چهارشنبه ۲۱ آگوست برابر با ٣٠ مرداد به یکی از مناطق حومه دمشق که در آن بیش از سیصد و پنجاه نفر کشته شدند و بیش از سه هزار نفر زخمی برجای گذاشت به اوج خود رسید. بیشتر قربانیان این حمله شیمیایی زنان و کودکان بیدفاع و مردم غیرنظامی بودند که به زندگی همراه با ترس و وحشت در میان دو جبهه ضد انقلاب به دام افتاده و امکانی برای خروج از جهنم به پا شده ندارند. در این جنایت دو طرف متخاصم یکدیگر را به انجام حمله شیمیایی متهم می کنند.
به گفته سازمان "گزارشگران بدون مرز" در یورش شیمیایی روز چهارشنبه ٢١ اگوست، ٣٥٠ تن از مردم زجرکشیده سوریه بر اثر استنشاق گاز شیمیایی جان باختند و بیش از ٣٥٠٠ تن نیز مسموم شدند. ابعاد این جنایات آنچنان وسیع بود که قلب هر انسانی را که صحنه های دلخراش این فاجعه را از تلویزیون می دید به درد می آورد و احساس می کرد که جنایت صورت گرفته تنها علیه مردم بیدفاع حومه دمشق نبود، بلکه جنایت علیه کل بشریت بود و همگان را مسموم کرد. جهانیان با شنیدن این جنایت بار دیگر متوجه شدند که بشریت در چه قربانگاهی و برچه لبه باریکی از پرتگاه توسط نظام گندیده سرمایهداری قرار گرفته است. اما وقوع این جنایت و انجام آن اولین بار در تاریخ نیست که اتفاق می افتد و بی شک تا این نظام فاسد و نمایندگان قدرت طلب و جنایتکار آن نیز بر مسند قدرت باشند، آخرین مورد نخواهد بود. ناظرانی از سازمان ملل برای تحقیق در مورد فاجعه بمباران شیمیایی، گازهای بکار برده شده در آن و مشخص کردن عامل این جنایت به سوریه سفر کردند. هنوز ناظران سازمان ملل مسبب جنایت حمله شیمیایی را معرفی نکردهاند که آمریکا و متحدانش دولت سوریه و ارتش این کشور را بعنوان عامل این جنایت معرفی و در حال تدارک یورش نظامی، چه محدود و یا گسترده به این کشور جنگ زده هستند و بر طبل جنگ می کوبند.
حول و حوش بحث و چه باید کرد علیه بکار بردن سلاح شیمیایی در سوریه، اسناد بکار بردن بمب شیمیایی در جنگ ایران و عراق، توسط رژیم بعث عراق علیه سربازان ایرانی با اطلاع و آگاهی کامل مقامات حاکم آمریکا در مطبوعات و نشریات انتشار یافت. همچنین جهانیان می دانند که در ماههای پایانی جنگ ارتجاعی ایران و عراق و در ١٦مارس ١٩٨٨ رژیم بعث عراق شهر حلبجه در کردستان عراق را مورد حمله شیمیایی قرار داد که در نتیجه آن پنج هزار انسان بیدفاع و بیگناه در چند دقیقه خفه شدند و هزاران انسان دیگر مسموم و آواره گشتند. اما دغلکاران دروغین پشتیبان کنونی مردم سوریه از جمله آمریکا، انگلستان و فرانسه و متحدانشان و حکام فاسد کشورهای عربی نه تنها اعتراض نکردند، بلکه بوی نفت ارزان عراق آنچنان سرمست شان کرده بود که بوی گاز شیمیایی و بوی خون هزاران نفر از مردم زجرکشیده حلبجه به مشام شان هم نرسید.
جدا از بکار بردن سلاحهای شیمیایی در جنگ جهانی و دیگر جنگ های منطقهای، آمریکا اولین کشوری بود که بمب اتمی را در جنگ جهانی دوم علیه شهروندان بیدفاع ژاپن در "ناکازاکی و هیروشیما" بکار برد و دهها هزار انسان را در خون غلتاند و عوارض انسانی و زیست محیطی این جنایت بعد از نزدیک به ٧٠ سال از وقوع آن، هنوز هم قربانی می گیرد.
بوی جنگ!
در حالی که آمریکا و متحدین غربی آن بویژه انگلستان و فرانسه حضور نظامی خود در شرق دریای مدیترانه و اطراف سوریه را تقویت و ناوهای جنگی همراه با موشک های دوربرد و هواپیماهای بمب افکن خود را به حالت آماده باش در آورده اند و دولت آلمان نیز از آنان دفاع می کند، روسیه دیگر ابرقدرت هستهای و متحد استراتژیک سوریه کماکان از این کشور دفاع و پیرامون هرگونه حمله نظامی به سوریه خارج از قرار و دستورات شورای امنیت سازمان ملل که همراه با چین در این نهاد از حق وتو برخوردار است، هشدار می دهد. در فضای جنگی ایجاد شده کنونی و احتمال یورش نظامی آمریکا و متحدین آن به سوریه، آمریکا با مشکلات و معضلات متعددی درگیر است که نمی توان آنان را نادیده گرفت.
یکی از معضلات اصلی کنونی آمریکا در حمله نظامی به سوریه، بحران کنونی اقتصادی جهان سرمایه داری است که آمریکا از همه بیشتر درگیر آن بوده و سایه سنگین چنین بحرانی بر شهروندان این کشور کماکان به شدت سنگینی می کند. شهروندانی که بخش زیادی از بودجه نظامی عظیم ارتش آمریکا از جیب آنان پرداخت و قربانیان جنگ برون مرزی و توسعه طلبانه امپریالیستی نیز فرزندان آنان بوده و هستند. سران و رهبران آمریکا بویژه "اوباما" که در شعارهای انتخاباتی اش بر پرهیز از درگیر شدن در جنگ های منطقهای و جهانی که بوش پدر و پسر مسئول آن بودند، تاکید می کرد، نمی تواند افکار عمومی مردم آمریکا و رای دهندگان به خود را نادیده بگیرد.
از سوی دیگر تجربه جنگ در عراق و به درازا کشیدن آن و گیر کردن آمریکا در باطلاق عراق، این کشور و متحدین غربی اش را برای مداخله نظامی در سوریه محتاط کرده و آمریکا به راحتی قادر به گشایش و کنترل جبهه جنگ دیگری بویژه در همسایگی اسرائیل نیست که با در قدرت بودن اسد پدر و پسر تاکنون مرزهای این کشور در امنیت کامل به سر برده است.
معضل دیگر آمریکا و متحدین اش در حمله نظامی به سوریه عدم وجود آلترناتیو مناسب و دلبخواه آنان در جایگزینی رژیم بشار اسد است. گروههای اپوزیسیون در ضدیت با رژیم اسد، چه در "سپاه آزاد سوریه" و چه اسلامی های متشکل در "جبهه نصر" طرفدار القاعده و دیگر نیروهای مسلح وابسته به کشورهای همسایه تا بن استخوان ارتجاعی، ضد سکولار و ضد غرب هستند و به هیچ وجه آمادگی اداره این کشور را ندارند. تجربه غرب در آلترناتیو سازی علیه رژیم صدام در عراق و رژیم قذافی در لیبی و حتی سرکار آمدن "اخوان المسلمین" در مصر و "النهضه"در تونس نیز نشان داد که کسب قدرت توسط آنان نه تنها آرامش و امنیت خاطری برای سیاستمداران غرب فراهم نکرد بلکه خود دردسر زا نیز شدند . آغاز جنگی دیگر در منطقه برای غرب و آمریکا کاری آسان و ممکن است، اما کنترل و هدایت آن مطابق طرح و نقشه آنان دشوار و غیرقابل پیش بینی است.
جدا از معضلات بیان شده در برابر حمله نظامی آمریکا و غرب به سوریه، باز شدن پای اسرائیل به چنین جنگی یکی دیگر از معضلات آمریکا و متحدین اش در این رویارویی خواهد بود. اسرائیل رژیمی به شدت نژادپرست و سرکوبگر مردم ستمدیده فلسطین و اشغالگر است. این کشور یکی از معدود دولت های صاحب سلاح های هستهای، شیمیایی و بیولوژیکی در جهان و تنها کشور هستهای در خاورمیانه است که روزانه دیگر دولت های منطقه را در دست یافتن به سلاح هستهای منع و تهدید می کند. اسرائیل در میان افکار عمومی مردم منطقه بویژه کشورهای عربی و افکار ترقیخواه جهانی منفور و سرکوبگر است. در صورت کشیده شدن پای اسرائیل به جنگ سوریه ابعاد این جنگ را گسترده تر می کند. از سوی درگیر شدن اسرائیل در جنگ سوریه گواهی بر ادعاهای رژیم بشار اسد خواهد بود که جنگ و ناآرامی های آغاز شده و تاکنونی را توطئه دولت های غربی، اسرائیل و سلفی های طرفدار عربستان برای ساقط کردن حکومت خود می داند. حکومتی که به قول اسد و شرکایش سنگر پایدار و دیرپای مقاومت در منطقه علیه صهیونیست هاست که تاکنون حاضر به امضای قرارداد صلح با آنان نشده و قصد از بین بردن آن را دارند.
جمهوری اسلامی ایران نیز یکی از طرفهای درگیر در قضیه سوریه است. سوریه تنها کشور عربی است که از بدو سرکار آمدن آخوندها در ایران با آنها رابطه بسیار نزدیک و دوستانه داشته و تنها متحد استراتژیک حکومت اسلامی در طول ٣٤ سال گذشته و در طول جنگ ٨ ساله ایران و عراق بوده است. سوریه برای حکام اسلامی ایران ایستگاهی در صدور تروریست به کشورهای همجوار و جهان خارج، تقویت مالی، انسانی، تسلیحاتی و لجستیکی حزب الله لبنان، جنبش حماس فلسطین تا چند ماه قبل و دیگر حرکت های ارتجاعی و اسلامی در منطقه بوده است. حضور سپاه قدس همراه با افراد حزب الله لبنان در جنگ های سوریه و سرازیر شدن سیل اسلحه و تجهیزات نظامی از ایران به سوریه بر کسی پوشیده نیست. طبق گزارشات موثق انتشار یافته از آغاز جنگ سوریه تاکنون جمهوری اسلامی بیش از ١٧ میلیارد دلار به سوریه کمک بلاعوض نموده است. به گفته یکی از فرماندهان عالیرتبه سپاه پاسداران «سوریه خط قرمز ایران در حمله آمریکا به این کشور است».در طول ٣٤ سال گذشته ایران برای سوریه بانکی با دلارهای بادآورده و نفت مجانی بوده که مطابق میل خود از آن ارتزاق کرده است. اما در صورت حمله نظامی آمریکا و متحدین اش به سوریه، ایران به جز تشدید کمک های مالی و تسلیحاتی و تشدید جنگ تبلیغاتی علیه "صهیونیسم و امپریالیسم جهانخوار" اقدام ویژهای از دستش ساخته نیست و قادر به تداخل نظامی مستقیم و بیشتر از آنچه تاکنون انجام داده نخواهد بود.
شواهد تاکنونی در بحران سوریه حاکی از آن است که غرب در کنار زدن بشار اسد بدون درگیر شدن مستقیم نظامی ناکام مانده است. حمله شیمیایی اخیر در حومه دمشق بهانهای بیش در دست غرب برای حمله نظامی محدود یا گسترده علیه رژیم بشار اسد نیست. در طرف مقابل نیز چنین معلوم است که بشار اسد و متحدین اش درماندن بر اریکه قدرت اصرار و پافشاری دارند. طبق شواهد تاکنونی بشار اسد در انتخاب گزینه برخورد با جنگ داخلی کنونی در کشورش و در چگونگی انتخاب راه و روش دیکتاتورهای خاورمیانه و شمال آفریقا در مواجهه با معضل مشابه در دو سال گذشته، از روش و سنت صدام حسین و قذافی تبعیت می کند و شیوه "زین العابدین بن علی" در تونس،"حسنی مبارک" در مصر و "علی عبدالله صالح" در یمن را گردن نمی نهد. روسیه بعنوان متحد اصلی بشار اسد هنوز نتوانسته منافع خود بعد از اسد را در سوریه و منطقه ضمانت و تضمین و ادامه حیات بشار، مادر قدرتمندش (انسیه مخلوف) که بعنوان روی دیگر سکه حافظ اسد از آن یاد می شود، خانواده و یاران نزدیکش را تامین کند.
همه شواهد تاکنونی بر متراکم شدن ابرها و شبح جنگ بر فراز سوریه و منطقه خاورمیانه حکایت دارد. سران و روسای اداری و نظامی در آمریکا و متحدین آنان در اروپا از گزینه نظامی و روی میز بودن این گزینه صحبت می کنند. آنان نه از اشغال سوریه به سبک عراق یا لیبی و نه از سرنگونی رژیم بشار اسد صحبت نمی کنند. بلکه از مجازات محدود یا زهر چشم گرفتن از رژیم حاکم بر سوریه حرف می زنند که گویا در جهان کنونی چنین جنایاتی توسط امپریالیست ها و آژانهای جهانی قابل قبول نیست!
قدرتهای امپریالیستی و در راس آنان آمریکا، نه حامی صلح جهانی و نه مدافع مردم زجرکشیده سوریه و نه هیچ بخشی از مردم جهان و نه علیه سلاح های شیمیایی، بیولوژیکی و زرادخانههای هستهای هستند که خود سازنده و صادرکننده آن و بیشترین سلاح های کشتار جمعی را در اختیار دارند. جنگ برای امپریالیست ها و قدرت های برتر نظامی در جهان امروز، راه حلی برای جواب به بحران سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کنونی و امکانی برای فروش میلیاردها دلار سلاح های انبار شده و تصفیه حساب های منطقهای و جهانی با رقبایشان است.
دخالت های نظامی تاکنونی آمریکا و متحدین غربی اش در عراق، افغانستان، لیبی و دیگر کشورها و اشغال آنها، نه تنها آزادی و دمکراسی به همراه نداشته، بله تروریسم و تقویت بنیادگرایی ارتجاعی اسلامی و جنگ و خونریزی را به ارمغان آورده است.
مردم آزادیخواه و بشریت حق طلب نباید در برابر عربده های جنگ طلبانه آمریکا و متحدین اش بی تفاوت و ساکت باشد، بلکه ضمن محکوم کردن دو جبهه ارتجاعی و درگیر در جنگ داخلی سوریه، لازم است و باید در برابر جنگ طلبی دولت های غربی و امپریالیستی نیز با صف متحد و قدرتمند به میدان بیایند. اگر کشتار مردم غیرنظامی و استفاده از گاز شیمیایی در سوریه علیه مردم این کشور فاجعه و جنایت علیه بشریت و محکوم است، اما تحمیل جنگی دیگر بر مردم سوریه و خاورمیانه زجرکشیده و هر گوشه دیگر جهان به هر بهانه ای و بمباران آنها، هزار برابر بیشتر جنایت علیه بشریت و ابعاد وحشتناک و فاجعه آمیز آن بسیار هولناک تر از بمباران شیمیایی حومه دمشق خواهد بود. بوی جنگ امپریالیستی شنیع تر و مسموم کننده تر از بوی گاز شیمیایی به مشام می رسد، باید در برابر آن متحدانه و سازمانیافته در ابعاد جهانی ایستاد.
٢٩ اگوست ٢٠١٣
|