دلال بازنشسته نظامی عربستان به دنبال سرنگون کردن بشار اسد
وال استریت جورنال - ترجمه: ایرج واحدی پور
•
پرنس بندار که دو دهه به عنوان سفیر عربستان در امریکا فعال بوده یکی از مقتدرترین دلالان سیاسی است که مدت زمانی از منظر غایب بود ولی مجددأ به عنوان عامل ژئوپولتیک وارد عمل شده است. مسئولیت این دفعه او پیشبرد اهداف سیاست خارجی عربستان سعودی درجهت سقوط و شکست بشار اسد، ایران، حزب الله و یاران اوست
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۱۴ شهريور ۱٣۹۲ -
۵ سپتامبر ۲۰۱٣
مقامات سازمان اطلاعات مرکزی امریکا C . I . A زمانی که پادشاه سعودی «شاهزاده بندار» ابن سلطان آل سعود را به رهبری عملیات ضد اسد منسوب کرد، متوجه جدی بودن پادشاهی سعودی در حذف اسد از قدرت شدند.
این مقامات که بندار را بعنوان فرد کهنه کار دسیسه های واشنگتن و جهان عرب می شناختند میدانستند که از دست او کارهائی برمی اید که انها خود از انجام آن عاجزند. هواپیماهای پر از پول و اسلحه، که یکی از مقامات سیا میگفت رشوه زیرمیزی.
پرنس بندار که دو دهه به عنوان سفیر عربستان در امریکا فعال بوده یکی از مقتدرترین دلالان سیاسی است که مدت زمانی از منظر غایب بود ولی مجددأ به عنوان عامل ژئوپولتیک وارد عمل شده است. مسئولیت این دفعه او پیشبرد اهداف سیاست خارجی عربستان سعودی درجهت سقوط و شکست بشار اسد، ایران، حزب الله و یاران اوست.
پرنس بندار بنا به اظهارات مقامات عربی، امریکائی و اروپائی از ستادهای پنهانی در نزدیکی خط جبهه سوریه به کاخ الیزه در پاریس و کرملین در مسکو در پرواز است و کوشش دارد پایه های رژیم اسد را متزلزل کند.
در همان حال همدست با نفوذ او سفیر سعودی در واشنگتن عادل الجبیر تلاش میکند هم آهنگی لازم بین کنگره و کاخ سفید مردد را بوجود آورد که نقش آمریکا درسوریه را وسیع تر کند. جنگ در سوریه از نوع جنگهای وکالتی جناح های خاورمیانه ای است و تلاش سعودی در سوریه یکی از نشانه های بسط عمومی نفوذ این کشور در ناحیه است. سعودی ها در جریانات مصر نیز مدافع صریح نقش نظامی ها در سرکوب اخوان المسلمین بودند و با بذل پول نقد فراوان به انها یاری میرساندند.
در حالیکه آمریکا مشغول مطالعه راه های پیش رو درحادثه کاربرد سلاحهای شیمیائی در سوریه است لابیگری سعودی، امریکا را به سمت دخالت هر چه خشن تر و وسیع تر در سوریه می راند. بخشی از حومه دمشق که هدف سلاحهای شیمیائی قرارگرفت درست در مرکز منطقه ایست که سعودی ها آن را «استراتژی جنوبی» خود مینامند. و این استراتژی تقویت شورشیان در نواحی شرقی و جنوبی پایتخت را هدف قرار داده است.
بخشی از این کار هم آهنگی ماموران اطلاعاتی سعودی، آمریکا، اردن و متحدین آنها در مرکز عملیات مخفی اردن است که اموزش دادن به شورشیان دست چین شده سوری را عملی میکنند.
در حالیکه سازمان سیا محدودیت های نامشخصی در تحویل سلاحها عنوان کرده است، ولی مصرانه کمک آموزشی برای تربیت جنگجویانی زبده تر ارائه میدهد. از اوایل سال جاری برای «ارتش آزاد سوریه» مورد حمایت غرب پرداخت دستمزد ماهانه را برقرار کرد. به گزارش منابع عربی در حال حاضر تعداد پرسنل سازمان سیا از پرسنل اطلاعاتی سعودی در این مرکز اردنی بیشتر است.
اردن وجود چنین مرکز اموزش در کشورش را انکار میکند، محمد مومانی وزیر مطبوعات مدعی است چنین دخالتی بیمورد است و به نفع اردن است که در جریان سوریه بیطرف بماند.
آقای مومانی میگوید که هیچ پایگاهی برای آموزش شورشیان سوریه در اردن وجود ندارد و از قول پادشاه اردن میگوید نه اردوگاهی در انجا وجود دارد و نه اردن بعنوان پایگاه هجوم علیه سوریه به کار خواهد رفت.
پرنس بندار دهه ها نقش واسطه را به عهده داشته است، امریکائی ها هم به دلایل شخصیتی که خیلی به تربیت آمریکائی نزدیک است به او اعتماد دارند.
او اموزش خلبانی را درآلابامای امریکا گذراند، در آموزش فوق لیسانس در دانشگاه Johns Hopkins شرکت کرد و به عنوان شخص مورد علاقه به چند تن از روسای جمهور امریکا نزدیکی یافت. هواپیمای خصوصی اش را با الگوی Dallas Cowboy رنگ کرد و پسرش امسال در طرح طرفداران فوتبال بر سر میز Jerry Jones رئیس این تیم حضور یافت.
در واقع همه اعضای دولت اوباما از همدستی و همکاری تازه امریکا و عربستان در مورد سوریه خشنود نیستند. بعضی از اینکه اوضاع از کنترل خارج شود و رسوایی مانند آنچه که در دهه هشتاد با همکاری همین بندار رخ داد و طرح مخفی سازمان سیا برای کمک به کنتراها در نیکاراگوئه علیه دولت دست چپی آن افشا شد نگران هستند. آن برنامه مخفی محکومیت جنائی برای مجریان آمریکایی و نفرت بین المللی نسبت به عملیات را به دنبال داشت.
یکی از مقامات سابق میگوید که این شراکت امریکا با عربستان بالقوه فرجام بد را بدنبال خواهد داشت و این خطر را دارد که تسلیحات بدست اسلامیست های خشونت طلب ضدغربی قرار گیرد.
تعدادی از تحلیل گران اطلاعاتی امریکا باور دارند که شورشیان سوری بدلیل تسلیحاتی که از ایران و حزب الله به اسد میرسد امید خود را از دست داده اند.
پرنس بندار و سفیر سعودی در امریکا به مقامات امریکائی گفته اند که آنها انتظار پیروزی شورشیان را به این زودیها ندارند ولی تلاش میکنند که میدان جنگ به تدریج به سود آنها چرخش کند.
طرح عربستان این است که گروه هایی از جنگجویان را که در اردوی اسلامیست های رادیکال نباشند و به دقت انتخاب شده باشند بطور مداوم تقویت کنند به امید اینکه روزی آنها را در حاکمیت دمشق ببینند. این طرح هر چقدر مشکل به نظر میرسد ولی انجام نشدنش این خطر را برای عربستان دارد که یا روزی سوریه را در دست افراطیون اسلامی ببینند یا اینکه ایران رقیب اصلی منطقه ای او تسلط خود را اعمال کند.
مقامات اردنی مدعی هستند که انها هنوز اطمینان ندارند که عملیات مشترک توانسته باشد در جدا کردن شورشیان معتدل از افراطیون موفقیت داشته باشد. بعضی میگویند بخشی از پول و اسلحه عربستان به رادیکال ها رسانده شده است به این دلیل که با نفوذ اسلامیست های مورد حمایت قطر مقابله شده باشد. مقامات آمریکایی هم میگویند نمیتوان احتمال وقوع چنین اشتباهی را رد کرد.
به گفته مقامات امریکائی و عربی، پادشاه سعودی در ابتدا با استفاده از نفوذ روابط قبیله ای مادرش و دو تن از همسرانش که میتوانست در بشار اسد موثر باشد در طول یک دهه تلاش کرد او را از نزدیکی به ایران منصرف و دور سازد. ولی موفق نشد. در سال دو هزار و یازده در جریان ناآرامیهای اولیه در سوریه در جهت کاهش و خواباندن تنشها توصیه های به حکومت اسد کرد که موثر واقع نشد و در ماه مقدس رمضان اپوزیسیون را به سختی سرکوب کرد، از این به بعد است که شاه سعودی بران میشود که اسد را به زیر بکشد.
همین منابع آمریکائی و عربی میگویند قطر هم تصمیم گرفته بود دیکتاتوری اسد را ساقط کند. در حالیکه در دربارسعودی تردیدهائی در مورد چگونگی اجرای طرح وجود داشت و نگران مسلح کردن شورشیان بودند که روزی اقتدار خود آنها را ممکن بود به بازی بگیرند، دولت قطر ولی به سرعت وارد عمل شد و رابطه نزدیکی با شورشیان برقرار کرد.
سعودی ها از اوایل سال دو هزار و دوازده به تقویت شورشیان پرداختند. ابتدا با قطر و امارات متحده عربی مشترکأ به تامین مالی گروه اپوزیسیون شناخته شده «شورای ملی سوریه» پرداختند. عربستان که متوجه شد این گروه پولها را برای خرید اسلحه مصرف نمیکنند کمکها را متوقف ساخت و از متحدانش خواست که به جای پول اسلحه در اختیار شورشیان بگذارند. با قطر دفتر مشترکی در ترکیه سازمان دادند که تسلیحات خریداری و در اختیار شورشیان قرار دهند.
کمی دیرتر بی اعتمادی بین متحدین بوجود آمد. سعودی و آمریکا میترسیدند که ترکیه و قطر آگاهانه گروه اخوان المسلمین را حمایت میکنند چیزی که ترکیه و قطر قبول نداشتند.
شاه سعودی از اینکه با قطر یک رقیب واقع در خلیج فارس همکاری میکند ناراضی بود. در ملاقاتیکه برای پخش اسلحه در تابستان گذشته صورت پذیرفت، پرنس بندار برخورد توهین امیزی با قطر ملت کوچکی با بزرگترین شبکه رسانه ای منطقه نمود.
بندار در گفتگوی تلفنی فریاد زد «قطر چیزی به غیر از سیصد نفر جمعیت و یک فرستنده تلویزیونی نیست، به این که نمیشود مملکت نام نهاد».
این شروع یک حالت تهاجمی از طرف پرنس بندار بود و بعد هم ترجیح داد به جای کار در ترکیه از کار در اردن بهره گیرد. در ژوئیه دو هزار و دوازده شاه سعودی، عموی بندار وظایف بندار را دو برابر کرد. او که تا آن زمان رئیس دفتر امنیت ملی بود، سمت ریاست موسسه اطلاعات عمومی سعودی را نیز عهده دار شد.
یک قانونگزار لبنانی بنام Nohad Machnouk میگوید این انتساب تازه مرحله جدیدی در سیاست عربستان است. این مرحله بیشتر تعرضی و همزمان با استفاده از اردن به جای ترکیه است. بعضی از منتقدین بندار چه در عربستان و چه در امریکا باور دارند که او شخصیتی خودسر و خیلی خوش بین است، و به پیروزی اقدامات خود امید می بندد. مدافعین او میگویند اگر چنین نبود شاه او را بعنوان گره گشا به ماموریتهای متفاوت منسوب نمیکرد.
سفیر سعودی در آمریکا همه کوشش خود را در کنگره به کار انداخته تا کسانی را که میتوانند دولت اوباما را تحت فشار در مورد اقدام علیه سوریه قرار دهند به عمل وادارد. اولین حمایت ها را از سناتور John McCain از اریزونا و Lindsey Graham از کارولینای جنوبی دریافت کرد.
او هم چنین با سنتریست ها نیز با ترتیب دادن ملاقاتهای فردی با سلطان سعودی متوسل شد. منجمله سناتور قبلی Ben Nelson با پادشاه سعودی ملاقات کرد و البته به او گفت اگر کشورهای عرب منطقه با استراتژی مشترکی عمل میکردند این میتوانست پایه ای برای همکاری آمریکا باشد.
به گفته مقامات امریکائی عادل جوبیر سفیر عربستان سعودی از امکان دسترسی به سیاسیون حاکم منجمله باراک اوباما استفاده کرد که این پیام را به آنها برساند که بی عملی امریکا خاورمیانه را بیشتر بی ثبات خواهد کرد.
یکی از مقامات بالای اطلاعاتی امریکا سعودیها را شریک غیرقابل اغماض در مسئله سوریه عنوان کرد و اینکه کوشش های آنها نفوذ فراوانی بر روی تفکر امریکائی بوجود آورده است و کسی دوست ندارد که به تنهائی کاری را به انجام برساند و به این دلیل شراکت ما و عربستان گسترش یافته است.
هدف سعودیها جلب آمریکایها به برنامه تسلیح و اموزش شورشیان درپایگاه اردن بود . به گفته مقامات سعودی - امریکائی رئیس سابق سیا David Petraeus این برنامه را با تشویق نظامیان اردنی درحمایت از این پایگاه طراحی کرد . پرنس بنداردررابطه با این پایگاه با اردنی های بدقلق به گفتگو نشست . ملاقات او با ملک عبدالله پادشاه اردن گاهی هشت ساعت وقت میگرفت به نحوی که ملک عبدالله ازآن جوک ساخته بود .« اه بندارمجددأ درراه است ، پس دوروز هیچ برنامه ای نگذارید تا کارمان تمام شود ».
وابستگی اقتصادی اردن به عربستان سعودی به عربستان امتیاز ویژه ای داده بود ، شاه اردن ترتیب احداث مرکز فرماندهی مشترک شامل امکان پروازهای هوایی و انبارهایی برای تسلیحات را از تابستان دوهزارودوازه داد . از این زمان AK-۴۷s های عربستان و انواع مهمات به این کشوروارد شدند .
بنداربرادرناتنی کوچک خود سلمان ابن سلطان را بعنوان معاون مشاورت امنیتی برای اداره این پایگاه فرستاد . بعضی از مقامات محلی اورا Mini Bandar میخواندند . اوایل تابستان امسال او به مقام معاون وزارت دفاع رسید .
آقای Petraeus دراواسط سال دوهزارودوازده از جانب کاخ سفید ماموریت یافت که دراین پایگاه به شورشیان سعودی آموزش اطلاعاتی و نظامی ، استفاده از سلاحهای موجود و نیز دیگرسلاحها را بدهد . عوامل سعودی و اردنی مخالفین اردنی را جذب میکرد ند که دراین پایگاه اموزش ببینند .
آقای بندار عمدتأ خارج از واشنگتن است ولی درعین حال مقامات امریکائی را ملاقات میکند . مثلأ درسپتامبردوهزارودوازده John McCain و Lindsey Graham که به استانبول رفته بودند درهتلی مجلل درساحل بسفور با بندارملاقات کردند . آقای McCain گفت که به پرنس بندار یادآور شده است که شورشیان اسلحه ضروری را دریافت نمیکنند و بندارپاسخ داده که برنامه ریزی شده است .سناتوربعدا اظهارداشته که ماههای بعد به همت بندارمیزان تسلیحات افزایش فوق العاده ای یافت .
درماههای سپتامبر واکتبر سعودیها به کرواسی متوسل شدند که اسلحه ساخت شوروی باقیمانده نزد آنان را تحویل بگیرند ، این تسلیحات درماه دسامبر توسط سعودیها پخش شد و به گفته امریکائیها تجهیزمناسب شورشیان را باعث شد که به وسیله منابع عربی و قانونگزاران امریکائی گزارش هم شد . مقامات کرواسی دخالت خودرا دراینمورد مورد تکذیب قرار دادند .
درزمستان مقامات سعودی کوشش کردند دول غربی را متقاعد کنند که بشاراسد خط قرمز استفاده از سلاح شیمیائی اعلام شده از طرف باراک اوباما را پشت سرگذاشته است . دیپلماتهای عربی میگویند که سعودیها چند نفرمجروح سوری را به انگلستان پرواز دادند و درازمایش وجود گاز سارین درمجروحان اثبات شده است . جاسوسان بندار که درماه فوریه معتقد بودند اسد گاز شیمیائی مصرف میکند شواهد را به امریکا منتقل کردند و انها هم بعد از چهار ماه به همان نتیجه رسیدند . رژیم اسد مصرف سلاح شیمیائی را تکذیب میکند .
بعد از اینکه درماه نوامبر Petraeus درجریان ارتباط شخصی جای خود را به معاونش Michael Morell داد ، به گفته مقامات کنگره Morell بطورخصوصی اظهارتردید کرد که اسلحه ای که امریکا برای شورشیان سوری ارسال میدارد ، بدست افراطیون نرسد .
نهایتأ ریاست سیا به John Brennan رسید که زمانیکه مشاور ضد تروریستی کاخ سفید بود نزدیکترین مقام قابل اعتماد سعودی به او همین نگرانی تقویت ناخواسته القاعده را ابراز میکرد . به گفته مقامات رسمی ، آقای Bernnan از اغاز احراز ریاست سیا تماسهای تلفنی متناوبی با پرنس بندارداشته است .
علیرغم احتیاطش سازمان سیا از اول امسال نقش خودرا درپایگاه اردن گسترش داد . البته تا این مقطع امریکا هنوز سلاحی به پایگاه نفرستاده بود .
دراوایل اوریل پادشاه سعودی پیام تندی به اباما فرستاد : اعتبارامریکا اگراجازه دهد اسد وایران مسلط شوند درخطراست » شاه سعودی از نتایج وخیم ازدست رفتن رهبری امریکا و ایجاد خلاء این رهبری هشدارداد .
وزیرخارجه سعودی شاهزاده سعودالفیصل که درهمین ماه با اوباما ملاقات داشت و اولین مقام رسمی سعودی بود که رسمأ از تسلیح و تجهیز شورشیان حمایت میکرد همین هشداررا مجددآبه اوباما داد .
دراواخربهارسازمانهای اطلاعاتی امریکاعلائم متعددی مشاهده کردند که درجواب تحویل اسلحه از طرف سعودی به شورشیان ، ایران ، حزب الله و روسیه حمایت خود را از اسد تشدید کرده اند . کمیته خارجی سنای امریکا از تسلیح جنگجویان سوری حمایت کرد و جوبیر سفیرسعودی و بندارتوجه خود را به کسانیکه درکمیته های اطلاعاتی کنگره و سنا به حمایت تسلیحاتی مشکوک بودند ، متوجه ساختند .
آنها ترتیبت مسافرت رهبران کمیته ها را به ریاض دادند ودرانجا بنداراستراتژی سعودیها را تشریح کرد ، این نوعی گرد هم ایی دوباره بود و سناتورDianne Feinstein خیلی نرم ودوستانه سیگارکشیدن بنداررا ملامت کرد .
مقامات امریکائی میگویند: اقایObama اجازه دادکه تسلیحاتی برای پایگاه اردن با محدودیت تعداد وقدرت آتش تهیه کند به مفهوم اینکه امریکا بتواند امکان برگشت انرا درصورت عدم کنترل کافی برآنهائی که انرا دریافت میدارند داشته باشد.
آقای بندارکمی بعد برای مذاکره با مقامات فرانسوی به پاریس پرواز کرد و درماه ژوئیه برای مذاکره با یکی از اساسی ترین پشتیبانان اسد یعنی ولادیمیر پوتین به مسکو رفت .
یک نسل پیش پرنس بنداربا همین کاراکترکه امروز دررابطه با اپوزیسیون درسوریه عمل میکند به سازمان سیا کمک کرد اپوزیسیون افغان راکه درمقابل اشغال افغانستان به وسیله شوروی مقاومت میکردند مسلح کند .
بنا به گفته سیاستمداران عرب درملاقات تابستانی بندارهمان پیام بیست وپنج سال قبل به شورویها را درمقابل مقامات رسمی روسی مطرح کرد وگفت ما به قدرکافی پول داریم و مصمم هستیم آنرا بکارگیریم و موفق هم خواهیم شد .
آخرهفته گذشته که کاخ سفید احتمال اقدام نظامی علیه اسد را بررسی میکرد ، عربستان سعودی و متحدینش ابامارا تحت فشارقراردادند که حمله ای قدرتمند را دربرابر مصرف تسلیحات شیمیائی به کاربرد . به گفته مقامات امریکائی پیام اعراب این بود « شما نمیتوانید به عنوان یک پرزیدنت خطی را بکشید و بعدأ به عبوراز ان بی اعتنا بمانید ».
نوشته Adamm Entous , and Margaret Coker
ترجمه از : ایرج واحدی پور
«وال ستریت جورنال دوشنبه بیست و هشتم اوت
|