یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

من خیسِ هوای دلِ بارانیِ خویشم


کریم سهرابی


• من خیسِ هوای دلِ بارانیِ خویشم
ویرانه ام و شاهدِ ویرانی خویشم

در گردنِ معشوق، مرا راه ندادند
یاقوتم و آزرده ز ارزانی خویشم ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۹ شهريور ۱٣۹۲ -  ۱۰ سپتامبر ۲۰۱٣


 
 
من خیسِ هوای دلِ بارانیِ خویشم
ویرانه ام و شاهدِ ویرانی خویشم

در گردنِ معشوق، مرا راه ندادند
یاقوتم و آزرده ز ارزانی خویشم

دیریست مرا لایق پابوس ندانست
پابوسِ خیالِ مَهِ کنعانی خویشم

اینک من و بی مهریِ محبوب و دلِ تنگ
در مانده به کارِ دلِ بارانی خویشم

با غصه ی تنهائی و بی دوست شب و روز
در چنبره ی پوچی و پایانی خویشم

رفتم به درِ کعبه و جز سنگ ندیدم
خُرسند ز بر گشت و پشیمانی خویشم

این بارِ امانت که سپردی تو ،به یاغی
خجلت زده از طاقتِ انسانی خویشم

دکتر کریم سهرابی-کالیفرنیا


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست