یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

چقدر شیک؟
اسماعیل محمدولی


• در شرایطی که ارزش دستمزد کارگران روز به روز کمتر می‌شود، در شرایطی که عمده تضمین‌ها و ابزار حمایتی قانون کار از کارگران در دولت‌های گذشته با هر لقبی ذره‌ذره حذف شدند، در شرایطی که از هر دو کارگر یک‌نفر از همین ته مانده مواد حمایتی قانون کار هم محروم و با شرایط بدوی مجبور به کار است، چطور می‌توان انتظار داشت که حرفه کارگری شأن داشته باشد؟ ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۷ مهر ۱٣۹۲ -  ۲۹ سپتامبر ۲۰۱٣


وزیر کار اخیرا در سفری به مازندران، در یک سخنرانی رسمی از مشکل خیاط محله‌ قدیمی‌اش در جنوب تهران سخن گفته است که گویا یک سال دربه‌در دنبال «کارگر ساده» می‌گردد و پیدا نمی‌کند. «حدود یک‌سال است که یک مغازه خیاطی در محله قدیمی ما به یک کارگر ساده نیاز دارد و هنوز نتوانسته جذب کند». آقای ربیعی بلافاصله اضافه کرده است: «امروزه کسی حاضر نیست وارد مشاغل پایین‌دستی شود.»
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در این سخنرانی که ۲۲ شهریور در سالن اجتماعات استانداری انجام شده است درباره پیشنهاد رییس‌جمهوری برای شیک‌سازی عناوین شغلی حرفه کارگری نیز اظهاراتی داشته‌ است: «آقای رییس‌جمهوری پیشنهاد داده تا مطالعه کنیم و اسم کارها را شیک کنیم تا تمایل به کار شیک بیشتر شود.» آقای ربیعی به مردم وعده داده است که «در این زمینه درحال مطالعه هستیم». [گیومه‌ها نقل‌قول از خبرگزاری مهر. کد خبر: ۲۱٣۴۴۹]

در این‌باره چند نکته گفتن دارد:
اول اینکه، کارفرما طبق قانون کار موظف است برای کارگر ساده حقوق اولیه‌ای را در نظر بگیرد، از جمله حداقل مزد (امسال ۴٨۷‌هزار تومان)، بیمه، محدودیت ٨ساعت کار در روز و...
آیا خیاط مورد اشاره وزیر، به‌عنوان کارفرما حاضر است این حقوق را برای استفاده از کارگر تامین کند؟ اما در شرایطی که عرضه نیروی کار در بازار اکنون اشتغال ایران چندین برابر تقاضاست، دانستن این‌که اگر کارفرما حاضر به رعایت این حقوق می‌بود، لازم نداشت یک سال آزگار به دنبال کارگر ساده بگردد، علم غیب نیاز ندارد. تنها کمی آگاهی از وضع موجود می‌خواهد.
رییس اتحادیه پیراهن‌دوزان تهران، شهری که آقای ربیعی مدعی است یک کارفرمای خیاط باید سالی را به‌دنبال یافتن کارگر باشد و دست آخر هم نیابد، روز ۲۱ شهریور، یعنی یک روز پیش از این اظهارات گفته بود: «اکثر تولیدکنندگان این صنف در تهران به دلیل‌گران بودن مواد اولیه نیمه فعالند.» به کار رفتن واژه «اکثر» در سخنان آقای جواد درودیان، وقتی صاحب اهمیت می‌شود که بدانیم حدود ۴‌هزار کارگاه در اتحادیه‌ای‌ که ایشان پیگیری حقوق صنفیشان را بر عهده دارد عضویت دارند. او در این مصاحبه می‌گوید: «در نتیجه تورم و رکود اقتصادی موجود در کشور، بسیاری از کارگران شاغل در کارگاه‌های پیراهن‌دوزی (ظرف دو سال اخیر) اخراج و راهی یافتن شغل جدید شده‌اند... (بسیاری از آنان) امروز در سر چهارراه‌ها با موتور به کار جابه‌جایی مسافر و کالا مشغولند.» [گیومه‌ها نقل‌قول از خبرگزاری ایلنا. کد خبر: ۱۰٣۹۷۷]
پس اگر جواب به این سوال منفی است، که قطعا همین‌طور است، یعنی خیاط محله آقای وزیر حاضر به رعایت حقوق اولیه نیروی کاری که قصد استخدامش را دارد نیست. از سر قضا در این موقعیت بر عهده دستگاه وزارت کار است که به‌عنوان مجری قانون کار که در صورت بروز تخلف در استخدام، کارفرما را جریمه کند. خواه کارفرما خیاط محله قدیمی وزیر کار باشد، یا نباشد.
اما در اینجا ذکر نکته‌ای ضروری است. برخلاف تصور نهاد دولت‌ به عنوان بزرگ‌ترین کارفرمای کشور، قانون کار «مجموعه‌‌ای از قوانین دست‌وپاگیر که مانع ثبت رکورد اشتغالزایی در کارنامه دولت‌مردان می‌شود» نیست. این قانون قرار است پاسدار حقوق اولیه و حداقلی نیروی کار «انسانی» باشد تا همچون تجارب پیشین، بار دیگر شاهد شکسته شدن شأن انسان تحت‌تاثیر شرایط بازار نباشیم. نه تنها دولت – که درباره اجرای قانون کار به موجب همین قانون استثنائا حکم ضابط قضایی را دارد – بلکه وظیفه همه آحاد اجتماع – از جمله کارفرمایان – است که از قانون کار که غالب موادش حاصل صدها سال آزمون و خطای بشری است، پاسداری کنند. لااقل تا زمان دستیابی به شیوه مطمئن‌تری برای جلوگیری از تکرار تجربه بی‌شرمانه «برده‌داری».
دوم، وزیر کار در مازندران گفته پیشنهاد «شیک‌سازی» عناوین شغلی حرفه کارگری از سوی رییس‌جمهوری صادر شده است. اما پروژه جایگزینی واژه‌ای به جای کارگر ابتکار آقای روحانی نبوده است. در تاریخ ایران دو نفر دیگر نیز با اهدافی متفاوت با آقای رییس‌جمهور، به این کار اقدام کرده بودند: رضا‌شاه پهلوی و احمد توکلی. رضا‌شاه در پنج سال پایانی حکومتش از بیم قدرت گرفتن طبقاتی کارگران زیر عنوان «کارگر»، به روزنامه‌ها و دستگاه حاکمه دستور داده بود به جای واژه کارگر از «عمله» یا «فعله» استفاده کنند. احمد توکلی نیز که در ۲۵ سالگی وزیر کار شده بود، در اولین پیش‌نویس قانون کار که در باب اجاره اسلامی تنظیم شده بود، از واژه «اجیر» به جای کارگر استفاده کرده بود و با ادبیات او کارفرما موجر نامیده می‌شد که نیروی کار را اجاره کرده است. دلیل این کار البته هنوز در تاریخ روشن نشده است.
بدون شک نه آقای روحانی که موفقیتش در یازدهمین انتخابات ریاست‌جمهوری حال همه ما را بعد از چهار سال کمی بهتر کرد رضا‌شاه است و نه امروز، یکی از روزهای مهر ۱٣۹۲، شباهتی به دوران پر«شور» اوایل دهه۶۰ دارد. دلیل پیشنهاد آقای روحانی - آن‌طور که اعلام شده است – را می‌توان در تصور ایشان از بی‌میل بودن کار کردن تحت عناوین شغلی کارگری جست‌وجو کرد. رییس‌جمهوری درست می‌گوید که کارگری اینک شغل محبوبی نیست اما برای رفع این مشکل واقعا بزرگ لازم نیست نام کارگران را شیک کنیم، باید فهمید که کارگری چرا محبوب نیست.
در شرایطی که به‌دلیل افزایش نیافتن دستمزد کارگران همپای تورم سال‌های جنگ و تحریم و نوسانات ارزی، ارزش دستمزد کارگران روز به روز کمتر و طبعا کارگران روز به روز فقیر‌تر می‌شوند، در شرایطی که عمده تضمین‌ها و ابزار حمایتی قانون کار از کارگران در دولت‌های گذشته با هر لقبی ذره‌ذره حذف شدند، در شرایطی که طبق آمار خوشبینانه دولتی امروز از هر دو کارگر یک‌نفر از همین ته مانده مواد حمایتی قانون کار هم محروم است و بدون بیمه و دریافت حداقل مزد قانونی، با شرایط بدوی مجبور به کار است، چطور می‌توان انتظار داشت که حرفه کارگری شأن داشته باشد؟ تحت این شرایط اگر به کارگر، «ابر مرد/زن» گفته شود و نام عنوان شغلی خیاط محله قدیمی آقای وزیر هم به «بزرگ سوزن‌داران» تغییر کند، پس از چندی این عناوین شیک هم اعتبارشان را از دست می‌دهند و باز باید رییس‌جمهوری پیدا شود تا این عناوین را شیک کند.
سوم، گفتیم رضا‌شاه در پنج سال پایانی حکومتش از بیم قدرت گرفتن طبقاتی کارگران زیر پرچم «کارگر»، به روزنامه‌ها و دستگاه حاکمه دستور داده بود به جای واژه کارگر از «عمله» یا «فعله» استفاده کنند. حکایت بانمکی درباره تبعات دستور رضاشاه برای تغییر عنوان کارگر وجود دارد که خواندنش در پایان این یادداشت طولانی و کمی ملال‌انگیز، خالی از لطف نیست.
این‌طور نقل می‌شود که در زمان صدور دستور شاه، شعری به صفحه ادبی یکی از نشریات رسید که مضمونی کاملا عاشقانه داشت و در یکی از مصرع‌هایش چیزی در مایه‌های «عشق‌ات به من کارگر افتاد» آمده بود. در این حکایت نقل شده که مسئول صفحه آن نشریه برای اجرای فرمان همایونی به نحو احسن، بیت را تغییر داد: عشق‌ات به من «فعله» افتاد

منبع: سایت اتحادیه ی آزاد کارگران ایران


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست