•
من آمده بودم
تا نیمرخ ماه را در شب بدر
به قابِ چارپاره یی بنشانم
و بیاویزمش به یادگار
به سینه ی اعصار.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۱۵ مهر ۱٣۹۲ -
۷ اکتبر ۲۰۱٣
من آمده بودم
تا نیمرخ ماه را در شب بدر
به قابِ چارپاره یی بنشانم
و بیاویزمش به یادگار
به سینه ی اعصار.
من آمده بودم که اشک انتظار ببارم
به صحاری تشنه.
من،
باری،
آمده بودم که وسعتِ عشق را
در طرحی از غزل بنگارم.
□□
من آمدم
امّا دریغ،
در شب ابری.
من آمدم ولی
دُردانه های اشتیاق را
سیلاب برده بود؛
وقتی که من آمدم،
افسوس
عشق مرده بود.
□□□
تیبوران- ٣ اکتبر ۱۹۹٨
|