قربانی
حمیدرضا (ماهان) محمدی
•
همانطور که وجود احزاب و کارکرد این مجموعه در یک جامعه می تواند امکانی برای شکوفائی و روشمند کردن ظرفیت های سیاسی آن جامعه باشد عدم حضور احزاب و یا تک حزبی بودن عرصه قدرت سیاسی میتواند موجب اختلال در ارتباط بین بدنه جامعه وقدرت سیاسی یا دولت شود
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۲۱ مهر ۱٣۹۲ -
۱٣ اکتبر ۲۰۱٣
ظاهرا هیچ راه گریزی از مقولاتی نیست که ذهن را دچار پیچیدگی های سیاسی میکند. سیاست، امری که قائدتا دست مایه ساخت بناهایی با دستورالعمل های طبقه بندی شده و ضابطه مند است، ومفهومی بنام دولت را میسازد، که معنی داده های سیاسی ذهن را در قواره روابط اجتماعی- اقتصادی تابع قدرت جمعی میکند، تا ازاین راه امکانی برای بهتر زیستن در شکل اجتماعی فراهم شود و سازو کار سیاسی و دانش، آنرا بسمت عقلانی سازی مناسبات اجتماعی هدا یت کند و معنی حضور و ظهور مجموعه هایی باشد که تعریفی ازبروزعینیت های سیا ست گذاری دولت درسطوح مختلف جامعه هستند. مجموعه هایی مثل مطبوعات، منتقدین و نظریه پردازان بیرون از قدرت سیاسی، احزاب وجنبش ها وتشکل های دانشجویی و اتحادیه های کارگری ، وغیره که در نظام های دموکراتیک در حوزه های مختلف بعنوان گروه های فشار بر دولت عمل میکنند.
احزاب
یکی از عوامل مهم و موثر نظارت بر کارکرد نهادهای قدرت در جامعه، مجموعه هایی از افراد متخصص در زمینه های مختلف اجتماعی هستند، که با هدف کار سیاسی و به منظور رقابت از طریق نظارت مداوم و نشان دادن و جود حساسیت بالا در قبال برنامه ریزی های دو لت بوجود می آیند که شاید بتوان آنها را بعنوان پل ارتباطی بین ارکان قدرت و بدنه جامعه در نظر گرفت که وظیفه و یکی از عملکردهای این مجموعه ها اطلاع رسانی و هوشیار و حساس کردن انبوه جامعه نسبت به سیاست گذاریها ی دولت و نتایج آن از طریق نقد و بررسی و اعتراض و تشویق و تائید این سیاست گذاری هاست. در واقع این بخش از عملکرد احزاب اصلی ترین وظیفه و تعریف ماهیت آنها ست وهمین است که در شکل تکثر نیروی متخصص سیاسی می تواند مانعی برای خود کامگی و دیکتاتوری در جامعه باشد وهمینطور جذب و هدایت مبتنی برعلم وآگاهی از نوع عمل وعقلانی سازی نیروهای عمل کننده ای که مستعد حضور درعرصه سیاسی هستند ولی دانش و تجربه کافی برای کنش سیاسی را در اختیار ندارند. این کارکرد احزاب، که شکل گرفته از روابط سیاسی مناسب و منطبق با خاستگاهای جامعه و بستر اجتماعی تولید و فعال کننده آنهاست، می تواند محیط و مکانی ایجاد کند تا بخش های بالقوه جامعه در صورت تمایل و حساسیت به اوضاع سیاسی در چنبره جریانات هرزه سیاسی قرار نگیرند و قربانی سیاست زدگی این هرزگی های سیاست پیشه نشوند که با عناوین فریبنده بدنبال سوء استفاده از استعدادهایی هستند که کم اطلاع ازعلم و قوائد بازی سیاست وارد این صحنه پرفریب میشوند تا قربانی ناآگاهی خود و کمین گاه های سیاست بازانی شوند که وجدان را یکسره در وجود خود نیست کرده اند.
قربانیان سیاست زدگی
همانطور که وجود احزاب و کارکرد این مجموعه ها وشیوه عمل آنها در یک جامعه می تواند امکانی برای شکوفائی و روشمند کردن ظرفیت های سیاسی آن جامعه باشد عدم حضور احزاب و یا تک حزبی بودن عرصه قدرت سیاسی و یا وجود احزاب وتشکلهای دست ساخت دولت که به منظور پاکسازی و حذف و کنترل نیروهای منتقد از سوی حکومت ساخته می شوند میتواند موجب اختلال در ارتباط بین بدنه جامعه وقدرت سیاسی یا دولت شود وشکافی بین نیروهای مطلع و آموزش دیده سیاسی با بافت کم اطلاع اما مستعد برای دخالت در امر سیاسی ایجاد کند، وشاید این همان عاملی است که امکان تاثیرگذاری دانش داران سیاست را در قشر ناآگاه از رفتار مناسب سیاسی سلب میکند تا بتوانند در جهت عقلانی سازی هیجانات جامعه وارد عمل شوند و آن بخشی را که حضورش درفعل سیاسی باعث آسیب رساندن به خود و دیگری میشود را به حوزه های دیگر هدایت کنند تا از این طریق از هرز رفتن این نیروها و قربانی شدن آنها توسط فرصت طلبان جلوگیری بعمل آید و آن بخشی که توان و استعداد حضور درکار سیاسی را بعنوان یک سنسور مطلع و هماهنگ با عوامل محیطی دارد را به سمت و برای مداخله روشمند به چرخه سیاست هدایت کنند. فعال بودن وتکثراحزاب غیر دولتی از لوازمیست که توان بالائی برای کم کردن هزینه های جانی و مالی در ارتباط با نارضایتی های اجتماعی دارد. نارضایتی هایی که بدلیل عدم حضور بسترهای مناسب اطلاع رسانی سیاسی و شکاف موجود بوسیله جریان هایی که تنهاعصبیتی سیاسی هستند و نه هویت سیاسی دیگری جذ ب و قربانی میشوند، قربانی آشفتگی سیاسی جامعه، قربانیانی که ازسوی متوهم ها و سود جویان مخا لف حکومت تنها بعنوان وسیله ای برای ناامن نشان دادن شرایط و ضعف کنترل دولت بر امور اجتماعی مصرف میشوند واز سوی دیگر هم بعنوان فرصتی برای قدرت نمایی و ایجاد فضای رعب و وحشت در جامعه در زمان مناسب توسط حکومت استفاده میشوند. مدت زیادی از نمونه ای از این قربانی شدن ها بدلیل بی سامانی های سیاسی در کشور نمی گذرد، ۲۴ فروردین ۱٣٨۷ و واقعه انفجاردرحسینه ره پویان وصال شیراز که بوسیله تعدای از جوانان همین شهر که غالبآ دانشجو هم بودند صورت گرفت و توسط صدای بی هویتی موسوم به تندرهدایت میشدند که مدعی ادامه راه جریان یا بهتر گفته شود شبکه تلویزیونی بنام یور تی وی یا انجمن پادشاهی ایران بود وهست (که فارق از معلومات مجری آن یعنی فرود فولادوند و بعضی تازه گفته های ا و، هویت سیاسی دیگری نداشت تا جائی که اگر امواج ماهواره ای این شبکه تلویزیونی قطع میشد دیگر چیزی ازآن باقی نمی ماند) مورد یست که تنها به مسلخ فرستادن وقربانی کردن تعدادی انسان ناراضی از شرایط وکشته شدن عده ای انسان بی دفاع را نشان می دهد که دراثر نقص ساختار سیاسی جامعه وسردرگم بودن این افراد، در این اوضاع به مکافات عمل تفکر ترور و تروریسم گرفتار شدند.
مکافات عمل
نکته مهمی که دراین نوع اتفاق یا تراژدی ها به نظر میرسد قربانی شدن انسان هایی است که معمولآ از قشر جوان جامعه هستند. سابقه و تکرار این فدا شدن یا فنا شدن ها در فضای سیاسی آشفته و معیوب سیاست زدگی کشور که معلول بسته شدن فضای سیاست گری حرفه ای وتک حزبی کردن آن توسط دولت و قدرت سیاسی حاکم است موضوع دردناک و اسف باری که سا لها ست آفت حیطه و حیات ساختار و سازمان سیاسی کشور شده و استبداد و مخالفان آن را در شرایطی قرار داده که هر دو سمت قائله از این بازار داغ قربانیان بطور مدام استفاده کرده اند. از جماعتی حاضر برای قربانی شدن، جماعتی کم اطلاع، کم حوصله و پر شور و رها شده و بی سامان، ما بین قدرت حاکم و مخالفان آن، بین مدعیان آزادی خواهی با شعارهای هیجان آوری مثل میهن پرستی، نزاد آریائی، مردم و مستضعفین، دین و آب و خاک و ناموس ، دموکراسی و برابری و آب و برق مجانی و راه قد س و... وهرچه ازاین بلوا عاید شده دور باطلی است که نسل به نسل عده ای را فدای خود برتربینی و قدرت خواهی به هر قیمتی کرده و میکند، خود پرستی ای که مانع بازنگری در افکار و خواست ها میشود واجازه برای پا گرفتن فرهنگ پرسش گری و نقد بدور از تعصب وعصبیت را به حیات اجتماعی نمی دهد و مکافات عملی را میسازد که هر چند حقیقت تجربه در ضرورت زمان است اما تاوان مکرری است که جامعه در نبود سازو کارهای مدنیِ تجربه محور مدام در حال تکرارآن و تجربه های سخت و پرهزینه و قربانی کردن فرصت هاست .
ضرورت عمل
ضروت زمان، ناچار بودن هر نظام موجود در هستی را در مسیر تغییر حتمی و غیرقابل اجتناب بخوبی نشان می دهد چه با سرعت و پرهزینه و چه کند و کم هزینه. تغییری که پرورده ضروت زمان در ذهن هایی است که آگاهانه پا در میدان تحول خواهی نظام اجتماعی و سیاست معیوب و پرخطر ایران می گذارند تا با هزینه کردن آگاهانه بخشی از عمر خود و نه قربانی کردن خود عاملی باشند برای برپا کردن سازمان اجتماعی ای که روابطی براساس عطوفت انسانی میسازد و نه حتی عقلانیت محض، که کارکرد غریزه حیوانی را در روابط انسانی دارد. سیاستی تربیت شده برای احترام به تفاوت ها و تداومی همیشگی در بازنگری داده ها و تجربیات. ذهن هایی که بدنبال توزیع نیروهای مستعد اجتماعی در مکان ها و فرصت های مناسب هستند تا دیگر شاهد قربانی شدن انسان ها در عرصه پر خطر سیاست نباشند ذهن هایی که در حال پرداخت گرانقدرترین سرمایه عمرخود در زندان هستند یعنی زمان در اختیار برای زندگی، و بدنبال راهی برای ایجاد صمیمیت ها تا دیگر در کنارشان همبندی نباشد منتظر اعدام یا روزی در ابد برای آزادی.
بیاد مهندس کیوان صمیمی که بی شک از آموزگاران شکیبائی وتعامل در روابط جمعی وبین ذهنی اخلاق مدار است .
گمان مبر که به پایان رسیده کار مغان
هزاران باده نا خورده در رگ تاک است هنوز
حمید رضا (ماهان) محمدی
آدانا، ترکیه ، بیستم مهر ماه ۱٣۹۲
|