تعمیق بحران در خاورمیانه (۲)
تهدید اسرائیل را باید جدی گرفت!
یونس شاملی
•
اسرائیل با پیشروی غنی سازی اورانیوم توسط ایران و با تهدیدهای آشکار محمود احمدی نژاد خود را در معرض یک تهدید جدی و قابل اجرا می بیند. چند روز پیش نخست وزیر اسرائیل عنوان کرد که پروژه غنی سازی اورانیوم در ایران میتواند این کشور را در چند سال بعد به سلاح اتمی مجهز سازد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۲۲ شهريور ۱٣٨۵ -
۱٣ سپتامبر ۲۰۰۶
در پی آتش بس در جنگ لبنان تهدیدات احمدی نژاد رئیس جمهوری ایران علیه اسرائیل مبنی بر انهدام آن از روی کره زمین همچنان تکرار میشود. این اظهارات بویژه زمانی مطرح میشود که آتش بس میان اسرائیل و حزب الله لبنان ورق جنگ را حداقل از نظر افکار عمومی جامعه مسلمان در کشورهای عربی به نفع حزب الله ورق زده و جمهوری اسلامی را از موضع قدرت به تهدید علیه اسرائیل کشانده است.
از سوی دیگر بعد از رد پیشنهادات تشویقی کشورهای ۵+۱ در خصوص پرونده اتمی از طرف ایران، این بحران به بن بست تازه ای راه گشوده است و رهبران جمهوری اسلامی اینبار با شدت بیشتری به ادامه سیاست اتمی خود در غنی سازی اورانیوم تاکید می ورزند. هر چند که دولتمرادان جمهوری اسلامی علی رغم اظهار نظرهای علی خامنه ایی رهبر جمهوری اسلامی در تاکید به استمرار سیاست غنی سازی اورانیوم، یکی به نعل و یکی به میخ می زنند و همواره سعی بر آن دارند که تا حد ممکن زبان دیپلوماتیک خود را از بابت اینکه درهای ایران همواره برای مذاکره باز است، بکار گیرند. اما برای هر آگاه سیاسی روشن است که مطالبات کشورهای ۵+۱ پایان بخشیدن کاملِ غنی سازی اورانیوم و تقلای ایران برای استمرار غنی سازی اورانیوم است. لذا در شرایط کنونی به نظر راه سومی متصور نیست.
از سوی دیگر اسرائیل با پیشروی غنی سازی اورانیوم توسط ایران و با تهدیدهای آشکار محمود احمدی نژاد خود را در معرض یک تهدید جدی و قابل اجرا می بیند. چند روز پیش نخست وزیر اسرائیل عنوان کرد که پروژه غنی سازی اورانیوم در ایران میتواند این کشور را در چند سال بعد به سلاح اتمی مجهز سازد. وی تاکید کرد که تهدیدات آشکار جمهوری اسلامی علیه اسرائیل و دستیابی آن به سلاح اتمی جدی ترین تهدیدی است که اسرائیل در طول حیات ۵٨ ساله خود با آن مواجه بوده است.
روشن است که مسلح شدن جمهوری اسلامی به تکنولوژی اتمی با خمیره ایدئولوژیک مذهبی از یکسو و نهادینه شدن نژادپرستی و رسوخ شونیسم فارس در ساختار برتری جویانهء مذهبی و نژادی در آن از سوی دیگر، نه تنها برای اسرائیل، بلکه برای تمامی کشورهای دور و نزدیک در منطقه بشدت ترسناک بوده و اساساً به مثابه تهدیدی جدی علیه تمامی دول و مردم منطقه و حتی جهان تلقی می شود. واکنش دول غربی و در راس آن امریکا در خصوص پایان بخشیدن به غنی سازی اورانیوم در ایران نیز از این زاویه قابل درک است.
آیا ایران با ساختار سیاسی استبدادی و فقر و مذلت اقتصادی و حاکمیت راسیسم سیاسی- فرهنگی در داخل کشور میتواند به رقابت نظامی با دول غربی و در راس آن آمریکا بپردازد؟ آگر پاسخ به این پرسش منفی است، جمهوری اسلامی با تکیه بر کدامین پارامترها در صدد استمرار تعمیق پروژه اتمی خویش است؟ به نظر میرسد که جمهوری اسلامی در نظر دارد از یک سو با تاکید به دوستی و قول وقرار هایی با چین و روسیه که در این آشفته بازار تقسیم مناطق نفوذ اندکی کار ساز است، استمرار برنامهء اتمی خود را بیمه کند و از سوی دیگر استمرار این برنامه را از بستر ایجاد بحران و یا گسترش آن در منطقه دنبال کند. آیا میتوان تصور کرد که درجه ریسک دیپلماسی استفاده از تضاد چین-امریکا و بحران آفرینی در خاورمیانه تا چه حد از طرف جمهوری اسلامی در نظر گرفته شده است؟
به نظر میرسد که جمهوری اسلامی استمرار حیات خود را نه برمنبای توانایی خویش بلکه بر تضادهای موجود میان قدرتهای سیاسی در جهان و بحرانهای سیاسی در منطقه استوار ساخته است. این رژیم برای استمرار برنامه های مخوفی که در پیش دارد حیات ملیونها انسان را در ایران، منطقه و حتی جهان در معرض خطرات جدی قرار میدهد. این در حالی است که جمهوری اسلامی با وجود سرشاخ شدن با دول منطقه و جهان، در درون خود نیز با تضادهای لاینحل واکنش علیه استبداد در سراسر ایران و بویژه در سالهای اخیر با و اکنش قابل توجه جنبشهای ملی متعلق به ملل غیرفارس در ایران روبرو است. و این از توان رژیم در داخل بشدت می کاهد.
تمامی این فشار ها از هر سو و با هر معنا و مفهومی حیات جمهوری اسلامی را زیر سوال می کشند و این رژیم را برای استمرار حیات پوسیده خویش به چالش فرا می خوانند. اما در این میان واکنش اسرائیل در قبال تهدیدات ایران با امکانات نظامی که در اختیار دارد، حتی میتواند خیلی سریعتر از جهان غرب جامه عمل به خود بگیرد. بنابراین واکنش اسرائیل در برخورد با برنامهء غنی سازی اورانیوم در ایران را باید جدی گرفت. چرا که سیاست اتمی ایران برای اسرائیل چیزی در حد انتخاب مرگ و زندگی است.
اما و متاسفانه قربانیان اصلیء سیاستهای شوم جمهوری اسلامی و واکنشهای قدرتهای ارتجاعی منطقه ایی و جهانی جز مردمان ستم کشیده در گوشه و کنار ایران نخواهند بود.
۲۰۰۶-۰۹-۰۶
|