خانواده های کارگری با هم متحد باشند
•
همسر رضا شهابی، کارگر زندانی شرکت واحد در گفتگو با نشریه «پیام سندیکا»، آخرین وضعیت او را در تشریح کرده و از مشکلات یک خانواده ی کارگر زندانی گفته است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۱ آبان ۱٣۹۲ -
۲٣ اکتبر ۲۰۱٣
رضا شهابی راننده شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و عضو هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اوتوبوسرانی تهران و حومه پس از اعزام از زندان اوین به بیمارستان امام خمینی در روز ۲٨/۷/۱٣۹۲ برای معاینات پزشکی، دوباره به زندان اوین بازگردانده شد. نشریه پیام سندیکا در دیداری با همسر رضا شهابی، با او به گفتگو نشست.
پیام سندیکا: در حال حاضر وضعیت رضا شهابی چگونه است؟
خانم شهابی: دیروز که تو بیمارستان امام خمینی دیدمش، متاسفانه هر روز حال رضا بدتر می شه. در حال حاضر کمر درد، پا درد، کلیه ناراحت، کبد و معده اش ناراحته و همش با هم جمع شده، یه ناراحتی بزرگی شده. دکتری که اونو معاینه کرد میگه باید کمرش حتمن عمل بشه ولی چون عملش خطرناکه نباید برگرده زندون. باید تو بیمارستان باشه یا توی خونه باشه، استراحت کنه. به همین خاطر هم رضا قبول نمی کنه، میگه «به من یه مرخصی یکی و دوماهه بدن که من برم بیرون با هزینه خودم جراحی کنم، بعدشم توی خونه ام یا بیمارستان استراحت کنم.» این جوری که بخوان کمرش رو جراحی کنن و برگردونن به زندان نمی شه، واقعا هم نمی شه. خیلی ها هستن که عمل شدن ولی با برگشتن به زندان بدتر هم شدن. الانه یه موقع هایی گردن رضا مشکل داره و نمی تونه گردنش رو بچرخونه. یه موقع هایی میگه «احساس می کنم توی گردنم یه چیزی داره تکون می خوره» دیروز هم به دکتر گفت، گفتن به خاطر اینه که استراحت نداشتی، بخاطر اینه که مراقبت نداشتی، استرس هم که جای خود داره.
پیام سندیکا: آیا با مسوول پرونده اش هم صحبت کرده اید؟
خانم شهابی: من یه نامه برای آقای صلواتی نوشتم و توی اون نامه تمام مشکلاتم را گفتم. وقتی پیشش رفتم، گفت من از همه مشکلات شما باخبرم. نمی دونم خبر دارید یا نه به رضا گفته بودن انفرادی هاش رو ۷۷۷ روز حساب کردن قبلا تمامی روزهایی رو که توی انفرادی بود رو ۲ روز حساب کرده بودن. دو دفعه هم که ما پرینت گرفتیم ۷۷۷ روز نوشته بودن، دفعه سوم که پرینت گرفتیم، دیدیم اون انفرادی هاش ۲ روزحساب نکردن، وقتی اعتراض کردیم گفتن اشتباه شده بود، همون شش سال حکمشو باید تو زندان باشه. یعنی تا اردیبهشت ۹۵. تازه باید ۷ میلیون هم جریمه نقدی رو پرداخت کنه.
پیام سندیکا: جریمه برای چی؟
خانم شهابی: دیگه برای چی شو رو باید از آقای صلواتی بپرسید که این هفت میلیون چیه؟ اگر این هفت میلیون رو نتونه پرداخت کنه یک سال هم به حکمش اضافه می شه.
پیام سندیکا: با نبود آقای شهابی چه مشکلاتی دارید؟
خانم شهابی: مشکلات؟ تا دلتون بخواد مشکل داریم از مسکن گرفته تا هر چی بگید. وقتی شوهر آدم بالای سرش نباشه همه جور مشکلی داره. از بچه گرفته، خانواده، تا اطرافیان. از همه طرف مشکل برای آدم هست. ما مستاجریم و اجاره نشین. تا یکماه و خورده ای دیگه هم سال مون تموم میشه. صاحبخونه گفته که یا پول پیش تون رو باید زیاد کنید یا اینکه باید خالی کنین. خب الان شوهرم نیست من چیکار باید بکنم. قبلن یکسری از دوستان و یکسری از فعالین یکسری از آشناها به من کمک کردند تا پول پیشم رو اضافه کردم تا تونستم این خونه رو بگیرم. الان بازهم چند روزه استرس دارم. خدایا چه جوری پول پیش رو تهیه کنم؟ چه جوری اثاث کشی کنم؟ با ۲ تا بچه و با مادرم. بااین همه مشکلاتی که دارم، رفت وآمد به زندان یا همین که به بیمارستان میارند. دوندگی برای خوب شدنش با ۲ تا بچه دانش آموز. هزینه هاشون. خودتون بچه دارید می دونید که چقدر سخته. تمام کارهای بچه ها با منه. الان من هم مرد خونه ام هم زن خونه.
پیام سندیکا: بچه های شما بیشتر با چه مشکلاتی روبرو هستند؟
خانم شهابی: بالاخره بچه ها دوست داشتن که پدرشون پیششون باشه، کنارشون باشه. درس که می خوان بخونن مشکلات درسی شون رو رفع کنه. هرجایی که هستن دوست داشتن پدرشون کنارشون باشه. الان که نیست این خودش بزرگترین مشکله. احتمال اینکه اُفت تحصیلی داشته باشن، چطور که سالهای قبل اُفت تحصیلی داشتن. همینکه فکرشون رو مشغول می کنه که پدرم مریضه، پدرم توی زندونه، خدای نکرده یه اتفاقی براش نیفته، برنامه ای پیش نیاد. بلاخره همه اینها باعث اُفت تحصیلی شون میشه وباعث میشه مشکلات داشته باشن.
پیام سندیکا: خواسته شما از سندیکاهای کارگری چیست؟
خانم شهابی: خواسته ام اینه که نه تنها از رضا، کلا فعالین از همدیگه دفاع کنن. و هوای همدیگر رو داشته باشن.نه تنها رضا. تنها شخص رضا نیست که توی زندانه، الان تنها رضا نیست که فعاله، خیلی از فعالین هستن و خود شما، همه فعالند. پشت همدیگه باشند. هوای همدیگر رو داشته باشند.
پیام سندیکا: چه چیزی باعث ناراحتی شما شده؟
خانم شهابی: اینکه برای بعضی ها بی اهمیته، بعضی از فعالان اهمیت براشون نداره که رضا شهابی، ابراهیم مددی که اینها برای حقوق کارگرا به زندون رفته اند. میگن خب نمی رفتن؟؟ خوب رفته که رفته. می خواست نره. حتما براش سودی داشته که رفته. در صورتی که چنین نیست و سودی هم نداشته. الان شخص رضا، براش چه سودی داشته به جز این همه مشکلات و این همه مریضی این همه گرفتاری چه سودی براش داشته. فکر نمی کنم که رضا شهابی یا آقای مددی و یا برای دیگران، تمام فعالین. همه فعالینی که الان دارند فعالیت می کنند فکر نمی کنم که سودی براشون داشته باشه، ولی متاسفانه بعضی ها فکر می کنن که سودی داره.
پیام سندیکا: شما به عنوان همسر یک فعال سندیکایی که سالهاست کار سندیکایی می کند دوست دارید چه صحبتی را با خانواده های کارگری مطرح کنید؟
خانم شهابی: دوست دارم خانواده های کارگری باهم متحد باشند. همه شون هوای همدیگر را داشته باشن، همین طوری که در این سه سال و نیمی که رضا نبوده یک جوری کارهای زندگیمو رو خودم انجام دادم، زندگیمو چرخوندم. ترشی درست کردم و فروختم. یکسری از دوستان هم دستشون درد نکنه چه از طرف سندیکای کارگران شرکت واحد، چه از طرف دوستان دیگه باشه. تا اینجا من تونستم زندگیمو سرپا نگه دارم بیشتر به خاطر کمک هایی بوده که دوستان به من و بچه هام کردن. ناشکری هم نمیکنم. دوستان خیلی هوای منو داشتن و بهم کمک کردن تا من بتونم بایستم. هوای زندگیمو داشتن، هوای رضا رو داشتن و بخاطر این کمک ها بوده که، تا الان هم من بخاطر این کمک هاس که تونستم تا حدودی زندگی راحتی داشته باشم. خودمم تلاش کردم و دوستای دور و برش هم به ما کمک کردن که دستشون درد نکنه. نمی تونم بگم که فقط خودم تلاش کردم. همکاراش، دوستاش خیلی بهم کمک کردن، زحمت کشیدن واقعا دستشون درد نکنه خیلی زحمت کشیدن.
محمدامین هم با ما صحبت کرد
محمد امین شهابی: من چی بگم. چون به شخصه صحبتی ندارم و همه صحبت های اصلی رو مامانم زد. من دوست دارم سندیکاهای کارگری با هم باشن، باهم متحد باشن. این بزرگترین کاری که می تونن بکنن. تنها مشکل من الان اینه که بابام کنارم نیست.
|