سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

گم می شوی


ویدا فرهودی


• اشکی و دربغض ناپیدای من گم می شوی
یا که امروزی که در فردای من گم می شوی

می چکانم آرزو را گاه و گه برخاطرات
می درخشی در دل رویای من گم می شوی ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۴ آبان ۱٣۹۲ -  ۲۶ اکتبر ۲۰۱٣


 
 اشکی و دربغض ناپیدای من گم می شوی
یا که امروزی که در فردای من گم می شوی

می چکانم آرزو را گاه و گه برخاطرات
می درخشی در دل رویای من گم می شوی

گه در آغوشت کشی یک دم من سرگشته را
همچنان خوابی ولی ای وای من گم می شوی

چون نوایت در خیالم نغمه سازی می کند
گوشه ای در خلوت تنهای من گم می شوی

ماه می خوانم تورا مهتاب را تا آوری
می گریزی در دل یلدای من گم می شوی

عطر می پاشم به شعرم تا تراوَد بوی تو
همچنان یک نقطه، در معنای من گم می شوی

لحن من دارد طنینی از جنونی بی صدا
با غزل در پرده ی نجوای من گم می شوی

می سرایم واژه را تا گفتن ِ زیبای تو
حیف در گفتار بی پروای من گم می شوی

نیستی! هستی ولی تا زندگی درمن بجاست
گر چه درهربغض ناپیدای من گم می شوی

ویدا فرهودی-خزان ١۳٩٢



اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست