گزارشی از شرایط نامطلوب کارگران در کشتارگاه
دستمزد نازل، شغل ناامن، کابوس شبانه
مرضیه بیانی
•
گاهی خواب کشتار را در خانه خود میبینم. با همین چاقو... بیدار که میشوم مثل بچهها میلرزم. مدام دستم را نگاه میکنم و به دنبال آثار خون میگردم.» او همچنین از نداشتن امنیت و پایداری شغل پر از خون خود میگوید
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۹ آبان ۱٣۹۲ -
٣۱ اکتبر ۲۰۱٣
سلاخها مجبورند برای درآمد روزانه ۱۶هزارتومانی، شاهد صحنههای تهوعآوری از خون، جراحت و مرگ باشند. پیمانکاران با کشتارگاه قرارداد میبندند. سلاخها را استخدام میکنند اما حقوقی که به کارگران میدهند با مبلغ قراردادشان که با صاحب کشتارگاه بسته شده، قابل قیاس نیست.
برای کشتار روزانه ۱٨۰راس گاو و هزارراس گوسفند در یک کشتارگاه، کارگران - بسته به میزان مهارتشان - ۱۶هزارتا ٣۰هزارتومان دستمزد میگیرند. آنان برای این میزان مزد، باید مسیری در خارج از شهر را تا اطراف ورامین، شهرری و... در نیمهشب طی کنند تا راس ساعت ٣ صبح برای انجام نخستین کشتار آماده شوند.
برای شروع کشتار ذابح باید به بوی زهم خون و امعا و احشای حیوان ذبحشده بهسرعت عادت کند تا دچار حالت تهوع نشود. از یک دیواره پلاستیکی برای ورود به سالن باید گذر کرد تا به«تلهشوک» رسید؛ محفظه بیسقفی که در فلزیاش به اندازه عرض بدن یک گاو طراحی شده تا از ورود سایر به صف ایستادگان عجول جلوگیری کند.
اسماعیل محبی، ذابحی با سهسال سابقه سلاخی به«شرق»میگوید: «در سال نخست، کابوس کشتار تبدیل به خواب شبانهام شده بود. الان هم پس از سهسال باز به این روند عادت نکردهام. کشتار و خون عادی نمیشود اما با اینهمه نه حقوق و مزایای ما تفاوتی با سایر مشاغل دارد و نه حتی زیانآور و استرسزابودن این شغل مورد تایید تصمیمگیران قرار گرفته است.»
او از دریافت دستمزدی بر مبنای پایه حقوق تعیینشده توسط وزارت کار، گلهمند است و میگوید: «سرویس ایابوذهاب ندارم و بهدلیل دوری کشتارگاه از شهر باید روزانه هزینههای قابل توجهی هم برای کرایه راه پرداخت کنم.» در لابهلای صحبتهای او با خبرنگار ما گاوهای قرنطینهشده پس از ۲۴ساعت بیرون آورده میشوند. آنها در صف ورود به تلهشوک،گیر افتاده و پس از ورود به این اتاقک در بسته میشود.
در این میان، صداهایی توجه را به خود جلب میکند. به گفته محبی این صدا ناشی از تقلای حیوان برای خلاصی از اتاقک و کوبیدن بدنش بر دیوار آن ایجاد میشود. در حین تقلای گاو، دست یکی از کارگران از بالای اتاقک، میله شوک را به گردن گاو میچسباند. جریان برق با ولتاژ بالا برای آن به بدن حیوان وارد میشود که اعصابش را از کار انداخته و کار سلاخ را راحتتر کند. هرچند فضای تاریک و سرد کشتارگاه و بوی متصاعدشده در هوا، از همان ابتدا دلهرهای را در وجودم انداخته بود اما نخستین ترسم نعرهای شبیه به فریاد انسان بود که گاو با دریافت شوک برقی سر داد. با این شوک، حیوان بیحس شد و به در طولی تلهشوک لم داد. یک کارگر بهعنوان قلابگیر مقابل در اتاقک ایستاد. وقتی در طولی بالا رفت؛ حیوان در مقابل پاهای او به زمین پرتاب شد. با چشمهای سفیدشده و کف سفیدرنگی که از پوزهاش روان شده است. او با مهارت، زنجیری را به بالای زانوی راست گاو محکم کرده و جرثقیلی حیوان را میان زمین و هوا معلق نگه میدارد. اگرچه جریان برق گاو را بیحس کرده اما هنوز نتوانسته هوشیاری گاو را کامل بگیرد، به همین دلیل رعشههایی هیکل بزرگ و معلق گاو را تکانهای شدید میدهد.
حرفهایها یکمیلیونتومان میگیرند
محبی میگوید: «کارگرانی که به صورت حرفهای کار سلاخی انجام نمیدهند و سلاخان کمسابقه کمترین دریافتی را دارند و مطابق با پایه حقوق، دستمزد دریافت میکنند اما باسابقهترها کمی بیشتر و تا یکمیلیونتومان در ماه دریافتی دارند.»
محبی همزمان با صحبت درباره حقوق و مزایای خود، کمکم آماده میشد تا نخستین کشتار امروز خود را انجام دهد. نقالهای در جهت قبله حرکت کرد. محبی بر سر مسیر نقاله قرار گرفت، ابتدا بسماللهی بر لب راند و با دست چپ پوست بالای گردن گاو را کشید تا با دستی دیگر چاقو را روی خرخره حیوان تنظیم کند. تیغ قصابی با چرخیدن مچ دست ذابح، گلوی گاو را شکافت. خون تا روی سینه او پرتاب شد و زبان گاو بین دندانهایش افتاد و بزاق و خون شروع به چکیدن کرد.
تیغ ذابح این بار با حرکتی ارهوار رگ و پی بهجامانده را برید و آخرین تشنجهای مرگ بر عضلات هنوز جاندار حیوان ظاهر شد. گاو که خلاص شد، ردی از ادرار روی شکم فربهاش به جا ماند و با خونی که هنوز البته کم فشارتر از قبل، از گردنش جاری بود تلاقی کرد و در سرخی آن محو شد. محبی دستهای خونیاش را تا بالای آرنج در آب فروکرد و بیمکث، پوست گردن گاوی دیگر را کشید و تیغش را تنظیم کرد. نقاله خط تولید حرکت کرد تا نعش گاو را به دست قصابان و سلاخان دیگر بسپارد. در کمتر از پنجدقیقه امعا و احشای حیوان تخلیه، پوستش کنده و گوشت آماده طبخ روانه سردخانه شد.
قراردادها سهماهه و بدون بیمه است
محبی دوباره بعد از هشتمین کشتار، دستان خود را شست تا برای ذبح بعدی آماده شود. او از اینکه کشتار تقریبا برایش عادی شده میگوید اما بعد با کمی مکث ادامه میدهد: «رنگ خون، بوی خون روی آدم تاثیر میگذارد. فرد را عصبی میکند. در خواب هم آرامش را از ذابح میگیرد. گاهی خواب کشتار را در خانه خود میبینم. با همین چاقو... بیدار که میشوم مثل بچهها میلرزم. مدام دستم را نگاه میکنم و به دنبال آثار خون میگردم.» او همچنین از نداشتن امنیت و پایداری شغل پر از خون خود میگوید: «طرف حساب ما پیمانکارها هستند. قراردادی سهماهه بدون بیمه با ما تنظیم میکنند و پایه حقوق وزارت کار را به ما میدهند اما اینکه خود پیمانکار چه مبلغی از صاحب کشتارگاه میگیرد را خدا میداند.»
بیست و چهارمیلیونتومان سود ماهانه پیمانکاران
با مهران نادری، مدیر کشتارگاه «میثم» صحبت میکنم. او میگوید: «طرف حساب ما پیمانکاران هستند. آنها در ازای کشتار هر راس گاو هفتهزارتومان و برای کشتار هرراس گوسفند ۹۰۰تومان از ما میگیرند. وقتی نادری توضیح داد که در کشتارگاه او روزانه ۱٨۰راس گاو و هزارراس گوسفند ذبح میشود، با یک حساب سرانگشتی توانستم مبلغ قرارداد پیمانکاران را محاسبه کنم. روزانه دومیلیونو ۱۶۰هزارتومان و در ماه ۶۴میلیونو٨۰۰هزارتومان رقمی است که پیمانکاران البته تنها از یک کشتارگاه دریافت میکنند.»
نادری از حضور ۵۰ سلاخ در کشتارگاهش و میانگین ٨۰۰هزارتومانی دریافتی آنان سخن گفت تا با یک حساب سرانگشتی مشخص شود، مبلغی حدود ۲۴میلیونتومان در ماه از کشتارگاه او نصیب پیمانکار میشود.
افت ۲۵درصدی فعالیت کشتارگاهها
نادری از وجود پارهای از مشکلات هم میگوید: «در اثر تلاطماتی که در بازار ارز و علوفه به وجود آمد کشتار ما هم کاهش یافت. سال گذشته در روز ۲۵۰راس گاو کشتار میشد اما امسال این رقم به ۱٨۰ و گاه تا ۱۵۰راس هم افت کرده است.»
قیمتها در بازار علوفه آنقدر افزایش یافت که در طول یکسال گذشته تعداد زیادی از دامها روانه کشتارگاه شده و دامداریهای کوچک تعطیل شدهاند. کاهش صرفه اقتصادی تولید در سایر بخشها هم تاثیر داشته و با کوچکشدن حجم فعالیت کشتارگاهها، دامنه فعالیت واردکنندگان گوشت بیش از هر زمان دیگری گسترده شده است.
منبع: شرق
|