یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

درآمدی بر مهمترین پدیده وضعیت نویسندگی در ایران
زنان قصه‌گوی سرزمین من
مریم شهبازی


• گلی ترقی، منیژه آرمین، فرخنده آقایی، مهشید امیرشاهی، سمیرا اصلان‌پور، پارسی‌پور، شیوا ارسطویی، فرزانه کرم‌پور، میهن بهرامی، زویا پیرزاد، راضیه تجار، مریم جمشیدی، فرخنده حاجی‌زاده، منیرو روانی‌پور، شهلا پروین‌روح، زهرا زواریان، فرشته ساری، سپیده شاملو، انسیه شاه حسینی، منصوره شریف‌زاده، ناهید طباطبایی، غزاله علیزاده، فریبا وفی و... در زمره نویسندگان قابل اشاره در "جریان پیشرو" هستند. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱۷ آبان ۱٣۹۲ -  ٨ نوامبر ۲۰۱٣


 «خسته از کارهای همیشگی گوشه‌ای از اتاق نشست. مقابلش آیینه‌ای بزرگ خودنمایی می‌کرد و کتابخانه کوچکی که با عشق قفسه‌هایش را پرکرده بود. به آیینه نگاه کرد. سن و سالش او را از آرزویی که از سال‌ها پیش در سر پرورانده بود بازمی‌داشت. آرزویی که خواندن «سووشون» جرقه‌اش را زده بود؛ کتابی از نویسنده‌ای که مثل خودش زن بود و توانست وارد دنیایی شود که پیش از آن به مردان تعلق داشت. با این وجود خودنمایی‌ تارهای انبوهی از موی سپید که به اجبار روزگار بر سرش جای گرفته بود، مانع او می‌شد. از طرفی دیگر، زن بودنش را هم مانعی بر سر این راه می‌دانست. شاید اگر می‌دانست که تنها چند دهه بعد از او زنان با چه جسارتی مسیر دیگری به این خیابان یکطرفه اضافه خواهند کرد او هم قلم به دست می‌گرفت و می‌نوشت. زنانی که آمدند تا خالق سووشون در این دنیای بی‌انتها تنها نماند و دوش به دوش مردان و گاه جلوتر از آنان گام برداشتند.»

واقعیت این روزگار
آنچه در شواهد، اخبار و اسناد فروش و تیراژ حکایت دارد، رشد غیرقابل تصور و به قولی صددرصدی داستان‌نویسی زنان به شکلی گسترده و کلان در روزگار کنونی جامعه ایرانی است. این شواهد حاکی از آن است که داستان‌نویسی در لایه‌های مختلف اجتماعی و فرهنگی به صورت قابل توجه گسترش یافته است؛ طوری که در ذائقه رمان‌خوانان ایرانی، سرگرمی‌های آنان و خوراک مطالعاتی‌شان تأثیر گذاشته است. از سوی دیگر باعث ایجاد چرخه‌ای پررونق در گردش مالی ژانر رمان در صنعت نشر شده که خواه‌ناخواه هر ناشری را به چاپ چنین آثار پرفروشی ترغیب می‌کند. پدیده بودن و به قولی بررسی این حرکت فرهنگی و ادبی از زوایای گوناگونی قابل توجه است، اما نکته قابل اشاره از جایی شروع می‌شود که اگر زاویه نگاه خود را به سه دهه قبل برگردانیم تنها با یک نام سرشناس (سیمین دانشور) روبه‌رو می‌شویم و اگر باز به این روزها چشم بدوزیم بیش از ۱۰۰ زن نویسنده را می‌بینیم که حالا هر کدام در شاخه‌ای از ادبیات داستانی به نامی آشنا تبدیل شده‌اند.
یک زن قبل از آن صد زن
اگرچه ادبا و اهل قلم در بررسی ادوار داستان‌نویسی معاصر در دوران قبل از انقلاب می‌توانند به نویسندگان توانایی همچون گلی ترقی و مهشید امیرشاهی در کنار سیمین دانشور اشاره کنند، اما قطع به یقین برای عموم جامعه از زنان داستان‌نویس، اغلب فقط یک نام به یاد می‌آید و نویسندگان چیره‌دستی همچون ترقی و امیرشاهی باز بعد از انقلاب به چهره‌هایی شناخته شده تبدیل شده‌اند. بنابراین همواره نگاه‌ها حول نام سیمین دانشور و اثر مشهور «سووشون» بود. نویسنده‌ای که به دنیای داستان‌نویسی ایرانی ثابت کرد که زنان هم توانایی خلق آثار داستانی ماندگار را دارند. «آتش خاموش» نخستین اثری بود که سال ۱٣۲۷ از وی در قالب داستان کوتاه منتشر شد. کتابی که آن را نخستین مجموعه داستان نوشته شده به قلم زنی از این سرزمین می‌دانند. دو سال بعد از انتشار این اثر با جلال‌آل احمد ازدواج کرد. ولی سایه شهرت جلال هم نتوانست مانع درخشش آثار او شود به گونه‌ای که سال‌ها بعد با خلق رمان مشهور «سووشون» نگاه‌های بسیاری را متوجه خود ساخت.
رمانی که یکی از پرفروش‌ترین آثار در دنیای ادبیات داستانی به شمار می‌آید. با نگاهی به تاریخچه داستان‌نویسی در کشورمان می‌توان مدعی شد که این بانوی داستان‌نویس نخستین زنی است که توانست به طور جدی قدم به این عرصه گذاشته و بخشی از برگ‌های این قسمت از ادبیات را به خود اختصاص دهد. از همان هنگام بود که زنان آرام آرام قلم به دست گرفتند. آنقدر که اگر نگاهی به ویترین کتابفروشی‌ها بیندازید به طور حتم با آثار متعددی روبه‌رو خواهید شد که نام زنان بسیاری در میان آن‌ها به چشم می‌خورد. از بدو ورود زنان به این عرصه ادبی – هنری کشور تا خلق آثار متعدد از سوی آنان جریان‌های مختلفی در ادبیات شکل گرفته است. جریاناتی که به غیر از سیمین دانشور حداقل ۱۰۰ زن شاخص داستان‌نویس دیگر هم در شکل دادن به آن نقش داشته‌اند. در این میان می‌توان به ٣ جریان مشخص داستان‌نویسی زنان اشاره کرد. جریان «ادبیات پیشرو در داستان‌نویسی»، جریان «رمان عامه پسند» و از طرفی هم جریان «دهه‌ها» سه حرکت مهم داستان‌نویسی زنان در روزگار ماست.
رشد قلم‌زنان
قاعدتاً در پیش آمدن هر رویدادی دلایل اجتماعی، فرهنگی و روانشناسی دخیل است. انقلاب آمد و نظام فرهنگی نوینی در جامعه، پایه‌ریزی شد، تغییر ساختارهای بسیاری از بخش‌های فرهنگی و اجتماعی تأثیر گذاشت. جمعیت رشد کرد، امکانات تحصیلی و دانشگاهی رشد کردند و ترجمه هزاران منبع و کتب دنیا نیز در کنار دیگر حوزه‌های جامعه توسعه پیدا کرد. تعداد کتابفروشی‌ها افزایش یافت. ناشران از ده‌ها نفر به هزاران نفر افزایش یافت. رقمی که در حال حاضر حدود ۱۰ هزار نفر برآورد می‌شود. بنابراین همگی این تحولات در رشد داستان‌نویسی بانوان روزگار ما تأثیر گذاشت. اما دلایلی که از جانب نویسندگان و حتی منتقدان ادبیات ذکر می‌شود، بیشتر به جنبه‌های ذهنی، روانشناسی و درونی برمی‌گردد. به گفته دیگر اغلب رشد فکری و جهان‌شناختی زنان، کشف دنیاهای شخصی، نگاه ویژه و منحصر به فرد به دنیا، زندگی و انسان را عامل توسعه دنیای نگارشی زنان ذکر می‌کنند.بلقیس سلیمانی منتقد ادبیات و نویسنده رمان پرفروش <خاله بازی> در همین باره می‌گوید:
«زنان ایرانی وارد عرصه داستان‌نویسی شدند تا خود را بیشتر بشناسند. البته نوشتن آن‌ها در سال‌های اخیر با کاوش‌های بیشتری همراه شده و وضعیت جدیدی برای آنان ایجاد کرده است. امروز بسیاری از زنان زندگی آپارتمانی را تجربه می‌کنند. برخی از آنان شاغل هستند و دوست دارند ببینند اگر در موقعیت زن خانه بودند چه روزگاری را در پیش داشتند یا بالعکس آن. پس می‌نویسند تا تجربه کنند. از طرفی آن‌ها به بیان دغدغه‌های زندگی زنان امروز علاقه بسیاری دارند. بیان دغدغه‌های زنان و خانوادگی که یکی از دلایل موفقیت آ‌ن‌ها به شمار می‌آید.»
واکاوی لایه‌های مختلف زندگی در نوشته‌های زنان
یکی دیگر از دلایلی که می‌توان در واکاوی موفقیت زنان در این عرصه به آن اشاره کرد بالارفتن سطح سواد است. ساده‌ترین مثال در این زمینه و در ابعاد وسیع‌تر از ادبیات، آمار بیشتر دانشجویان دختر نسبت به پسر در رشته‌های مختلف است. امکانی که موجب حضور گسترده‌تر زنان در جامعه شده است. علاقه زنان به «رئالیسم اجتماعی» در نوشته‌هایشان آن هم از نوع زنانه‌اش را می‌توان یکی دیگر از علت‌های استقبال مخاطبان از آثار آنان دانست. مخاطبانی که بخش اعظمی از آنان را خود زنان تشکیل می‌دهند و طبیعی است که به نوشته‌هایی که بازتاب‌دهنده گوشه‌هایی از زندگی‌شان باشد علاقه بیشتری نشان خواهند داد.
نویسنده رمان «خاله بازی» معتقد به این مسأله است و ادامه می‌دهد: «زنان نویسنده ما بیش از هر چیز به رئالیسم روی آورده‌اند. سبکی که به جرأت می‌توان گفت این روزها توسط این نویسندگان در حال تثبیت شدن است. در این سبک بیش از هر چیز رئالیسم خانگی موج می‌زند. مطالعه آثار آنان بیانگر این مطلب است که آن‌ها علاقه کمتری به واکاوی فضاهای تاریخی و اجتماعی دارند و در اغلب نوشته‌هایشان ردپای پررنگی از زندگی روزمره دیده می‌شود. روزمرگی یکی از جدی‌ترین مشکلات زندگی امروز اغلب این افراد است. مشکلی که با واکاوی لایه‌های مختلف آن به دنبال رهایی یافتن از آن هستند.»
موج‌هایی که جریان شدند
شاید برای پی بردن به اشاعه داستان‌های زنان نیاز به مثال‌های شگفت‌انگیز و در عین حال واقعی نیست، مثلاً بیاییم و از مطالعه رمان «بازگشت به خوشبختی» فهیمه رحیمی توسط یک راننده اتوبوس، کارگر ساختمانی، یک مهاجر افغان، سرباز، محصل دبیرستانی و... سخن بگوییم.
بنابراین باید به جریان‌های شکل گرفته در ادبیات داستانی زنان پرداخت که برخی از آن در میان اقشار و هیأت‌های اجتماعی و برخی نیز به دنیای عموم جامعه راه یافته‌اند. از این رو گذار از گسترش این حرکت اجتماعی، ادبی و فرهنگی به سه جریان مشخص می‌رسیم که هر کدام به نوبه خود تأثیرگذار بوده‌اند. جریان نویسندگان پیشرو، جریان موسوم به رمان عامه‌پسند و جریان نویسندگان دهه‌ها شاخه‌های اصلی حرکت‌های زنان است که هر کدام قابل واکاوی است.
جریان پیشرو داستان نویسی
این جریان در ادامه حرکتی است که سیمین دانشور در سال ۲۷ آغاز کرد و بعدها با سووشون و جزیره سرگردانی آن را به سوی اوج هدایت کرد.
گلی ترقی، منیژه آرمین، فرخنده آقایی، مهشید امیرشاهی، سمیرا اصلان‌پور، پارسی‌پور، شیوا ارسطویی، فرزانه کرم‌پور، میهن بهرامی، زویا پیرزاد، راضیه تجار، مریم جمشیدی، فرخنده حاجی‌زاده، منیرو روانی‌پور، شهلا پروین‌روح، زهرا زواریان، فرشته ساری، سپیده شاملو، انسیه شاه حسینی، منصوره شریف‌زاده، ناهید طباطبایی، غزاله علیزاده، فریبا وفی و... در زمره نویسندگان قابل اشاره در این جریان هستند.
زنانی که اغلب با درک حرفه‌ای از ساختار داستانی استاندارد و شناخت عناصر رمان به خلق آثاری پرداخته‌اند که گاه همچون «یک زن، یک عشق»، فرخنده آقایی پس از یکی دو دهه همچنان مثال بحث‌های تخصصی ادبیات قرار می‌گیرد، یا همچون «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم» زویا پیرزاد از مرز ٣۰ چاپ می‌گذرد، تا علاوه بر رمان‌خوانان حرفه‌ای بین دیگر اقشار اجتماعی نیز پلی بزند.
علاوه بر این افراد می‌توان به نویسندگان دیگری چون لیلی گلستان، نرگس آبیار، پری منصوری، فریده رازی، فرشته توانگر، مهری رحمانی، مهسا محب‌علی، ناهید کبیری، فتانه حاج‌سیدجوادی، چیستا یثربی، فرشته مولوی، مژگان شیخی، مریم بصیری، فریده شبانفر، آذرمیدخت بهرامی، فریده لاشایی، لیلی فرهادپور، ناهید سلیمان‌خانی، سپیده خلیلی، رویا خسرونجدی، فریده نجفی، لیلا صادقی، پروین سلاجقه، فرزانه طاهری، مهرنوش مزارعی، الهه بهشتی، ناهید توسلی، میترا داور، نوشین احمدی، شهین باغچه‌بان، فهیمه خدادوست، مریم روحانی، فروزنده خداجو، آناهیتا یوشی‌زاده، مهین خلیلی، نسرین صمصامی و... اشاره کرد که همواره طی این سالیان در پی نگارش داستان‌هایی براساس منطق صحیح داستان‌نویسی و قواعد علمی ادبیات بوده‌اند.
جریان موسوم به عامه‌پسند
جریان دیگری که در عرصه نویسندگی زنان می‌توان به آن اشاره کرد؛ جریان موسوم به «داستان‌های عامه‌پسند» است. جریانی که از شاخص‌ترین نویسنده‌های آن می‌توان به زنده‌یاد «فهیمه رحیمی» اشاره کرد. آنگونه که آمار و ارقام نشان می‌دهند، هفت عنوان کتاب او در میان پرفروش‌ترین کتاب‌های پس از انقلاب دیده می‌شود و از این نظر وی را نویسنده‌ای رکورددار می‌دانند. شاید به دلیل همین موفقیت‌ها بود که برخی از نویسنده‌های معروف به «پاورقی‌نویس» به نوشته‌هایش برچسب «رمان بازاری» زدند تا نگاه‌ها دوباره متوجه آثار خود آن‌ها شود. با وجود این کم مهری‌ها باز هم آثار این نویسنده در میان اقشار مختلف جامعه به‌ویژه زنان مورد استقبال قرار گرفت و این مسأله نشان داد که با این قبیل اقدامات نمی‌توان از محبوبیت کسی کاست. او را می‌توان از پرکارترین و اثرگذارترین نویسنده‌های ادبیات عامه پسند حتی در مقایسه با نویسنده‌های مرد به شمار آورد. «فتانه حاج سیدجوادی» هم نویسنده مطرح دیگری به شمار می‌آید که در راستای همین مسیر گام برداشت. نکته قابل توجه در ارتباط با رمان «بامداد خمار» این نویسنده استقبال گسترده‌ای بود که در دهه هفتاد از نوشته او شد تا جایی که این رمان به زبان آلمانی هم ترجمه شد. اقبال به این اثر تا اندازه‌ای بود که منتقدان جریان موسوم به روشنفکری هم در جهت مثبت نقدهایی بر آن نوشتند. درست همانند اتفاقی که برای «شوهر آهو خانم» علی محمد افغانی اتفاق افتاد. آن روزها با توجه به استقبال مردم از این اثر زمزمه‌های ساخت فیلمی سینمایی هم شنیده می‌شد که به سرانجامی نرسید. او داستان سیاه‌بختی محبوبه، شخصیت اصلی داستانش را با بهره‌گرفتن از لایه‌های تاریخی با چنان ظرافتی به تصویر کشیده که مخاطب را لحظه به لحظه با خود همراه می‌سازد. استقبال از اثر او به اندازه‌ای بود که «ناهید پژواک» کتابی با عنوان «شب سراب» و از زبان «رحیم» شوهر محبوبه نوشت. این کتاب هم با فروش قابل توجهی روبه‌رو شد.
آینده‌ای روشن پیش روی نویسندگان زن
شهره وکیلی زن دیگری است که تأثیر بسیاری بر جریان موسوم به ادبیات عامه‌پسند گذاشت. نویسنده‌ای که بهانه قدم نهادنش به دنیای نویسندگی انتشار زندگینامه‌اش بود و نقدی که سیمین دانشور بر کتاب «شب عروسی من» او نوشت نام او را بر سر زبان‌ها انداخت. این نقد نخستین نقد دانشور از یک رمان‌نویس زن ایرانی بود که شهرت وکیلی را حتی به آن سوی مرزها هم کشاند. «پرینوش صنیعی»، «نسرین ثامنی»، «نازی صفوی»، «مریم ریاحی»، «تکین حمزه‌لو» و... هم از دیگر نویسندگانی هستند که موفق به انتشار آثار قابل‌توجهی در بخش ادبیات عامه‌پسند شدند.
جریان دهه‌ها
جریان دهه را می‌توان ناشی از ظهور نویسندگان آن دهه دانست. با این حال بسیاری از این زنان نویسنده از جریان نویسنده دهه ۶۰ ،۷۰ یا ٨۰ جدا می‌شوند و به جریان اصلی و پیشرو ادبیات می‌پیوندند و برخی از آنان نیز در حد نویسنده آن دهه باقی ماندند و با یک تا چند اثر برتر به بخشی پاک‌نشدنی از حافظه ادبیات می‌پیوندند.
از شاخص‌ترین نویسندگان دهه ۶۰ می‌توان به زنانی همچون «ناهید توسلی»، «شهلا پروین‌روح»، «خاطره حجازی»، «فرشته ساری»، «میهن بهرامی»، «فرخنده حاجی‌زاده»، «منیرو روانی‌پور»، «مهکامه رحیم‌زاده»، «منصوره شریف‌زاده»، «پوران فرخزاد»، «فرخنده آقایی»، «فریده خردمند»، «غزاله علیزاده»، «بنفشه حجازی» و ... اشاره کرد. نویسنده‌هایی که به نام برخی از آن‌ها اشاره شد در دهه ۶۰ درخشیدند و بسیاری از منتقدان و اهالی قلم را متوجه خود ساختند.
در دهه هفتاد هم نویسنده‌های متعددی از میان زنان، مطرح شدند. فتانه حاج سیدجوادی هم در این دهه جای می‌گیرد. از نویسنده بامداد خمار که بگذریم زنان شاخص دیگری هم در این دوره موفق به خلق آثاری قابل توجه شده‌اند. «لیلا صادقی»، «مهسا محب علی»، «محبوبه میرقدیری»، «ناتاشا امیری»، «رویا شاپوریان»، «فریبا وفی»، «فریبا کلهر»،«ناهید طباطبایی»، «میترا ایلیاتی» و «میترا داور» هم از این جمله‌اند.
برخی از نویسندگانی که به نام آن‌ها در این دو دهه اشاره شد در حوزه کودک و نوجوان هم مشغول فعالیت هستند. برخی از آن‌ها همچون فریبا کلهر هم مدتی بعد از فعالیت در عرصه کودک و نوجوان به عرصه بزرگسال هم قدم گذاشتند و موفق به خلق آثار قابل‌توجهی نیز شدند.
«ناهید کبیری» ، «چیستا یثربی»، و «پاکسیما مجوزی» و «نرگس جورابچیان»، هم از نویسندگان دهه هشتاد هستند. دهه نود هنوز به پایان نرسیده از همین رو کمی زود است که بخواهیم از آن‌ها هم بگوییم. با توجه به آمار و ارقام و از سویی استقبال مردم از کتاب‌هایی که در این چند دهه فروش بهتری داشته‌اند به نظر می‌رسد که زنان نویسنده حتی در بخش‌هایی همچون «ادبیات عامه‌پسند» بر مردان پیشی گرفته‌اند. بارزترین مثال این ادعا نیز استقبال از آثار زنده یاد فهیمه رحیمی و اثری است که وی بر حوزه مطالعه بر جای گذاشت. همان گونه که اشاره شد نویسندگان زن این روزها از جهت کمیت با پیشرفت قابل‌توجهی روبه‌رو شده‌اند. پیشرفتی که بخشی را می‌توان مدیون برگزاری کلاس‌ها و کارگاه‌های نویسندگی نیز دانست.
مقایسه جریان‌های ادبیات زنان
مقایسه جریان‌های ادبی زنان و تأثیرگذاری آن بر لایه‌های اجتماعی، فرهنگی جامعه بسیار دشوار است. این مقایسه زمانی سخت‌تر می‌شود که نویسنده‌ای از جریان رمان موسوم به عامه پسند را با رمانی از بدنه ادبیات جدی ایران قیاس کنیم. به عنوان مثال «بامداد خمار» از فتانه حاج‌سیدجوادی در زمره آثار عامه پسند در یک سیکل زمانی ۱۰ ساله پرفروش‌ترین رمان بوده است.
از سوی دیگر رمانی همچون «چراغ‌ها را خاموش می‌کنم» زویا پیرزاد در مسیر ادبیات جدی نویسی ایران در طی ۵ سال و به عبارتی نیم دهه پرفروش‌ترین رمان به شمار رفته است. از سوی دیگر اگر به سراغ نویسندگان دهه‌های اخیر هم برویم با آثار بسیار خوبی روبه‌رو می‌شویم. نویسنده‌هایی که نگاه‌های ارزشی در میان آثار آنان با اقبال قابل توجهی روبه‌رو شده است. از برخی از آنان تک داستان یا مجموعه‌های خوبی باقی مانده که اگر همین طور ادامه بدهند؛ داستان‌نویسی ما از سوی زنان به آینده خوبی دست پیدا خواهد کرد.
گذشته از تقسیم‌بندی‌هایی که در ابتدای گزارش به آن اشاره شد؛ یکی دیگر از جریان‌هایی که برای داستان نویسی زنان می‌توان برشمرد؛ ادبیات متعهد است. بخشی از ادبیات که اغلب آثار منتشر شده در آن حول محورهایی نظیر «دفاع مقدس» می‌چرخد. «راضیه تجار» هم از نویسنده‌های مطرح در زمینه ادبیات متعهد به شمار می‌آید. «سیده اعظم حسینی» نویسنده کتاب مشهور «دا» هم از جمله افرادی است که توانست نگاه‌های بسیاری را در بخش ادبیات متعهد از آن خود سازد.
کتاب وی با روایت «سیده زهرا حسینی» در زمره پرفروش‌ترین کتاب‌های دفاع مقدس درآمد و چاپ صد و دهم آن هم به بازار آمد و این درحالی بود که چاپ‌های آخر آن حدود ۱۰هزار نسخه بود.
«راضیه تجار» رمان نویس و منتقد ادبیات در همین باره تصریح می‌کند: «با توجه به زمینه‌هایی که پیروزی انقلاب ایجاد کرد شرایطی برای حضور فعال‌تر زنان در عرصه قلم ایجاد شد. علاوه بر آن رویدادهای بعد از انقلاب و وقوع جنگ تحمیلی هم موجب شد تا علاقه‌مندان بتوانند از اتفاقات آن زمان برای خلق اثر بهره بگیرند. در چنین فضایی زنان هم وارد فضای آموزش ادبیات شدند، بسیاری در کلاس‌ها شرکت کرده‌اند و موفق به انتشار آثار خوبی هم شده‌اند. «منیرو روانی‌پور» و «فریبا وفی» هم از نویسندگانی به شمار می‌آیند که از میان این کارگاه‌های ادبی به دنیای داستان‌نویسی معرفی شده‌اند.
«مریم صباغ‌زاده» نویسنده و مدیر مرکز آفرینش‌های ادبی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم معتقد است که کتاب‌هایی که نویسنده آن‌ها زنان هستند روز به روز با کمیت بیشتری روبه‌رو می‌شوند و در همین باره هم می‌گوید: «زنان این روزها با شهامت بیشتری قدم به عرصه کتاب می‌گذارند. آنان خودشان را باور کرده‌اند. زن ایرانی امروز دیگر خانه‌نشین نیست. به نظر من نویسنده‌های زن ما حتی پا از دغدغه‌های شخصی هم فراتر گذاشته‌اند و با نگاه فراخ‌تری به جامعه و جهان پیرامون خود نگاه می‌کنند. با این وجود برای درخشش بیشتر زنان در سبک‌آفرینی باید فرصت بیشتری دراختیار آنان گذاشت. آنان جسارت لازم را پیدا کرده‌اند فقط به زمان بیشتری نیاز دارند. باید اجازه بدهیم تا امثال سیمین دانشور وارد عرصه شوند.»
با وجود موفقیتی که در طول این دو دهه نویسندگان زن از آن خود ساخته‌اند شاید بتوان گفت که زنان برای درخشش بیشتر نیازمند مطالعات بیشتری هستند. البته این نقد تنها به نوشته‌های زنان باز نمی‌گردد بلکه تمام نویسندگان ما باید بیش از گذشته به کسب تجربه و افزودن بر اطلاعات خود بپردازند. «تجار» در همین باره تصریح می‌کند: «حضور پررنگ زنان در روزگار فعلی ستودنی است. حضوری که چند دهه‌ای است به عرصه داستان‌نویسی هم کشیده شده. نویسندگان ما چه زن و چه مرد باید به مطالعات عمیق‌تری در شاخه‌های مختلف بپردازند. شما اگردر عرصه جهانی به مطالعه آثار نویسندگان موفق بپردازید، خواهید دید آنانی که دست به سفرهای متعددی در طول زندگی خود زده‌اند یا مطالعات بسیاری داشته‌اند آثار ماندگاری از خود به جا گذاشته‌اند. نویسندگان زن ما باید صبوری بیشتری از خود نشان بدهند. باید بمانند؛ عمیق‌تر بشنوند و گوش فرا دهند. اگر سختی‌های فعلی آنان را از مسیر خارج نکند ما شاهد موفقیت‌های بیشتری از آنان خواهیم بود.»
تأثیر بر اقتصاد نشر
اگر از ۷ کتاب فهمیه رحیمی در میان ۴۷کتاب پرفروش بعد از انقلاب هم بگذریم از دیگر آثار زنان به سادگی نمی‌توان گذشت. بامداد خمار پس از ۷۲ چاپ و ۲۶۰ هزار نسخه در یک سیکل زمانی هنوز طرفداران زیادی دارد. «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم» نوشته زویا پیرزاد در اپیزود زمانی ۵ ساله و ۱۵۰ هزار نسخه تیراژ باز هم مورد کنجکاوی افراد اهل فن است. «دا» اثر مورد تقدیر ژانر ادبیات دفاع مقدس پس از ۱۱۰ چاپ و حدود ٣۰۰ هزار نسخه تیراژ از پدیده‌های داستان نویسی دوران بوده است. «شب سراب» نوشته ناهید پژواک طی ۲۰چاپ، ۱۴۰ هزار نسخه تیراژ داشت و همچون یک اثر خواندنی ژانر رمان عامه‌پسند در میان عامه مردم دست به دست شده است.
«سهم من» پرینوش صنیعی پس از ۱۶ چاپ و ٨۰ هزار نسخه، «همخونه» از مریم ریاحی پس از ۴۵ چاپ و بیش از۱۰۰ هزارنسخه و «دالان بهشت» نازی صفوی پس از ۴۲ چاپ و بیش از ۲۰۰ هزارنسخه در زمره آمارهای قابل تأمل حوزه داستان زنان هستند؛ این آمارها اگرچه به خودی خود جنبه رکورد و رقم دارند، اما از فرآیند ارتباط صدها هزار مخاطب با ژانر رمان ایرانی خبر می‌دهند که توسط زنان نوشته شده است. فرآیندی که از یک سو، اوقات فراغت و جنبه‌های سرگرمی خوانندگان را پرکرده است، از سوی دیگر باعث چرخه‌ای شده است که از کارگر چاپخانه گرفته تا پخشی‌ها و توزیع‌کنندگان کتاب و تا خود ناشر با رمان زنان نویسنده در تعاملی فرهنگی و اقتصادی باشند. بنابراین آثاری که از کنج خانه و آشپزخانه و از دنیای فردیت زن امروز ایرانی آمده است، تا بستر اجتماعی تداوم یافته و حتی صنعت نشر و چاپ و مبادلات تجاری کتاب را هم از خود متأثر ساخته است و در اقتصاد رمان ایرانی دخیل بوده است.
منبع:ایران


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست