متن کامل مقاله ی آسوشیتدپرس درباره ی مذاکرات ایران و آمریکا:
مذاکرات مخفی صحنه را برای توافق هسته ای مهیا کرد
•
مذاکرات مخفی دو کشور از زمان احمدی نژاد آغاز شد و بعد از انتخاب روحانی به ریاست جمهوری سرعت گرفت
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۴ آذر ۱٣۹۲ -
۲۵ نوامبر ۲۰۱٣
اخبار روز: خبرگزاری اسوشیتدپرس در گزارشی که مورد توجه ی بین المللی قرار گرفت، گزارش داد که حکومت های ایران و آمریکا از ماه ها پیش مشغول مذاکرات مخفی ای بوده اند که صحنه را برای توافق هسته ای مهیا کرد.
متن کامل این مقاله را در زیر می خوانید:
ایالات متحده و ایران در طول یک سال گذشته درگیر یک سری گفتگوهای رو-در-رو و در سطح عالی شدهاند؛ این قمار عظیم دیپلماتیک که دولت اوباما آغاز کرده، مسیر مذاکرات تاریخیای را هموار کرد که یکشنبه در ژنو به نتیجه رسید و هدفاش کندکردن برنامهی هستهای تهران بود.
این گفتگوها تا دو ماه پیش حتی از دوستان نزدیک امریکا نیز (از جمله متحداناش و اسرائیل) مخفی نگه داشته شده بود، و این میتواند توضیح دهد که پس از سالها بنبست مذاکراتی و خصومت شدید بین ایران و غرب، این توافق هستهای چهطور اینهمه سریع حاصل شده است.
اما محرمانهبودن این گفتگوها نیز شاید برخی از تنشهای بین ایالات متحده و فرانسه را نیز روشن سازد؛ فرانسه در ابتدای همین ماه سر راه این توافق سنگاندازی کرد و اسرائیل نیز از این توافق خشمگین شد و این نزدیکی دیپلماتیک به تهران را محکوم کرد.
باراک اوباما شخصا این گفتگوها را – همانطور که در اولین سخنرانیاش نیز وعده داده بود - بخشی از اقدامات خویش جهت نزدیکشدن به کشوری دانست که وزارت امورخارجهاش آن کشور را فعالترین کشور حامی تروریسم معرفی کرده است.
این گفتگوها در عمان و جاهای دیگری صورت گرفته که فقط حلقهی محدودی از افراد از آن خبر داشتند. از ماه مارس، ویلیام برنز و جیک سالیوان (معاون وزیر امور خارجه)، مشاوران ارشد سیاست خارجهی جو بایدن (معاون ریاستجمهوری) دستکم پنج بار با مقامات ایرانی ملاقات داشته اند.
سه نفر از مقامات ارشد دولت گفتند که چهار نشست مخفی اخیر زمانی برگزار شد که حسن روحانی (رئیسجمهوری اصلاحطلب ایران) در آگوست روی کار آمده بود و این نشستها توانست بعدها بهطور رسمی در مذاکرات ژنو بین ایالات متحده و انگلستان و فرانسه و روسیه و چین و آلمان و ایران به توافق منتهی شود. این سه نفر نخواستند نامشان فاش شود چون اجازه نداشتند که با نام خود این اقدامات حساس دیپلماتیک را مطرح کنند.
آسوشیتدپرس کمی پس از انجام اولین نشست امریکا و ایران در ماه مارس، از آن خبردار شد اما کاخ سفید و وزارت امورخارجه این گزارش را واقعی ندانست و آسوشیتدپرس نتوانست آن نشست را تایید کند. آسوشیتدپرس در پاییز امسال از این دیپلماسی پنهان اطلاعات بیشتری کسب کرد و خواستار اطلاعات بیشتری از کاخ سفید و دیگر مقامات شد. وقتی گفتگوهای ژنو به نتیجه رسید، مقامات ارشد دولتی، جزئیات این دیدارهای گسترده را به آسوشیتدپرس تایید کردند.
گفتگوهای ژنو، در ازای محدودکردن غنیسازی اورانیوم و دیگر فعالیتهای هستهای ایران، ۷ میلیارد دلار از درآمدهای ایران را از تحریمهای بینالمللی خارج کرد. همهی گروهها به این تصمیم رسیدند تا در سال آینده به توافق نهایی برسند و تردیدهای باقیماندهی غرب به فعالیتهای تهران برای دستیابی به سلاحهای اتمی از بین برود.
ایران تاکید میکند که در برنامهی هستهایاش صرفا به دنبال تولید صلحآمیز انرژی و پژوهشهای پزشکی است.
این قمار دیپلماتیک با ایران، اگر این توافقهای موقت ادامه یابد و منجر به توافقی نهایی شود، ایران را از دستیابی به سلاحهای هستهای باز خواهد داشت و پایانی خواهد بود بر سالها تهدید امریکا یا اسرائیل به مداخلهی نظامی. این قمار میتواند ثابت کند که در خصومت چند دهه ای بین واشنگتن و تهران تحولی روی داده و دستآوردی مهم در سیاست خارجهی اوباما میشود.
اما اگر این مذاکرات به نتیجهای نرسد، یا اگر ایران به توسعهی سلاحهای هستهای اقدام کند، اوباما با عواقب این شکست، هم در داخل و هم در خارج، روبهرو خواهد شد. قمار اوباما در واقع او را در معرض این نقد قرار میدهد که وی اسرائیل را در برابر کشوری که قصد نابودی آن را دارد تنها گذاشته و با کشوری که حامی تروریسم است به توافق رسیده است.
ایالات متحده و ایران از ۱۹۷۹ و پس از انقلاب اسلامی و اشغال سفارت امریکا در ایران (که ۵۲ امریکایی را بهمدت یک سال گروگان گرفته بودند)، روابط دیپلماتیکشان قطع شده بود. اما اوباما از وقتی به ریاستجمهوری رسید، همواره میخواسته تا نشستی بدون پیششرط با ایرانیها داشته باشد.
ایالات متحده کمی پس از آغاز به کار دولت اوباما در ژانویهی ۲۰۰۹، اقداماتی آزمایشی برای نزدیکی به ایران انجام داده بود. اوباما و آیتالله خامنهای نامههایی رد و بدل کردند اما به نتیجهای نرسید.
با انتخاب مجدد و مناقشهبرانگیز محمود احمدینژاد در ماه ژوئن همان سال (که منجر به سرکوب معترضین و اپوزیسیون گشت)، این نزدیکی مختل شد. یک ماه بعد، وقتی ایران سه کوهنورد امریکایی را در مرز ایران-عراق بازداشت کرد، این روابط به سطح پایینتری سقوط کرد.
جالب اینجاست که اقدامات جهت آزادی این کوهنوردها، تبدیل به ابزاری برای ایجاد امکانات مخفی دیپلماتیک گشت.
سلطان قابوس عمان نقش کلیدی داشت و آزادی این کوهنوردها را تسهیل کرد (دو تا از آنها در ۲۰۱۱ به امریکا بازگشتند) و سپس خود را میانجی روابط بین امریکا و ایران نمود. این مذاکرات رسمی و مخفی بین مقامات نیمهارشد در واشنگتن و تهران آغاز شد.
مقامات این تماسهای اولیه را مذاکراتی اکتشافی دانستند که با هدف آمادهسازی مذاکرات در سطح عالی انجام میگرفت. این مذاکرات از طریق کانالهای مختلفی صورت گرفت، از جمله مذاکرات رو-در-رو در مکانهای اعلامنشده. این مذاکرات شامل مبادلاتی بین سوزان رایس (نمایندهی امریکا در سازمان ملل که حالا مشاور امنیت ملی اوباماست) و فرستادهی ایران بود. پونیت تالوار (مشاور شورای امنیت ملی) نیز در این مذاکرات درگیر بوده است.
هشت ماه پیش وقتی اوباما برنز (معاون وزیر خارجه) و سالیوان و پنج مقام دیگر را روانهی دیدار با همتایان ایرانیشان در مسقط (پایتخت عمان) کرد، این مذاکرات وزنهی بیشتری پیدا کرد. اوباما کمی بعد (در اواخر فوریه) همین گروه را عازم دور جدید گفتگوهای هستهای شش قدرت جهانی با ایران کرد که در آلماتی قزاقستان برگزار شد.
در آن زمان، این مذاکرات عمدهی هستهای پیشرفت اندکی حاصل کرد و ایرانیها از ترس اینکه گفتگوهای دوجانبهشان با ایالات متحده رسانهای شود، علاقهی کمی به این گفتگوها نشان دادند.
بنابراین، با همکاری سلطان قابوس، مقامات هر دو کشور مخفیانه برنامههایی برای دیدارشان در عمان ریختند. برنز و سالیوان و تیم کوچکی از کارشناسان فنآوری ایالات متحده در اواسط مارس سوار هواپیمایی نظامی شدند و به ملاقات با ایرانیها رفتند.
مقامات ارشدی که با آسوشیتدپرس صحبت کردند، نگفتند که برنز و سالیوان با چه کسانی ملاقات کردهاند اما شرکتکنندگان ایرانی را دیپلماتها و مشاوران امنیت ملی و کارشناسان حوزهی هستهای معرفی کردند که حتی پس از انتخابات ریاستجمهوری ایران احتمالا نقش مهمی داشتهاند.
آنطور که این مقامات گفتهاند، هدف امریکا صرفا این بود که مطمئن شود آیا ایالات متحده و ایران میتوانند گفتگوهای دوجانبهی موفقی را ترتیب دهند یا نه؛ گرچه این اقدامات جزو پایینترین سطح روابط به شمار میرود، اما در مورد رابطهی تلخ ایالات متحده و ایران یک قوت میتواند تلقی گردد.
این مقامات گفتند، تیم ایالات متحده که در ماه مارس و در عمان دیدار داشتند، علاوه بر مسائل هستهای، به مسالهی مداخلهی ایران در سوریه و تهدید ایران برای بستن تنگهی هرمز و وضعیت روبرت لوینسن (عامل پیشین افبیآی که امریکا معتقد است در ایران ربوده شده است) و دو امریکایی دیگر که در ایران بازداشت هستند نیز ابراز نگرانی کردند.
جان کری (وزیر خارجه) که امیدوار بود پنجرهای گشوده شود، در ماه می سفری به عمان کرد تا ظاهرا پیمانی نظامی با سلطان قابوس ببندد اما مخفیانه میخواست نقش واسطهگری این کشور را همچنان حفظ کند، بهویژه به این خاطر که یک ماه بعد قرار بود در ایران انتخابات ریاستجمهوری برگزار گردد.
انتخاب روحانی در ماه ژوئن با امید کاستن از تحریمهایی که اقتصاد ایران را فلج کرده بود و تمایل بیانشدهی این کشور به برقراری رابطه با غرب، اقدام ایالات متحده را قوت بخشید.
بلافاصله پس از روی کار آمدن روحانی در آگوست، دو نشست محرمانه و با هدف پیشبرد مذاکرات معلقماندهی هستهای با قدرتهای جهان صورت گرفت. دو نشست دیگر نیز در اکتبر برگزار شد.
برنز و سالیوان در این نشستها نمایندگی ایالات متحده را بر عهده داشتند و در نشست محرمانهی نهایی نیز وندی شرمن (مذاکرهکنندهی اصلی هستهای ایالات متحده) نیز به آنها پیوست.
نمایندگان ایران نیز ترکیبی از همان مقامات ایرانی قبلی (که ایالات متحده در مارس در عمان دیدار کرده بود) و جدید بودند. همهی این ایرانیها انگلیسی را روان حرف میزدند.
مقامات امریکایی گفتند این نشستها در مکانهای متعددی صورت گرفت اما نام آنها را تایید نکردند و گفتند که نمیخواهند استفادهی مجدد از این مکانها در آینده را به خطر اندازند. اما دستکم مطمئن هستیم که برخی از این نشستها در عمان روی داده است.
این نشستهای محرمانه همزمان بود با کاستهشدن اختلافات امریکا-ایران در رسانهها. در اوایل آگوست، اوباما نامهی تبریکی به روحانی فرستاد. واکنش روحانی نیز از سوی کاخ سفید مثبت تلقی شد و مقدماتی برای گفتگوهای مخفی دیگر گشت. مقامات امریکایی گفتند که متقاعد شده بودند این نزدیکیها مورد تایید آیتالله خامنهای است اما توضیح بیشتری ندادند.
مذاکرهکنندگان پشت درهای بسته به این نشستها ادامه دادند و رسانهها امیدوار بودند که بین اوباما و روحانی نیز در حاشیهی اجلاسهای سازمان ملل در سپتامبر در نیویورک دیداری صورت گیرد. برنز و سالیوان میخواستند ترتیب این دیدار رو-در-رو را بدهند اما این نشست عمدتا بهخاطر دغدغههای ایرانیها صورت نگرفت. گرچه دو روز بعد اوباما و روحانی گفتگویی تلفنیای داشتند که اولین تماس مستقیم بین رهبران ایران و امریکا در ۳۰ سال گذشته به شمار میرود.
پس از آن تماس تلفنی بود که امریکا به متحداناش خبر داد که نشستهای محرمانه با ایران داشته است.
اوباما در جلسهی رسانهای با بنیامین نتانیاهو (نخستوزیر اسرائیل) در ۳۰ سپتامبر در کاخ سفید حساسترین گفتگو را با نتانیاهو داشت. وی فقط خبر دو نشست تابستانی را به نتانیاهو گفت و دربارهی مذاکرات مارس چیزی نگفت و همچنان قول داد که متحداناش را از تمام مذاکرات با ایران آگاه کند.
این مقامات امریکایی نگفتند واکنش نتانیاهو چه بود. اما روز بعد، نتانیاهو سخنرانیای در سازمان ملل انجام داد و روحانی را «گرگی در پوست گوسفند» نامید و به ایالات متحده اخطار داد که تغییر لحن ایران را به حساب تغییرات واقعی رویکرد هستهایاش نگذارد. نتانیاهو سپس هرگونه توافق هستهای را محکوم کرد و آن را «معاملهی قرن» برای ایران دانست.
ایالات متحده پس از آنکه نتانیاهو را در جریان این مذاکرات محرمانه گذاشت، اعضای دیگر تیم مذاکرهکنندهی ششقدرت را نیز مطلع ساخت.
آخرین نشست محرمانهی ایالات متحده با ایران درست کمی پس از نشست عمومی سازمان ملل صورت گرفت.
این توافق سرانجام در روز یکشنبه با حضور این گروهها به مرحلهی نهاییاش وارد شد.
در این مذاکرات گسترده و رسمی هستهای بین قدرتهای جهان و ایران در ژنو، برنز و سالیوان نیز حضور داشتند اما وزارت خارجه تا مدتها درگیری این دو نفر را پنهان کرده بود و نامشان را از فهرست رسمی نمایندگان خارج کرده بود.
این دو در هتلی متفاوت از سایر اعضای تیم اقامت داشتند و از در عقب برای آمدن به نشست استفاده میکردند و و تنها پس از خروج عکاسها از آسانسورهای خدماتی یا راهروهای نامعمول استفاده کرده تا به جلسات مذاکره بیایند.
منبع: m.apnews.com
|