برگزاری کنفرانس «وحدت چپ» در کلن
•
روز شنبه ۳۰ نوامبر، تعداد کثیری از کادرهای جنبش چپ ایران گرد هم آمدند تا پروژه ی وحدت خود را یک گام به جلو ببرند، گزارش اخبار روز و گفتگو با تعدادی از شرکت کنندگان در کنفرانس را در ادامه می خوانید
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۹ آذر ۱٣۹۲ -
٣۰ نوامبر ۲۰۱٣
اخبار روز: روز شنبه ٣۰ نوامبر، در منطقه ای جنگلی در اطراف شهر کلن در آلمان، تعداد کثیری از کادرهای جنبش چپ ایران گرد هم آمدند تا پروژه ی وحدتی را یک گام به جلو ببرند که آن را «شکل دهی تشکل بزرگ چپ» نام گذاشته اند. این کنفرانس روز یکشنبه نیز ادامه خواهد داشت.
سه سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران، سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) و شورای موقت سوسیالیست های چپ ایران، همراه با جمعی از فعالین مستقل چپ که در حال حاضر عضو هیچ حزبی نیستند نیروی اولیه و اصلی این «تشکل بزرگ چپ» را تشکیل می دهند.
آن طور که در بروشوری که در کنفرانس توزیع شد، توضیح داده شده، برنامه ی کنفرانس شامل موارد نظری و تئوریک در چهار پانل با موضوعات «مبانی تشکل ما، کدام چپ کدام سوسیالیسم» و «مبانی تشکل ما، کدام الگوی حزبی» است.
پیش از تشکیل این کنفرانس مقالاتی از سوی عده ای از فعالین سیاسی در مورد مسائل پیش گفته در سایت های مختلف و از جمله اخبار روز منتشر شده بود. مجموعه ی این مقالات و مقالات منتخب دیگری، در کتابی ۴٨۴ صفحه ای تحت عنوان «مجموعه ی مقالات در باره ی چپ، گفتمان، سازمان» جمع آوری و منتشر شده و در سالن کنفرانس قابل دسترسی بود.
از جمله سخنرانان پانل های مختلف کنفرانس در روز اول، آن ها بودند که پیش از این مقالاتی را در مورد موضوعات مورد بحث ارایه داده بودند. تعداد زیادی از سخنرانان در سخنرانی های خود پیرامون این مقالات و موضوعات مورد دستور نظرات خود را بیان کردند. سپس در پانل های مختلف، بحث های مفصل تری پیرامون موضوعات «کدام چپ؟ کدام سوسیالیسم؟» صورت گرفت.
سیاست یا تئوری؟ کدام مقدم است؟
پرویز نویدی عضو کمیته ی مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران، در مورد این کنفرانس به اخبار روز می گوید: این کنفرانسی که امروز برگزار می شود در چارچوب نقشه ی کاری است که تنظیم شده است. به گفته ی نویدی این کنفرانس یکی از سه کنفرانسی است که قرار است تشکیل شود. کنفرانس حاضر به مسائل نظری اختصاص دارد. پایه های نظری این جمع راجع به سوسیالیسم و تعریف از چپ، بحث عمده در این دو روز است.
پرویز نویدی می گوید: آن چه که انتظار ما از این کنفرانس هست، این نیست که بتوانیم مسایل نظری را حل و فصل بکنیم و بر آن نقطه ی پایان بگذاریم، اما می خواهیم خطوط کلی و محورهایی را که اشتراک این مجموعه است به صورت یک جمعبندی و پلاتفرم در بیاوریم و این موضوع ادامه خواهد داشت. او تاکید می کند این بحث بسیار وسیعی است که در تشکیلات آینده هم اگر موفق به ایجاد آن بشویم باید آن را ادامه بدهیم تا بتوانیم هویتی را بیان کنیم.
بهروز خلیق مسئول هیات سیاسی فدائیان خلق (اکثریت) هم در این مورد معتقد است: کنفرانسی که این بار تشکیل شده و اولین کنفراس ما برای پروژه ی وحدت است، موضوعش بیشتر جنبه ی نظری در رابطه با نگاه چپ و نگاه به سوسیالیسم است. در کنفرانس های بعدی، مسائل برنامه و سیاست در دستور قرار خواهد گرفت و به ان ها پرداخته خواهد شد. وی تاکید می کند: این پروژه طبعا برنامه ارایه خواهد داد و با مسائل سیاسی ایران تماس پیدا خواهد کرد ولی مرحله به مرحله این برنامه را پیش خواهد برد. بهروز خلیق می گوید: کنفرانس بعدی در مورد مسایل برنامه ای و مسایل سیاسی خواهد بود.
اکبر سیف از فعالین چپ و جمهوری خواه، که به عنوان «مستقل» در کنفرانس شرکت کرده، در گفتگو با اخبار روز نسبت به نبود مسائل سیاسی در دستور کار کنگره پرسش هایی را مطرح می کند و می گوید: قضاوت کردن در باره ی این کنفرانس الان دشوار است. چرا که ما در ربع اول کنفرانس هستیم، اما اگر بپذیریم بحث بر سر وحدت بخشی از چپ دموکرات ایران است، چنین وحدتی قبل از هر چیز بر سر مساله ی مرکزی پروژه ی سیاسی برای ایران صورت می گیرد. اکبر سیف می گوید: بحث ها هنوز در زمینه سیاسی ثقل ندارد و تدارک کنندگان کنفرانس در حال حاضر این مساله ی مرکزی شان نیست. وی می گوید: آن مسائل عام و کلی هم که در مورد ان ها گفتگو می شود، فاقد جهت گیری حداقل است.
اکبر سیف می افزاید: متاسفانه انتظار من که کنفرانس بتواند به مسایل سیاسی اساسی بنیادی و گرهی جامعه ی ما پرداخته شود برآورده نشده و این را ضعیف دیدم. چه خوب بود که به جای مباحث مبانی چپ و سوسیالیسم، سوسیالیسم برای ایران و چپ ایران مطرح می شد.
رضا اکرمی از چهره های سرشناس چپ نیز چنین نظری را مطرح می کند. او می گوید:
بحثی که نزدیک به شش سال است شروع شده، در ماه های اخیر روند مثبت تری گرفته ولی به طور کلی نسبت به اتفاقات جامعه بسیار کند و عقب است. رضا اکرمی می گوید: این نشست با «کدام چپ؟ و کدام سوسیالیسم؟» آغاز شده و این یک بحث عمومی است. تصور بعضی از دوستان این بوده که ما ناچاریم از این منزلگاه عبور بکنیم و درکمان را از مفاهیم روشن تر بکنیم. من فکر می کنم بهتر بود ما سازماندهی را به عنوان جریان سیاسی اجتماعی شروع می کردیم و در آن صورت می توانستیم جلسه ی مثمرثمرتری داشته باشیم.
رضا اکرمی می افزاید: اگر ما از مسائل امروز ایران شروع می کردیم و ضرورت ها، نیازها و بخش های اجتناب ناپذیر یک حرکت سیاسی را مورد نظر قرار می دادیم قطعا جلسه می توانست فعال تر باشد.
مجید زربخش عضو شورای موقت سوسیالیست های چپ ایران اما از گفتگو بر سر «مبانی» دفاع می کند. او به اخبار روز می گوید: در مورد کنفرانس باید با توجه به موضوع کنفرانس بحث کرد. عنوان کنفرانس «کدام چپ؟ کدام سوسیالیسم است؟» و این ضروری بوده است. بعد از بحران چپ در ایران و در مقایس جهانی شاید اولین بار است که بخشی از نیروهای چپ به طور متمرکز در مورد «کدام چپ؟ کدام سوسیالیسم؟» گفتگو می کنند. زربخش می گوید: کنفرانس از این نظر موفق و جالب است. او تاکید می کند شخصا با نظراتی که در این جمع هست در مورد سوسیالیسم و در مورد مسایل چپ آشنا شدم. او می گوید: این کنفرانس نشان داد که به هر حال فاصله بین نظرات مختلف کم نیست ولی برداشت من از کنفرانس در عین حال این است که با وجود این فاصله ها، اکثریت این جمع می توانند روی نکات معینی در زمینه ی این مضمون توافق داشته باشند.
زربخش می گوید: وقتی ما می گوییم «کدام چپ؟ کدام سوسیالیسم؟»، بلافاصله این موضوع مطرح می شود که این چپ به مسایل آرمانی توجه می کند و این مبانی آرمانی را برای نشان دادن میزان توافق ها و دیدگاه های متفاوت مورد بحث قرار می دهد. در عین حال این نیرو باید به مسائل پیش رو بپردازد. این یکی وظایف تاریخی است و درک از این وظایف تاریخی و هویت چپ در این ارتباط، یکی وظایف پیشاروی چپ می باشد. برای تعیین وظایف پیش رو طبعا باید مسائل ایران را به بحث گذاشت. در این مورد ما نیاز به فرصت دیگری داریم.
مجید عبدالرحیم پور از رهبران فدائیان پیش از انقلاب و عضو فدائیان (اکثریت) در مورد این کنفرانس می گوید: این کنفرانس تلاشی است که دوستان چپ ما از نحل گوناگون با تجارب گوناگون به خاطر مسائلی که در سطح دنیا و جامعه ی ما به وجود آمده، و شکست هایی که انقلاب داشته و مشکلاتی که مردم ما داشته اند تشکیل داده اند. این کادرهای چپ می خواهند جمع بشوند و راهجویی برای فعالیت سیاسی جدی تر در داخل کشور بکنند. دغدغه ی اصلی این جمع این است که چکار بکند که در پروسه ی آتی به این نیاز جامعه ی ما که یک حزب بزرگ چپ است، پاسخ بدهد. البته این پروژه خودش را جای آن حزب بزرگی که در ایران باید تشکیل بشود قرار نمی دهد.
عبدالرحیم پور می گوید: این پروژه جنبه های گوناگونی را شامل می شود. تلاش ها جنبه ی نظری دارد، جنبه ی برنامه ای دارد، جنبه ی سیاسی دارد، جنبه ی اقتصادی دارد. این پروژه تلاش می کند که این کارها را تدارک ببیند. این تلاش ها را باید ارزش گذاشت.
عبدالرحیم پور تاکید می کند: این فعالیت ها جایگزین آن حزبی که قرار است در ایران در فضای آزاد تشکیل شود، نیست. این فضای ازاد متاسفانه به دلیل استبداد خشنی که وجود دارد در کشور وجود ندارد.
فرزانه ی عظیمی از کادرهای سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران، در مورد هدف این کنفرانس می گوید: این کنفرانس از این جهت که اولین باری است که از هر سه تشکل و منفردین، افرادی در آن شرکت می کنند و با هم و با نظرات هم از نزدیک آشنا می شوند یک گام جدید است و آن را مثبت ارزیابی می کنم.
عظمیی می گوید: امیدوارم همان طور که دوستان تدارک کننده گفتند این کنفرانس ها ادامه پیدا کند ولی در بحث های روز اول کنفرانس، بحث بیشتر روی مفاهیم «سوسیالیسم» و «چپ» و مبانی تئوریک متمرکز شد. دوستان قول دادند در کنفرانس های بعدی بحث های سیاسی و در رابطه با مسائل روز در دستور قرار گیرد.
موضوع همیشگی، حضور اندک زنان!
زنان نیروی بزرگ مقاومت در برابر استبداد در ایران هستند. حضور آن ها اما در کنفرانس چپ ها در کلن چشمگیر نیست. ضعفی که در همه ی نشست های مشابه تکرار می شود. مسئولین قول برطرف شدن آن را می دهند، اما همچنان در بر همان پاشنه ی سابق می چرخد.
فرزانه ی عظیمی می گوید: این یکی از ضعف های عمومی و مربوط به همه ی تشکل هایی است که من با آن ها آشنایی دارم. اصولا مشارکت سیاسی زنان در آن ها ضعیف است و به همین نسبت هم مشارکت در پنل ها به عنوان ارایه کننده ی بحث یا سخنران امروز متاسفانه ضعیف بود. میزان شرکت زنان در این کنفرانس حدود ده درصد است. ما باید تلاش کنیم که این درصد تغییر پیدا بکند.
فرزانه ی عظیمی می افزاید: یک مقدار از این مشکل بر می گردد به خود زنان که به حرکت سیاسی زیاد اهمیت نمی دهند. زنان بیشتر در کارهای حقوق بشری و اجتماعی شرکت دارند. یک بخش دیگر هم بر می گردد به مسئولین و تدارک کنندگان. شاید باید بیش از این تلاش کنند و سعی کنند که زنان و به خصوص جوانان را حتی به عنوان میهمان برای این کنفرانس ها دعوت و جذب کنند.
بهروز خلیق می گوید: مساله ی کم بودن حضور زنان، به سازمان های سیاسی و چپ بر می گردد. ترکیب جنسیتی در این سازمان ها به زیان زنان هست و این بازتاب خودش را در این جمع هم نشان داده است.
نسل جوان؟ مشکلی که حلش آسان نیست
شرکت کنندگان در کنفرانس به نسلی تعلق دارند که با سرکوب سازمان های چپ در ابتدای انقلاب، مجبور به مهاجرت شدند. در میان حاضران در کنفرانس، کمتر چهره ای از نسل های بعدی فعالین چپ ایران را می توان دید.
پرویز نویدی به اخبار روز می گوید: متاسفانه این واقعیتی است که ما با نسل جوان فاصله ی زیادی گرفته ایم و هنوز پیوندی بین دو نسل به وجود نیامده است. او تاکید می کند: این موضوع ربطی به این کنفرانس ندارد. مجموعه ی سازمان هایی که در این جا هستند یعنی سه سازمان و منفردین، عمدتا نیروهای نسل قدیم هستند. یعنی همین سازمان ها هم فاقد یک خون جدید و نسل جدید هستند. صحبت های زیادی شده که ما باید به این نسل نزدیک بشویم و بتوانیم تجربه ای را که از نسل قبل بوده به فعالین جوان تر منتقل کنیم تا خون جدیدی در نیروی چپ دمیده شود.
بهروز خلیق معتقد است: یکی از مسایل جدی این پروژه این است که بتواند با نسل جدید چپ رابطه پیدا کند و این گام های نخستین است و یکی از مشکلات این پروژه هم همین مساله است که بیشتر در برگیرنده ی نسل قبلی چپ است و هنوز این پروژه نتوانسته است در بین جوانان نفوذ کرده و نظر آن ها را جلب کند.
مجید زربخش می گوید: نه فقط در این پروژه، بلکه به طور کلی نسل فعال در خارج از کشور نسلی است که در واقع نسل تبعیدی بعد از انقلاب است. این نسل به دلایل متعدد موفق نشد ارتباط لازم را با نسل بعد از خودش، با نسل جوان، ایجاد کند و مشکلات در این ارتباط زیاد است.
وی می گوید: ما هنوز با نسل جوان علیرغم همه ی تلاش هایی که برای این نزدیکی ها ایجاد شده زبان مشترک پیدا نکرده ایم در درجه ی اول باید از طریق گفتکو زبان مشترک پیدا کنیم، بعد مسایل مشترک و گفتگوهای مشترک خواهد بود. وی می گوید: پروژه ما از همان ابتدا دو چیز را مدنظر داشته یکی مسئله ایران و فعالین سیاسی چپ ایران و رابطه با آن هاست و دیگری مساله ی جوانان. چه جوانانی که به طور مستقیم در اینجا می توانند باشند و چه جوانانی که از دور باید با آن ها در ارتباط باشیم. خود این مساله یک کار طولانی بزرگی است و نیاز ما ایجاد زبان مشترک، مباحث مشترک و گفتگوی مشترک است.
مجید زربخش تاکید می کند: امیدوارم بتوانیم در آینده این کمبود را برطرف کنیم و بدون برطرف کردن این کمبود نمی توانیم وظایفی را که برعهده داریم انجام دهیم.
|