بیانیه شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در اعتراض به
تعرض دولت و نهادهای امنیتی به دانشگاههای سراسر کشور
•
دفتر تحکیم وحدت ضمن محکوم کردن این اقدامات شرم آور اعلام میکند دانشگاه را خانه خود می داند و دفاع در برابر تعرضات و دست اندازی به آن را واجب و در این دفاع علی رغم تمامی فشار ها و تهدیدها از هیچ کوششی دریغ نخواهد کرد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۲۹ شهريور ۱٣٨۵ -
۲۰ سپتامبر ۲۰۰۶
ایران ققنوسی است که بارها در دام قدرت مداران گرفتار آمده است
متاسفانه در چند روز گذشته اقدامات تمامیت خواهان، سپهر سیاسی اجتماعی کشور را غم بار تر از پیش کرده است. ایشان بدون کوچکترین روا داری نظر مخالف و حتی متفاوت با آرا خویش قصد در حذف کامل دیگران دارند.
بستن نشریات و روزنامه ها، بر خورد با احزاب مستقل و تحول طلب، رفتار خصمانه با سندیکاهای کارگری، برخوردهای قرون وسطایی با دانشگاهیان درهمه سطوح فعالیت های دانشجویی، تا بوجود آوردن فقر و بی کاری فراگیر و... همه و همه آتشی در سینه وطن دوستان و آزادی خواهان و معتقدان به دموکراسی بر پا می کند.
نشستن افراد بی صلاحیت بر مسند قدرت از آن جهت خطرناک است که می کوشند با خفه کردن صدای مخالفان جلوی هر گونه انتقاد از ضعف ها و ناشایستگی هایشان را بگیرند و سر در برف فرو می برند به این امید که دیگران آنها را نبینند. از سوی دیگر می کوشند با ایجاد اشوب و بلوا و انداختن گناه آن به گردن دیگران دلیلی برای بی درایتی خویش بیابند. اما دولت امنیتی نهم که در فقدان شرایط انتخابات آزاد و به قول آقای خاتمی بی اخلاقی و با کمترین در صد آرا در کل انتخابات های ریاست جمهوری اخیر ایجاد شده است خود روایتی دیگر در مسدود کردن تمام راههای ارتباطی مردم با حکومت دارد.
دولتی که سوار بر امواج پوپولیسم و به کمک نیروهای نظامی و شبه نظامی بر مسند حکومت تکیه زده است ،در ابتدا شعار آوردن نان بر سر سفره مردم را مطرح نمود و لیکن از قضا نه تنها نان بر سر سفره کسی نیامده است بلکه هزاران کارگر به علت بی تدبیری و نالایقی مسولان در این دولت، نیز بی کار شده اند. اما مسولین امور هر یک همانند گذشته با جار و جنجال و سر دادن شعارهایی تو خالی تر از دیگری، می کوشید گناه این بی لیاقتی و بی تدبیری را به گردن دشمنان خیالی داخلی و خارجی بیندازد. از چشم آقایان حاکم بر دولت روزنامه نگاران، اقلیتهای قومی مذهبی، کارگران، دانشگاهیان و هر قشر و جریانی که این قابلیت را داشته باشد که بتواند با مطرح کردن پاره ایی از حقوق نقض شده ایرانیان وجهه سیاسی و اجتماعی کسب کند، خطر بالقوه برای امنیت نظام است!
متاسفانه مسولین در دولت نهم به جای بر خورد واقع بینانه با مسائل و مشکلات خانمانسور ایران و ایرانیان و استفاده از ظرفیت های دانشجویان، اساتید، روزنامه ها، روشنفکران، کارگران و تمامی دلسوزان کشور، برای خفه کردن صدای منتقدان و جلوگیری از نمایان شدن ضعفهایشان روزنامه ها را تعطیل می کند و روزنامه نگاران و اندیشمندان را به زندان می اندازد و اکنون نیز در ننگین ترین اقدام تاریخ معاصر ایران سرگرم اخراج دوباره دانشجویان و اساتید است تا خاطره تلخ انقلاب فرهنگی که موجب هرز رفتن چندین نسل از فرهیختگان ایران و هدررفتن سرمایه های این مرز و بوم شد، اذهان را بیش از پیش آزرده خاطر کند.
۱- فشار به دانشگاهها بدان جهت صورت می گیرد که تنها صدای منتقد باقی مانده در کشور را نیز خاموش نماید تا دیگر نقدی بر اقدامات نابخردانه و بدور از عقلانیت ایشان، صورت نگیرد. در حالی که دیپلماسی حاکمیت در بحران هسته ایی ایران زمین را هر روز بیش از پیش به لبه پرتگاه نزدیک می کند، در شرایطی که بر اساس تصمیمی بر خلاف قانون اساسی دو انتخابات شورای شهر و خبرگان رهبری به خاطر تمایل و خواست قدرت تجمیع شده است. در حالی که مردم ایران وضعیت وخیم اقتصادی را تجربه می کنند که منابع طبیعی ایران توسط آقایان و آقازادگان به تاراج می رود و طرح های کارشناسی نشده هر روز بیشتر و بیشتر ایرانیان را در نکبت فقر گرفتار می کند و... . در این میان تنها جایگاهی که برای دفاع از حقوق ضایع شده ایرانیان باقی مانده است، دانشگاه است و بس .
گردبادی که پیش ازاین مطبوعات و نهادهای مدنی را درنوردیده بود، اکنون در صدد تخریب آخرین سنگر آزاد اندیشی است.
۲- موج جدید این برخوردها با اظهارات رئیس دولت مبنی برتسلط سکولارها بر دانشگاهها آغاز گردید و از همان ابتدا نیز معلوم بود این سخنان آغاز انقلاب فرهنگی دیگری است که هدفی جزحذف منتقدین از دانشگاهها ندارد.
٣- توجه به ابعاد این یورش بی شرمانه نیز خالی از لطف نمی باشد احضار قریب به دویست دانشجو در طول چند روز به کمیته های انظباطی، صدور احکام محرومیت از تحصیل برای دانشجویان، جلوگیری از ادامه فعالیت انجمن های اسلامی، توقیف نشریات دانشجویی و محدود کردن کانونهای فرهنگی تنها گوشه ای از این تهاجم گسترده به دانشگاه است.
۴- اما بی خردانه ترین اقدام در روزهای گذشته عدم ثبت نام دهها تن از فعالین دانشجویی پذیرفته شده در آزمون مقطع فوق لیسانس در دانشگاههای مختلف کشور بود. بر اساس این اقدام که نقض آشکار اعلامیه جهانی حقوق بشر است، ادامه تحصیل برای دانشجویانی که وجه مشترک آنان انتقاد از کج سلیقگی و بی درایتی مسئولان است – و شامل فعالین در نشریات، شوراهای صنفی، انجمنهای اسلامی و کانونهای دانشجویی می باشد– با تهدید جدی روبرو شده است. نهاد های امنیتی دانشجویان را به دسته های مختلف تقسیم کرده اند و با هر دسته به شیوه ایی خاص و البته به دور از شرایط انسانی بر خورد می کند. در این میان نه تنها دانشجویانی که در فعالیهای سیاسی و اجتماعی حضور داشته اند بلکه دانشجویانی نیز که در امور صنفی و آموزشی فعال بوده اند به کمیته های انظباطی فرا خوانده شده اند و ادامه تحصیل برای ایشان با تهدید جدی نهادهای قدرت در داخل و خارج دانشگاه روبرو شده است. این امر نشان دهنده زبونی حاکمیت است و از جُبن و خوف بیش از حد دلشیفتگان قدرت از دانشگاه و دانشجویان حکایت می کند.
شرم آور است که عده ای خود را مجری عدالت علوی معرفی کنند و لیکن به سخنان روشنگر و حق محور علی به مالک اشتر بی اعتنا باشند و دیگر گونه عمل کنند؛ آنجا که ایشان می فرمایند ای مالک شرم بر تو اگر کسی در ملک تو با لکنت سخن خویش را بر زبان بیاورد.
ولی بسیارند دانشجویانی که به خاطر ترس از اعلام قطعی شدن عدم اجازه ادامه تحصیل توسط نهادهای امنیتی، حتی جرات نمی کنند فریاد مظلومیت خویش را سردهند!!!
۵- این هجمه در حالی صورت می گیرد که مسئولین وزارت علوم در اظهاراتی مضحک از بسترسازی برای فعالیتهای دانشجویی دم می زنند و هر روز با لفاظیهای گوناگون سعی در زیبا جلوه دادن رفتار ننگ آور این کابینه امنیتی و نظامی دارند. گویی ایشان در کذابی از یکدیگر سبقت می جویند!
مسولین وزارت علوم تلاش می کنند اعمال حذفی و استبدادی خویش را در شعار تساهل و تسامح و پذیرفتن کثرت پنهان کنند.
طرح هایی نظیر خانه تشکلها در حالی شکل گرفت که بسیاری از انجمنهای عضو دفتر تحکیم وحدت– بزرگترین و فراگیرترین اتحادیه دانشجویی در ایران – به بهانه های واهی امکان فعالیت ندارند. و بیش از یکسال است که به علت واهمه حاکمیت از این تشکل دانشجویی، اجازه برگزاری نشست صادر نمی شود.
۶– در این میان سکوت مدعیان اصلاحات نیز لکه ننگ دیگری است در کارنامه کسانی که دم از اصلاحات و و تشکیل جبهه حقوق بشر می زنند اما در عمل حاضرند برای کسب منفعت خویش با هر نوای قدرتی، سازگار شوند .کسانی که به حقوق بشر و ازادی اعتقادی ندارند و از این شعارها تنها برای جلب آرای بیشتر استفاده می نمایند. براین دوستان باید زنهار زد که عملکردهای اینگونه بود که باعث شد در صحنه سیاسی اجتماعی ایران بازنده باشند.
در پایان دفتر تحکیم وحدت ضمن محکوم کردن این اقدامات شرم آور اعلام میکند دانشگاه را خانه خود می داند و دفاع در برابر تعرضات و دست اندازی به آن را واجب و در این دفاع علی رغم تمامی فشار ها و تهدیدها از هیچ کوششی دریغ نخواهد کرد. از کلیه دلسوزان می خواهد در برابر این اقدامات که هدفی جز ایجاد خفقان و به بند کشیدن نهاد دانشگاه توسط عده ای معدود ندارد سکوت ننمایند که سکوت امروز فردای مصیبت باری را به بار خواهد آورد. از سوی دیگر بایستی یادآور شد؛ ایران ققنوسی است که بارها و بارها در دام قدرت مداران گرفتار امده است اما در آخر این ایرانیان بوده اند که با مقاومت در برابر تجاوزها و تعدی ها، آزادانه و با کرامت به حیات خویش ادامه داده اند.
شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت
شهریورماه ٨۵
|