یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

ساختار سازمان ملل غیرعادلانه است
متن سخنرانی احمدی نژاد در سازمان ملل متحد



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۹ شهريور ۱٣٨۵ -  ۲۰ سپتامبر ۲۰۰۶


محمود احمدی‌نژاد رییس جمهور اسلامی ایران در نشست مجمع عمومی سازمان ملل سخنانی ایراد کرد که به گزارش ایرنا نمایندگان اسرائیل و آمریکا در جریان آن محل مجمع عمومی را ترک کردند.
احمدی نژاد در سخنان خود گفت:
آنچه امروز بر بشریت می‌گذرد شایسته کرامت انسانی نیست، خداوند بشر را خلق نکرده است که بعضی بر بعضی دیگر ظلم و تجاوز روا دارند. عده‌ای با ایجاد جنگ و درگیری به غارت منابع، ثروت اندوزی و گسترش سلطه خود مشغول باشند و عده‌ای در فقر و رنج و مصیبتهای ناشی از آن بسر ببرند. عده‌ای با تکیه بر سلاح و تهدید بخواهند بر جهان حکمرانی کنند وعده‌ای دائم در سایه تهدید و ناامنی زندگی کنند.
عده‌ای در هزاران کیلومتر دورتر از کشور خود سرزمینهای دیگران را اشغال کنند. در امور آنان دخالت نمایند و بر منابع نفتی و غیر نفتی و گذرگاههای حیاتی آنان مسلط شوند و عده‌ای در خانه خود روزانه بمباران شوند، بچه‌های آنان در خیابانها و کوچه‌های وطن خود کشته شوند و خانه‌های آنان ویران شود.
این گونه رفتارها در شان بشریت نیست و با حق و عدالت و کرامت انسان مغایرت دارد. سئوال اساسی این است که در این شرایط مظلومان جهان باید به کجا شکایت ببرند؟ چه کسی یا سازمانی از حقوق مظلومان دفاع می‌کند و ستمگران را به جای خود می‌نشاند؟ کرسی قضاوت عادلانه جهانی کجاست؟ با ذکر نمونه‌هایی و مروری کوتاه بر اهم مسائل جهان امروز، موضوع بیشتر روشن می‌شود.
 
الف- گسترش بی‌وقفه سلاحهای اتمی، میکروبی و شیمیایی
بعضی قدرتها با افتخار از تولید سلاحهای اتمی نسلهای دوم و سوم خبر می‌دهند. آنان این سلاحها را برای چه می‌خواهند؟ آیا تولید این سلاحهای مرگبار و انباشت آنها در زرادخانه‌ها برای توسعه صلح و دمکراسی است؟ یا اینکه سلاحهای مزبور ابزار تهدید دولتها و ملتهاست؟ مردم جهان تا کی باید در سایه تهدید بمبهای اتمی، میکروبی و شیمیایی زندگی کنند؟ قدرتهای مولد چنین بمبهایی به چه چیز متعهد هستند و در برابر جامعه جهانی چگونه پاسخگو می‌باشند؟ و آیا مردم این کشورها راضی‌اند سرمایه‌های آنان صرف‌تولید اینگونه سلاحهای مخرب شود؟ آیا نمی‌توان به جای اتکا به سلاحهای مرگبار و بمب به عدالت، اخلاق و عقل متکی بود. آیا عقل و عدالت با صلح و آرامش سازگارتر است یا بمب‌های اتمی شیمیایی و میکروبی؟ اگر عقل، اخلاق و عدالت حاکم باشد، ریشه‌های ظلم و تجاوز می‌سوزد و تهدیدها از بین می‌رود و دلیلی برای منازعات باقی نمی‌ماند زیرا اکثر منازعات دنیا ناشی از قانع نبودن به حق خود و اقدام به تجاوز و بیعدالتی است. عموم ملتها به عدالت عشق می‌ورزند و از آن استقبال می‌کنند و حاضرند برای قوام آن فداکاری کنند.
آیا اگر قدرتهای جهانی پرچم‌اجرای حقیقی‌عدالت و محبت و صلح‌را برافرازند ماندگارتر و محبوب‌ترند یا با ادامه تکثیر سلاح‌های اتمی و شیمیایی و تهدید دائمی توسط آنها؟ تجربه تهدید و به کارگیری سلاح اتمی جلوی روی ماست. آیا به جز گسترش نفرت‌ها و دشمنی‌ها در بین ملتها سودی برای عاملین آن داشته است؟
 
ب- اشغال کشورها و توسعه درگیریها
اشغال کشورها منجمله عراق اتفاق افتاده است و سه سال است که ادامه دارد. روزی نیست که صدها نفر به خاک و خون نیفتند. اشغالگران از برقراری امنیت در عراق ناتوان هستند. علیرغم تشکیل دولت و مجلس قانونی دستهای پنهان و آشکاری در تلاش است تا ناامنی و اختلافات را در جامعه عراق گسترش دهد و درگیری داخلی ایجاد کند.
شواهدی بر اراده اشغالگران برای رفع ناامنی‌ها مشهود نیست. تعداد زیادی از تروریستها توسط دولت عراق دستگیر شدند اما اشغالگران به دلایل گوناگون آنان را آزاد کردند. به نظر می‌رسد توسعه درگیریها و تروریسم توجیهی برای حضور نیروهای خارجی در عراق است.
با این وضع مردم عراق باید به کجا پناه ببرند و دولت عراق به چه کسی باید شکایت کند؟ ضامن امنیت عراق کیست؟ ناامنی در عراق کل منطقه را متاثر می‌کند. آیا شورای امنیت می‌تواند نقشی در برقراری صلح و امنیت در عراق ایفا نماید در حالی که اشغالگران خود عضو دائم شورای امنیت هستند؟ آیا شورای امنیت می‌تواند تصمیم عادلانه‌ای در این مورد اتخاذ نماید؟ به‌سرزمین فلسطین بنگرید. ریشه‌مسائل فلسطین به جنگ جهانی‌دوم برمی‌گردد.
به بهانه حمایت از بخشی از بازماندگان جنگ، سرزمین فلسطین را با جنگ و تجاوز و آواره کردن میلیونها نفر از ساکنان بومی اشغال کردند و در اختیار تعدادی از بازماندگان قرار دادند و جمعیت زیادتری هم که اصولا" از جنگ جهانی متاثر نبودند از سراسر جهان در آن سرزمین جمع کردند و دولتی را شکل دادند. دولتی در سرزمین دیگران با مردمی جمع‌آوری شده از اطراف جهان و خارج از فلسطین و البته به‌قیمت آوارگی میلیونها نفر از صاحبان اصلی آن سرزمین.
این فاجعه عظیمی است که در تاریخ کمتر اتفاق افتاده‌است. هنوز آوارگان در اردوگاههای موقت زندگی می‌کنند و بعضی از آنان با آرزوی بازگشت به وطن از دنیا رفته‌اند. آیا هیچ منطق و قانون و استدلال حقوقی وجود دارد که چنین رویدادی را تایید نماید؟ آیا هیچیک از اعضای سازمان‌ملل متحد می‌پذیرند چنین فاجعه‌ای در کشور آنان اتفاق بیفتد؟
آن قدر بهانه تاسیس رژیم اشغالگر قدس سست‌ است که مدعیان اجازه نمی‌دهند کسی درباره آن سخن بگوید چون با آشکار شدن حقیقت موضوع فلسفه وجودی این رژیم از بین می‌رود چنانکه از بین رفته است.
فاجعه به استقرار یک رژیم در سرزمین دیگران ختم نمی‌شود. متاسفانه از نخستین روز تاسیس، رژیم مزبور به عنوان یک نیروی تهدیدکننده دائمی در منطقه خاورمیانه و با مقصدایجاد جنگ و خونریزی، جلوگیری‌از پیشرفت کشورهای منطقه و به‌عنوان یک عامل تفرقه و تهدید و فشار برمردم منطقه مورد استفاده برخی قدرتها بوده است. ممکن است بعضی از حامیان این رژیم از بیان این سوابق ناراحت شوند اما اینها واقعیت است و نه افسانه. تاریخ جلوی چشم ماست.
اما مهمتر از آن حمایتهای غیر قانونی از چنین رژیمی است. به سرزمین فلسطین نگاه‌کنید. مردم در خانه‌های خودشان هر روز بمباران می‌شوند. فرزندان آنان در کوچه و خیابان کشته می‌شوند اما هیچ مرجع قانونی حتی شورای امنیت قادر به حمایت از آنان نیست. چرا؟ از طرف دیگر دولتی با رای مستقیم مردم و بصورت دموکراتیک در بخش کوچکی از سرزمین فلسطین تشکیل می‌شود لیکن به جای حمایت مدعیان دمکراسی از او، وزرا و نمایندگان مجلس آن در جلوی چشم جهانیان دستگیر و زندانی می‌شوند. چه شورا و سازمانی از این دولت مظلوم حمایت می‌کند؟ و چرا شورای امنیت نمی‌تواند قدمی بردارد؟
در همینجا به ‌لبنان اشاره‌می‌کنم: ٣٣ روز مردم زیر باران بمبها و گلوله‌ها به سر می‌برند و حدود ۵.۱ میلیون نفر آواره می‌شوند، برخی از اعضای شورای امنیت عملا در مسیری حرکت‌می‌کنند که فرصت لازم را برای متجاوز فراهم آورند تا اهداف خود را از طریق نظامی محقق سازد و دیدیم که عملا شورای امنیت سازمان ملل متحد تحت فشار برخی قدرتها نمی‌تواند آتش‌بس را در همان روزهای اول تصویب و برقرار کند. شورای امنیت روزها به تماشای صحنه فجیع حملات به مردم لبنان می‌نشیند و فجایع قانا بارها تکرار می‌شود، چرا؟
در همه این موارد پاسخ روشن است. مادام که عامل درگیری خود عضو دائم شورای امنیت باشد این شورا چگونه می‌تواند به وظایف خود عمل کند؟
 
ج- عدم رعایت حقوق اعضاء سازمانهای بین‌المللی
عالیجنابان در اینجا به بخشی از مظلومیتهای ملت ایران و بی‌عدالتی که در حق آنان روا داشته می‌شود، اشاره می‌کنم:
جمهوری اسلامی ایران عضو آژانس انرژی اتمی و متعهد به معاهده "‪ " NPT است. همه فعالیتهای اتمی ما آشکار، صلح آمیز و در معرض دید بازرسان آژانس است.
چرا با حقوق مصرح ما در قانون ‌مخالفت می‌شود، چه دولتهایی مخالفت می‌کنند، دولتهایی که خود از چرخه تولید سوخت و انرژی هسته‌ای استفاده می‌کنند.
برخی از آنان از دانش هسته‌ای در مقاصد غیرصلح آمیز هم نظیر ساخت بمبهای اتمی استفاده می‌کنند و حتی در به کارگیری آن علیه بشریت دارای سابقه سوء هستند.
به این بی‌عدالتی‌ها چه سازمان و شورایی باید رسیدگی نماید. آیا شورای امنیت در جایگاهی هست که بتواند رسیدگی کند و اجازه ندهد حقوق مسلم کشورها نقض گردد و برخی قدرتها مانع پیشرفت علمی کشورهای دیگر شوند.
استفاده از شورای امنیت به عنوان ابزار تهدید بسیار نگران‌کننده است.
برخی از اعضاء دایم شورای امنیت که در منازعات بین‌المللی خودشان یک طرف منازعه هستند، به راحتی دیگران را با شورای امنیت تهدید می‌کنند و از قبل، محکومیت طرف مقابل خود توسط شورا را اعلام می‌نمایند. سووال این است که استفاده ابزاری از شورای امنیت چه توجیهی دارد و آیا شورا را از کارآیی ساقط و حیثیت شورا را مخدوش نمی‌کند. این رفتار تا چه میزان در کارآیی این شورا برای برپایی امنیت موثر است.
 
عالیجنابان
مرور بر واقعیاتی که اشاره شد ما را به این حقیقت رهنمون می‌شود که متاسفانه عدالت قربانی زور و تجاوز می‌شود.
- بسیاری از مناسبات جهانی تحت فشار برخی از قدرتمندان، غیرمسوولانه، غیر عادلانه و تبعیض آمیز است.
- تهدید با بمب اتمی و تسلیحات توسط برخی قدرتها، به جای احترام به حقوق ملتها و حفظ و گسترش صلح و آرامش نشسته است.
- ادعای حمایت از حقوق بشر و دمکراسی برای برخی قدرتها تا وقتی است که بتوان از آن به عنوان ابزاری برای فشار و تحقیر سایر ملتها استفاده کرد اما وقتی موضوع به منافع خود مدعیان بر می‌گردد، مفاهیمی نظیر دمکراسی، حق انتخاب ملتها، احترام به حقوق و شعور مردم، حقوق بین‌المللی و عدالت هیچ جایگاه و ارزشی ندارد. نظیر آنچه در برخورد با دولت منتخب مردم فلسطین و یا در حمایت از رژیم صهیونیستی دیده می‌شود. اگر در فلسطین مردم کشته شوند، آواره شوند، زندانی و دستگیر و محاصره شوند مهم نیست و به حقوق بشر هیچ آسیبی نمی‌رسد.
- کشورها در استفاده از حقوق مصرح در قوانین بین‌المللی مساوی نیستند و برخورداری از این حقوق بستگی به اراده بعضی قدرتهای بزرگ دارد.
- ظاهرا شورای امنیت فقط برای تامین امنیت و حقوق برخی از قدرتهای بزرگ مفید است، اما اگر مظلومان زیر بمبارانها نابود شوند شورای امنیت باید سکوت کند و حتی آتش بس را تصویب نکند. آیا این برای شورای امنیت که باید حافظ امنیت کشورها باشد یک تراژدی تاریخی نیست.
- نظام حاکم بر مناسبات امروز به گونه‌ای است که برخی قدرتها تصمیم خود را بر تصمیم بیش از ۱٨۰ کشور جهان حاکم می‌دانند و خود را معادل جامعه جهانی قلمداد می‌کنند. آنان خود را مالک و حاکم جهان و سایر ملتها را دست دوم به حساب می‌آورند.
 
عالیجنابان
سووال این است که اگر دولت آمریکا یا دولت انگلیس که عضو دایم شواری امنیت هستند مرتکب تجاوز و اشغال و نقض قوانین بین‌المللی شوند چه رکنی از ارکان سازمان ملل متحد می‌تواند به جرم آنان رسیدگی کند. آیا شورایی که خود آنان با امتیاز ویژه در آن عضویت دارند می‌تواند به جرم آنان رسیدگی کند. آیا تاکنون چنین امری اتفاق افتاده است.
اما بالعکس دیده‌ایم اگر آنان با ملت یا دولتی مشکل پیدا کنند آن دولت را به شورای امنیت می‌کشانند و خودشان در مقام شاکی کار دادستان را هم انجام می‌دهند و در مقام قاضی حکم هم صادر می‌کنند و به مرحله اجرا می‌گذارند.
آیا این نظام عادلانه است. آیا تبعیض از این آشکارتر و ظلمی از این واضح تر وجود دارد.
متاسفانه اصرار مداوم برخی کشورهای سلطه‌طلب برای تحمیل سیاست‌های انحصار طلبانه خود به مراکز تصمیم‌سازی بین‌المللی از جمله شورای امنیت، باعث شده تا بی‌اعتمادی افکار عمومی جهانی نسبت به سازمان ملل متحد افزایش یابد و اعتبار و کارآمدی این فراگیرترین نهاد نظام امنیت دسته جمعی، بیش از پیش خدشه دار شود.
 
عالیجنابان
تا کی چنین وضعیتی در جهان قابل دوام است. ملاحظه می‌فرمایید رفتار برخی قدرتها، بزرگترین چالش امروز سازمان ملل متحد و سازمانهای وابسته و شورای امنیت است. ساختار و آیین کار موجود شورای امنیت پاسخگوی انتظارات نسل حاضر و نیازهای امروز بشر نیست. این ساختار و آیین کار میراث جنگ جهانی دوم است.
امروزه این واقعیت بر کسی پوشیده نیست که نیاز حیاتی و فوری شورای امنیت، مشروعیت و کارآمدی است. باید اذعان داشت که تا وقتی این نهاد نتواند به نمایندگی از کل جامعه بین‌المللی و بطور شفاف، عادلانه و دمکراتیک اقدام کند نه مشروع خواهد بود و نه کارآمد. از سوی دیگر رابطه مستقیم سوء استفاده از حق وتو با کاهش مشروعیت و کارآمدی شورا، اکنون وضوح بیشتری یافته و دیگر غیر قابل انکار شده است.
تا زمانیکه این ساختار و آیین کار اصلاح نشود نمی‌توان انتظار داشت که بی عدالتی، ظلم و زورگویی در جهان ریشه کن شود و یا گسترش نیابد.
آیا شایسته است مردم امروز جهان تابع تصمیمات ۶۰ سال پیش باشند و آیا نسل حاضر و نسلهای نو حق ندارند خود برای جهانی که می‌خواهند در آن زندگی کنند تصمیم بگیرند.
امروز اصلاحات جدی در ساختار و آیین کار شورای امنیت بیش از هر زمان دیگری ضروری است.
عدالت و دمکراسی حکم می‌کند که نقش مجمع عمومی سازمان ملل متحد به عنوان اصلی‌ترین رکن این سازمان محترم شمرده شود و همین مجمع با تعریف سازوکار مناسبی نسبت به اصلاح ساختارهای سازمان ملل متحد اقدام کند و به خصوص شورای امنیت را از وضعیت موجود نجات دهد. در کوتاه مدت حداقل از جنبش غیر متعهدها، سازمان کنفرانس اسلامی و قاره آفریقا هر کدام یک نماینده با امتیاز ویژه وتو به عنوان عضو دایم شورای امنیت انتخاب شوند تا تعادل حاصله مانع از اجحاف به ملت‌ها شود.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست