نهاد مادران علیه اعدام - اعدام، تداوم "گام به گام" یا لغو کامل و فوری
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۲۰ آذر ۱٣۹۲ -
۱۱ دسامبر ۲۰۱٣
اعدام انتقام حکومت از فردِ محکوم به اعدام است که به محدوده ی قدر قدرتی و "حقِ انحصاری حکومت در کشتن" تعرض کرده است! اعدام حذف فیزیکی فرد است - بحثِ زندگی و مرگ است؛ اینکه کجا و چگونه عملی شود تغییری در اصل مطلب که همانا گرفتن حقِ حیات از فرد است ایجاد نمی کند.
بر هیچ کس پوشیده نیست که فردِ محکوم به اعدام حاصلِ روابطِ اجتماعی- اقتصادی و سیاسی حاکم بر جامعه است؛ از اینروست که حکومتها با آگاهی کامل، عامدانه در راستای مشروعیت دادن به اعدامها، با ارائه ی بهانه هایی از قبیل:ِ "اجرای عدالت"، "حفظِ امنیتِ ملی"، "تعیین جغرافیای سیاسی" و "دفاع از مرز و بوم"، انسانها را اعدام می کنند. علاوه برآن، حکومتها در توجیه این اعدامها با برچسب زدن به "فرد خاطی" بعنوانِ "موجودِ مخلِ نظم جامعه"، وی را اعدام کرده تا جامعه را از "وجودش پاک" کرده و نقشِ اصلی جامعه و حکومتِ حاکم بر جامعه را حذف کنند.
در زمینه ی اعدام، جمهوری اسلامی با پیشینه ی ٣۴ ساله اش، یکی از بلند بالاترین لیستهای اعدام را در جهان دارا می باشد. سردمدران نظام اسلامی از همان روزهای اول انقلاب اعدامهای گروهی و بی وقفه را شروع کرده و طی این سالها، به شکل ممتد و یا " گام به گام"، اعدام را بعنوانِ ابزارِ اصلی سرکوب و حذف فیزیکی مخالفین داخل و خارج بکار برده اند. نکته ی قابلِ توجه این است که روشنفکرانِ ما از زمانِ پذیرشِ رهبری آیت الله خمینی بعنوانِ "رهبر ضد امپریالیست"، در زمینه ی اعدام سکوتی همراه با عقب نشینی "گام به گام" پیش گرفته و به فرمانِ رهبری "لبیک" گفتند.
اعدام، این ننگِ بشریت، نه تنها فرد را از حقِ اولیه اش، که همانا زیستن است، محروم می کند بلکه عواقبِ غیرانسانی اعدام بر حیات خانواده، اطرافیان و جامعه چنگ می اندازد. در واکنشِ به این جنایت، مردم با گامهای بلند و استوار جایگاههای اعدام را در ملاء عام به آتش می کشند، بر دروازه یِ زندانها شب را برای پیش گیری از اعدام عزیزانشان به صبح می رسانند، و یا خود را به درِ منزلِ خامنه ای می رسانند؛ و با این حرکتِ مشخصشان به مردمِ ایران و جامعه ی جهانی نشان می دهند که این رهبر جمهوری اسلامی است که مسبب اصلی اعدامها در ایران است.
در این زمان است که افزایش بی رویه ی اعدامها، که آمارش نزدیک به ۴۰۰ مورد در ۱۰۰ روزِ اول ریاست جمهوری حسن روحانی می باشد، بلاخره گروهی از "کنشگران مدنی، حقوقی و فرهنگی" کشور را بعد از ٣۴ سال به تکاپو می اندازد که بدنبالِ حرکتی، اما ازنوعِ " گام به گام"، باشند! روشنفکرانی که "کارزار گام به گام" راه می اندازند، گویا نمی بینند که سالهاست مادرانِ خاوران و پارک لاله، ستار بهشتی و سعید زینالی، فرزاد کمانگر و محمد و عبداله فتحی، کارگرانِ زندانی و جنبش نه به اعدام... پرچم "نه به اعدام" را بالا برده اند و اعدام را از هر نوع و تحتِ هر شرایطی محکوم کرده و خواهان لغو فوری و بی چون و چرایش هستند.
"کارزارِ گام به گام علیه اعدام"، نه تنها پذیرشِ اعدام و خشونت به شکل "گام به گام" است بلکه نسخه پیچیِ مرگِ تدریجی برای جامعه ای است که تحتِ حاکمیت اعدام قرار دارد. به واقع "کارزارِ گام به گام لغو اعدام"، بر خلاف "نه ی فوری و بی قید و شرطِ" به اعدام، موجب خرید زمان برای جمهوری اسلامی در جهتِ اعدام و به نیستی کشاندنِ محکومین اعدام به شکل "گام به گام" و پشتِ درهای بسته می باشد. اعدام چهار تن از شهروندانِ عرب اهلِ شادگان در ۱٣ آذر ماه ۱٣۹۲، نمونه ی بارز اعدام پشتِ درهای بسته بود.
کارزار خواهانِ لغو "گام به گام" اعدام شده به این ترتیب که:
"اگر بتوان اعدام را، در کلیت آن، نوعی خشونت ناگزیر به شمار آورد که پذیرش چنین انگارشی دشوار و به دور از اقتضای منش انسانی است – اعدام در ملاء عام، بی گمان، بی رحمی و قساوت آشکار را به نمایش می گذارد و ما به ناگزیر روزی باید از این خشونت ناپسند و افراط گرایانه دست بشوئیم."
توجه داشته باشیم که این کارزار "لگام"، با اما و "اگر" در موردِ عملِ اعدام بعنوانِ یک "عملِ خشن و ضد بشری" شروع می شود! حال آنکه از قرنِ هیجدهم تاکنون، به صراحت و روشنی، "روشنفکران" جهان اعلام کرده اند که اعدام خشونت عریان و نفی حقوقِ اولیه ی انسانی است. در ادامه به بحثِ اعدام در ملاء عام به عنوانِ "بی رحمی و قساوت آشکار می پردازد"، بر همگان آشکار است که خشونت، خشونت را بازتولید می کند و گسترش می دهد، اما سئوال این است که پس چه کسی، کجا و چگونه به قساوتی که در موردِ خانواده و اطرافیانِ فردِ محکوم به اعدام که عزیزشان پشتِ درهای بسته و دیوارهای بلند زندان اعدام شده است، می پردازد؟! چه کسی مسئول پاسخگویی به آسیبی است که به کودک یا نوجوانی که چهارپایه را از زیر پای فردِ اعدامی می کشد و تحت نام "قصاص" آنرا مشروع و پسندیده می داند، خواهد بود؟ مگر نه اینکه این افراد هم بخشی از آن جامعه هستند! چگونه اعدام های پنهانی و پشت دیوار، درد و رنج خانواده ی فرد اعدام شده را کاهش می دهد؟!
در ادامه "کارزار لغو گام به گام اعدام" عنوان می کند که: "اقدامی انسانی است اگر سنگسار کردن مجرمان، به عنوان یکی از دلخراش ترین و پردرد و رنج ترین شیوه های اعدام از شمول قوانین کشور حذف شود." باز هم اما و " اگر"! سنگسارعملی وحشیانه و سبعانه و در یک کلمه بربریت محض است؛ و مایه ی شرم انسانِ قرنِ بیست و یکم است که بخواهد با اما و اگر آنرا یکی از شیوه های " دلخراش و پردرد و رنج" اعدام بداند! دوستانِ خشونت پرهیز که به هر آنچه علیه جمهوری اسلامی گفته شود عنوان خشونت می دهند، چه بی پروا با اما و "اگر" در موردِ دلخراش بودن و پر درد و رنج بودنِ سنگسار صحبت می کنند. این دوستان می فرمایند " سنگسار کردنِ مجرمان"! آیا از خود پرسیده اید کدام مجرم، کدام جرم؟ روشنفکران ما گویا هنوز به این اصلِ اولیه حقوق انسانها نرسیده اند که کسی حق ندارد به مسائل شخصی انسانها تعدی کند! حال سوال این است که اگر سنگسار را بی درد کنند، مثلن فرد محکوم به سنگسار را بیهوش کنند و بعد سنگسار کنند، شما مشکلی نخواهید داشت؟!
در بیانیه "کازار لغو گام به گام اعدام" چنین آمده است: "گام نهادن سریع در مسیر انجام دادن آموزش تربیتی مجرمان و متهمان و عمومیت دادن به این اقدام، به مثابه ی شیوه ی عملی لغو گام به گام مجازات اعدام در کوتاه ترین زمان ممکن، بر اساس بهره برداری بهینه از منابع کلان مالی کشور." اکنون پرسش اینست که از حکومت جمهوری اسلامی که برای ساختنِ یک پل سالها وقت تلف می کند و در نهایت هم به عنوان پروژه ی نیمه کاره رها می شود، چگونه می توان انتظار داشت که بتواند جوابگوی فردِ محکوم به اعدام باشد. بهتر آنست که واقع بین باشیم!
در خاتمه این "کارزار" و حرکتِ گام به گامش در جهتِ لغو اعدام نمی تواند جوابگوی محکوم به مرگی باشد که سایه ی مرگ را بر سر خود حس می کند و تصور رفتن پای چوبه ی دار زانوانش را بی حس و نفسش را بند می آورد.
نهاد مادران علیه اعدام، اعدام را بدون هیچگونه پیش شرطی محکوم نموده و خواهان لغو فوری و بدون قید و شرط اعدام می باشد.
|