صورتحساب ها (چهار شعر)
یوسف صدیق (گیلراد)
•
صورت را از حساب جدا کرده ام.
صورت را به سفر فرستاده ام.
شاید از پی روزهای بی چهره،
آرام آرام، ببارد فراموشی.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
٣۰ آذر ۱٣۹۲ -
۲۱ دسامبر ۲۰۱٣
(۱)
درب صندوق پستی را میگشایم؛
نه نامهای از دوست،
نه کتابی که جنگل واژه هایش،
بوی آمازون بدهد.
هرچه هست،
دهان کجی صورتحساب ها
و نامههای اداری ست.
(۲)
از خواندن صورتحسابها خسته ام.
گوئی در ارقام
برق فشار قوی تعبیه شده !
همه را رها کردهام روی میز
و مثل ملتی بی حافظه ی تاریخی،
از خودم میپرسم:
این ماه، حساب برق نیامد !؟
(۳)
صورت را از حساب جدا کرده ام.
صورت را به سفر فرستاده ام.
شاید از پی روزهای بی چهره،
آرام آرام، ببارد فراموشی.
(۴)
عزیزم !
صورتحساب همه ی روزهایی را
که بی تو گذشتند، آماده کرده ام.
یادت باشد
که واحد پولی من، بوسههای توست.
آذر ۱۳۹۲، دسامبر ۲۰۱۳
|