نگاهی روانشناختی به یک فیلم قدیمی (همسفر) بخش ۱
عباس احمدی
•
در فیلم همسفر علی الرغم ظاهر اخلاقی و پدرسالارانه و علی الرغم داستان به ظاهر ناموسی و علی الرغم تیپ های لاتی و جنوب شهری و جاهل مسلک، نشانه ها و ردپاهای فراوانی از رسوم فراموش شده ی مادرسالاری مانند غیبت پدر و ازدواج با محارم دیده می شود
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۴ دی ۱٣۹۲ -
۲۵ دسامبر ۲۰۱٣
فیلم:
نویسنده و کارگردان: مسعود اسدالهی. مدیر فیلمبرداری: نعمت حقیقی. تدوین: حسن مصیبی. موسیقی متن: واروژون. خواننده: گوگوش. عکاس: منوچهر جمالی پور. بازیگران: بهروز وثوقی (علی)، گوگوش (عاطفه)، رضا کرم رضایی (دایی رستم)، اصغر سمسارزاده (غلامحسین)، نادره، هدی، نعمت اله گرجی، فهیمه آموزنده، مجید مظفری، گرشا. سال نمایش 1354 خورشیدی (1974 ترسایی).
داستان:
مردی، که رئیس شرکتی است، عاطفه را اغفال کرده، اما حاضر به ازدواج با او نیست. مراسم ازدواج عاطفه با جوانی دیگر به هم می خورد و او که اختلال حواس پیدا کرده تصمیم می گیرد از خانه ی پدری غلامحسین بگریزد. جوان جلنبری به نام علی و دایی رستم به قصد سرقت وارد خانه غلامحسین می شوند. دایی رستم به دام می افتد و غلامحسین درصدد بر می آید که عاطفه را برای حفظ آبرو به مدت یک هفته به عقد دایی رستم درآورد. عاطفه برای یافتن رئیس شرکت به شمال می رود و علی و دایی رستم مأمور می شوند تا در ازای هفتاد هزار تومان او را به خانه ی پدر باز گردانند. علی عاطفه را می یابد و عاطفه، وقتی که بار دیگر از طرف رئیس شرکت رانده می شود، به قصد خودکشی می گریزد. علی او را تعقیب می کند و مانع اش می شود. آن دو در طول سفر به هم علاقه مند می شوند. علی عاطفه را به غلامحسین تحویل می دهد و پاداش می گیرد. غلامحسین تصمیم می گیرد دخترش را به لندن بفرستد؛ اما علی به فرودگاه می رود و عاطفه با او همراه می شود.
برای دیدن فیلم کامل همسفر، بر روی نشانی زیر کلیک کنید:
www.youtube.com
تحلیل:
در سکانس افتتاحیه ی فیلم، با علی و مادر و دایی اش آشنا می شویم. خانه ی مادر علی در گروی هفتاد هزار تومان است. حاجی نزول خواری به مادر علی پانزده روز مهلت می دهد که یا خانه را از گرو در بیاورد و یا او خانه ی آن ها را به حراج می گدارد و آن ها را از خانه بیرون می کند. اولین نکته ای که در این سکانس، توجه را به خود جلب می کند، غیبت پدر درخانه ی علی است. پدرعلی مرده است و علی با مادرش و دایی رستم در خانه ای قدیمی درجنوب تهران زندگی می کنند.
غیبت پدر و زندگی کردن پسر با مادر و دایی اش در دو فیلم برفروش دیگر، یعنی قیصر و گنج قارون نیز دیده می شود. در فیلم قیصر پدر غایب است و قیصر با مادرش و دایی اش زندگی می کند. در فیلم گنج قارون، علی بیغم، در غیبت پدر، در دامان مادر، پرورش یافته است. خانه ای که علی و مادرش در آن زندگی می کنند، متعلق به حسن جغجغه است که از اقوام مادرعلی بیغم است. علی بیغم نه در خانه ی پدری، که در خانه ی اقوام مادری، پرورش یافته است. می توان گفت که حسن جغجغه در حکم دایی اوست و بنابراین همخانه بودن اوبا مادرعلی بیغم، یاد آور همخانه بودن دایی قیصر با مادر قیصر و همخانه بودن دایی علی با مادر علی در فیلم همسفر است.
این الگوی خانوادگی، علاوه بر فیلم های فارسی، در ادبیات فارسی نیزسابقه دارد. به عنوان مثال، در داستان رستم و سهراب، رستم پس از آن که با تهمینه همبستر می شود، او را رها می کند و به زابل باز می گردد. سهراب، در نزد خانواده ی مادری و در کنار مادر و دایی اش پرورش می یابد. زال، پدر رستم، نیز نه در خانه ی پدری، بلکه در کوه و در آغوش سیمرغ، که برای او نقش مادر را بازی می کند، بزرگ شده است. فریدون، در داستان ضحاک ماردوش، نه در خانه ی پدری، بلکه در کوهستان و به کمک گاو شیر دهی که در حکم مادر اوست، رشد می کند. عیسی مسیح نیز بدون پدر، در خانه ی مادری و در دامان مریم، پرورش می یابد. موسی نیز، نه در خانه ی پدری، بلکه در دامان آسیه که نقش مادر او را بازی می کند، نشو و نما می کند.
این الگوی خانوادگی در داسنان های عامیانه ی فارسی نیزسابقه دارد. یکی ازمشهورترین داستانهای عامیانه ی فارسی، داستان امیرارسلان است. قهرمان این داستان، امیرارسلان، پسر ملکشاه رومی ست. ملکشاه رومی، پیش از تولد امیرارسلان، به دست سام فرنگی، یکی از سرداران پطرس شاه فرنگی، کشته می شود. امیر ارسلان در غیبت پدر در دامان مادرش بزرگ می شود. در بسیاری از داستان های فارسی، مانند داستان "کچل کفتر باز" نوشته ی صمد بهرنگی و فیلم "حسن کچل" ساخته ی علی حاتمی، این الگوی خانوادگی تکرار می شود و در هردوی این داستان ها، پدر غایب است و پسر جوان با مادرش در یک خانه زندگی می کند.
غیبت پدر، یادگار عصر مادر سالاری است. در دوره ی مادر سالاری خواهر با برادر ازدواج می کرده است و پسر در دامان مادر و دایی ش بزرگ می شده است. رد پای این نوع ازدواج با محارم در منظومه ی عاشقانه ی "ویس و رامین"، سروده ی فخرالدین اسعد گرگانی، به خوبی دیده می شود. در این منظومه، "ویس" با برادرش "ویرو" ازدواج می کند.
این الگوی مادرسالارانه، با برآمدن نظام جبارانه ی پدرسالاری دچار بحران می شود و به قلمروی ضمیر ناخودآگاه رانده می شود تا دوباره در لباس افسانه و اسطوره از سانسور ضمیر خودآگاه عبور کند و به صورت سهراب و زال و فریدون و موسی و عیسی ظهور نماید. انعکاس این مکانیسم روانی در فیلم های عامیانه ی ایرانی، به صورت قیصر و علی بیغم و علی در می آید که یادآور رسوم کهنسال و سنت های دیرپای مادر سالاری ست.
نتیجه گیری:
در فیلم همسفر نیز مانند فیلم های قیصر و گنج فارون ، علی الرغم ظاهر اخلاقی و پدرسالارانه و علی الرغم داستان به ظاهر ناموسی و علی الرغم تیپ های لاتی و جنوب شهری و جاهل مسلک، نشانه ها و ردپاهای فراوانی از رسوم فراموش شده ی مادرسالاری مانند غیبت پدر و ازدواج با محارم دیده می شود.
***
در بخش دوم این سلسله مقاله ها، به دنباله ی داستان همسفر و نقش پدر سختگیر در این قیلم از منظر فرویدی می پردازم.
Prof.abbas.ahmadi@gmail.com
|