یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

کسب هژمونی منطقه ای: ابزاری برای بقا - پویان دریابان



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۶ دی ۱٣۹۲ -  ۲۷ دسامبر ۲۰۱٣


لنین می گوید مسئله اصلی در هر انقلاب کسب قدرت سیاسی است. به همین ترتیب، قلب روابط بین الملل، در سطح جهانی و منطقه ای، کسب هژمونی است.
هژمونی و اتوریته ای بین المللی از دیرباز و از دوران باستان راهی برای دست یابی به منابع ثروت و قدرت نگریسته می شده است. و البته کسب هژمونی خود به پارامترهای گوناگون سیاسی، نظامی، ژئوپولیتکی و اقتصادی مربوط می شود.
در منطقه خاورمیانه، تا قبل از ظهور اتحاد شوروی، رقابت بین قدرت های امپریالیستی به برتری موقتی این یا آن قدرت منجر می شود و با تشکیل دولت شوروی معنای کسب هژمونی به مفهوم تضاد حیاتی بین دو سیستم که هر یک نابودی دیگری را هدف قرار داده بودند منجر شد. لیکن به سرعت این نوع آنتاگونیسم نیز رخت بست و شوروی و بلوک غرب به نوعی توازن همراه باتنش در خاورمیانه دست یافتند. انقلاب ۱۹۷۹ در ایران نیرویی را قدرت پرتاب کرد که از این رقابت بیشترین سود را برد و توانست برای سالیان متمادی در شکاف تضاد بین دو بلوک به حیات خود ادامه دهد. علیرغم فروپاشی شوروی، تعمیق تضاد بین روسیه به عنوان یک قدرت امپریالیستی و غرب از یک سو، و ظهور قطب های جدید سرمایه داری از سوی دیگر به حکومت ایران اجازه داده است تا زندگی در شکاف را کج دار و مریز ادامه دهد.
حکومت ایران، علاوه بر سود بردن از تضادهای رشد یابنده درون بلوک های امپریالسیتی سود می برد خود دارای پتانسیل هایی است که آن را به عنوان یک امپریالیسم منطقه ای که میل به اعمال هژمونی در حوزه های محدود دارد مطرح می کند.
توانایی بالقوه ایران برای کسب چنین موقعیتی به دهه های شصت و هفتاد میلادی برمی گردد آن گاه که رشد مناسبات سرمایه داری و افزایش قیمت نفت و شرایط ژئوپولیتیکی ایران به حکومت پهلوی اجازه داد در جستجوی چنین نقشی برخیزد. ناسیونالیسم ایرانی و بازگشت به عصر باستان رویه ایدئولوژیک چنین برتری طلبی را تشکیل می دهد. این تمایل آن چنان بود که یکی از جریانات اپوزیسیون ایرانی در سال ۱۹۷۵ نوشته ای تحت عنوان "جنگ ایران و عراق و ظهور امپریالیسم ایران در منطقه" را منتشر کرد. با انقلاب ایران، این میل با آزاد شدن نیروهای تاریخی جدیدی تشدید شد. حکومت اسلامی بسان شطرنج بازی که بهترین دفاع را در حمله می بیند برای بقای خود به گسترش حوزه نفوذ و نقش برتر در منطقه می اندیشد و در این راه حتی به روش های نا متعارف روی می آورد. بنابراین در کسب هژمونی توسط حکومت اسلامی همواره دو پارامتر نفت و ایدئولوژی را نباید از یاد برد. با سلاح ایدئولوژی حکومت اسلامی خود را در هاله نیرویی فرازمینی و نقدناپذیر می نشاند و از سوی دیگر خشم فرو خورده طبقات فرودست جوامع خاورمیانه ای را تحریک کرد و در پیرامون خود سپری محافظ ایجاد می کند.
حکومت اسلامی می داند که تا نقطه شکست کسب این هژمونی در منطق سود و زیان متعارف نمی گنجد اما برای بقای خود در شکل موجود مجبور به ادامه این بازی است.
به عبارت دیگر، سیاست خارجی جمهوری اسلامی در کنه خود همان سیاست ناسیونالیسم ایرانی برای کسب برتری در حوزه خاورمیانه است و در این گام مشخصا با منافع امپریالیست های غربی تصادم پیدا می کند و آن را در کنار قدرت های نوظهوری چون چین و روسیه قرار می دهد. لیکن نباید به ساده انگاری ایران را متحد درازمدت چین یا روسیه انگاشت.
جمهوری اسلامی برای تثبیت خود و قبولاندن خود به بلوک غرب راهی طولانی در پیش دارد و بی گمان این مسیر بسیار پر از افت و خیز خواهد بود و جمهوری اسلامی در این راه از کلیه ابزار متعارف - افزایش سهم خود در اقتصاد منطقه ای و تطمیع متحدین آشکار و سود بردن از جنبش های اعتراضی منطقه ای - و نامتعارف - دست یابی به سلاح اتمی، حمایت از گروه های پرتحرک فشار - بهره خواهد برد.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست