نگاهی روانشناختی به یک فیلم قدیمی (همسفر) بخش ۲
عباس احمدی
•
در فیلم همسفر هردو ییش شرط عشق های دیوانه وار، یعنی "صاحب دار" بودن معشوقه و "پاکدامن نبودن" او دیده می شود.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۹ دی ۱٣۹۲ -
٣۰ دسامبر ۲۰۱٣
فشرده :
در فیلم همسفر هردو ییش شرط عشق های دیوانه وار، یعنی "صاحب دار" بودن معشوقه و "پاکدامن نبودن" او دیده می شود. هردوی این پدیده ها یعنی "صاحب دار" بودن گوگوش و "پاکدامن نبودن" او از از احساسات فرویدی پسر نسبت به مادر سرچشمه می گیرد و معشوقه ی این چنینی، در حقیقت، جایگزین مادر عاشق مورد نظر ما است.
تحلیل:
در بخش یک این نوشتار نشان دادم که در فیلم همسفر علی الرغم ظاهر اخلاقی و پدرسالارانه و علی الرغم داستان به ظاهر ناموسی و علی الرغم تیپ های لاتی و جنوب شهری و جاهل مسلک، نشانه ها و ردپاهای فراوانی از رسوم فراموش شده ی مادرسالاری مانند غیبت پدر و ازدواج با محارم دیده می شود. در این بخش به دنباله ی داستان همسفر و نقش پدر سختگیر در این فیلم از منظر فرویدی می پردازم .
در فیلم همسفر، یک رابطه ی عاشقانه بین علی (بهروز وثوقی) و عاطفه (گوگوش) شکل می گیرد. عشقی دیوانه وار بین علی، پسری "بی پدر" و ندار، از یک خانواده ی فقیر و جنوب شهری و عاطفه، دختری "پدر دار" و دارا، از یک خانواده ی پول دار و شمال شهری.
اولین نکته ای که در این رابطه ی عاشقانه دیده می شود آن است که عاطفه "بی صاحب" نیست و پدری سختگیر دارد. موضوع صاحب دار بودن عاطفه بسیار مهم است. از نظر روان شناسی، یکی از پیش شرط های عشق های دیوانه وار آن است که معشوقه باید "صاحب" داشته باشد.دختر آزاد و "بدون صاحب" لایق عشق آتشین و مجنون وار نیست.فرضیه ی "صاحب دار" بودن زن را، نخستین بار، فروید در کتاب جنسیت و روانشناسی عشق
Sexuality and the Psychology of Love مطرح کرد.فروید در صفحه ی 50 این کتاب می گوید:
" ...عاشق مورد نظر ما، هرگز زنی را که "صاحب دار" نباشد، به عنوان معشوقه انتخاب نمی کند.مقصود از زن "صاحب دار" زنی ست که مرد دیگری، خواه به عنوان شوهر یا پدر یا برادر و یا رفیق، خود را صاحب زن بداند و نسبت به او برای خود حق تملک قایل باشد.در بعضی از موارد این پیش شرط، آن چنان شدید و غلیظ است که عاشق مورد نظر ما، تا هنگامی که یک زن "بی صاحب" است و تعلق به هیچ مردی ندارد، کوچک ترین علاقه ای به او نشان نمی دهد، اما همین که زن توسط مرد دیگری مانند شوهر، پدر، برادر و یا رفیق، مورد تملک قرار می گیرد، آتش عشق در دل عاشق مورد نظر ما، شعله ور می شود و او در دریای عشق غوطه ور می گردد." (جنسیت و روانشناسی عشق، ص 50)
دومین نکته ای که در این رابطه ی عاشقانه دیده می شود آن است که عاطفه "پاکدامن" نیست و از مدیر یک شرکت بازرگانی (گرشا) آبستن شده است. موضوع پاکدامن نبودن عاطفه از نظر روان شناسی بسیار مهم است. زیرا شرط دومی که فروید برای این عشق های مجنون وار قایل است این است که معشوقه باید با مردان دیگر سرو سری داشته باشد.فروید در همان کتاب می گوید:
"...دومین پیش شرط عشق های دیوانه وار آن است که عاشق مورد نظر ما هرگز عاشق زنی پاکدامن نمی شود.زنی که پاکدامن باشد نمی تواند به عنوان بت مورد علاقه ی عاشق مورد نظر ما، پرستیده شود.عشق دیوانه وارهمیشه معطوف به زنانی است که از نظر پاکدامنی مورد شک و تردیدند و امکان این که با دیگران سر و سری داشته باشند، وجود دارد." (جنسیت و روانشناسی عشق، ص 51 و50)
در داستان همسفر هردو ییش شرط عشق های دیوانه وار، یعنی "صاحب دار" بودن معشوقه و "پاکدامن نبودن" او دیده می شود. از یک طرف، عاطفه "بی صاحب" نیست و پدری سختگیر دارد و از سوی دیگر، از مدیر شرکت (گرشا) آبستن شده است و نمی تواند دختری پاکدامن به شمار آید. پرسشی که ذر این جا پیش می آید این است که "صاحب دار" بودن معشوقه و "پاکدامن نبودن" او، چه معنایی دارد و نشانه ی چیست؟ چرا در عشق های دیوانه وار معشوقه باید "صاحب دار" و "دامن آلوده" باشد؟ برای پاسخ به این پرسش ها به سراغ فروید می رویم. فروید در این باره چنین می گوید:
" ...شرط اول یعنی صاحب دار بودن زن، از احساسات پسر نسبت به مادر سرچشمه می گیرد.این واقعیت که مادر متعلق به پدر است، در ذهن کودکی که در کانون خانوادگی بزرگ می شود، به صورت جزء لایتجزای شخصیت و طبیعت مادر، نقش می شود...معشوقه ی این چنینی، در حقیقت، جایگزین مادر عاشق مورد نظر ما است." (جنسیت و روانشناسی عشق، ص 53)
"...دومین پیش شرط عشق های دیوانه وار، یعنی پاکدامن نبودن معشوقه، در وهله ی اول به نظر می رسد که با این فرضیه که معشوقه در حقیقت جایگزین مادر است، در تناقض باشد.مرد عاشق، در ضمیر خودآگاه اش، مادرش را مجسمه ی تقوی و پاکدامنی فرض می کند و هر اشاره ای که به این تصویر ذهنی خدشه ای وارد کند، اگر از بیرون باشد، بسیار اهانت آمیز و اگر از درون باشد، بسیار دردناک است...اما اگر کودک در کودکی به رابطه ی جنسی بین مادر و پدر پی ببرد، در ضمیر ناخودآگاه او، مادر به صورت زنی "دامن آلوده" در می آید که به عشق پسر خیانت کرده است و با پدرنرد عشق باخته است” (جنسیت و روانشناسی عشق، ص 56 تا 54)
نتیجه گیری:
در فیلم همسفر هردو ییش شرط عشق های دیوانه وار، یعنی "صاحب دار" بودن معشوقه و "پاکدامن نبودن" او دیده می شود. هردوی این پدیده ها یعنی "صاحب دار" بودن گوگوش و "پاکدامن نبودن" او از از احساسات فرویدی پسر نسبت به مادر سرچشمه می گیرد و معشوقه ی این چنینی، در حقیقت، جایگزین مادر عاشق مورد نظر ما است.
***
در بخش سوم این نوشتار به رابطه ی طبقاتی بین عاشق و معشوق در این فیلم و ردپای سنت های عصر جادو در این رابطه خواهم پرداخت.
prof.abbas.ahmadi@gmail.com
|