سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

جاودانه


نیلوفر شیدمهر


• دیشب تمام شب
می رقصیدم
با مردی به دار آویخته ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱۲ دی ۱٣۹۲ -  ۲ ژانويه ۲۰۱۴


 
 دیشب تمام شب
می رقصیدم
با مردی به دار آویخته

مردی که قدم هایش
درتاب دامنم
چه تابی می خورد

بر شانه ام سرش نهاده
به لطافت می خواند
آخرین زمزمه هایش را

دورها زدیم در این حال با هم
بر گرد چلچراغ ها
تا ساعت نواخت

دوازده بار
و هر آونگش
بیشتر

باطل کرد
ارتعاش خوش دست هایش را
بر حلقه ی کمرم

من سراسیمه سر بلند کردم
از ریتم که افتاد
نفس هایش

چین های دامن والس
که ناپدید شد
با آخرین ضربه ی واقعه

و دیدم
بر گردنش
زیر یقه اش، سپید

بوسه ی کبود بدرود را
پس لغزیدم
سکندری خوردم

افتادم
اما او
هنوز میان هوا

بر پاشنه های شفافش
می چرخید
می چرخید
/

نیلوفر شیدمهر
باز نویسی: سی اکتبر دو هزار و سیزده



اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست