سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

پاپ میخواهد مسیحیت هم دین شمشیر شود


محمود قزوینی


• اعلام پاپ مبنی بر اینکه اسلام دین شمشیر است، فقط وارد شدن پاپ و کلیسای کاتولیک در نزاع مذهبی و به جان هم انداختن انسانهای تحمیق شده توسط آیت الله ها و کشیش ها نیست. این ادعای کلیسای کاتولیک برای به بازی گرفته شدن و نقش بازی کردن در دنیای سیاست امروز است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ٣۱ شهريور ۱٣٨۵ -  ۲۲ سپتامبر ۲۰۰۶


پاپ بندیک اعلام کرده است که دین اسلام دین شمشیر است و محمد با زور مردم را مجبور به پذیرش اسلام مینمود و اسلام دین خشونت است.
اینکه اسلام دین شمشیر است، حرف جدیدی نیست. همه " علمای" اسلام، خمینی و دیگر آیت الله ها بارها و بارها این را اعلام کرده اند و اعدام و سنگسار و سربریدن انسان جلو دوربین های تلویزیون و تروریسم اسلامی و کل تاریخ اسلام هم، همین را به انسان امروزی میگوید و در قرآن هم آمده است که هر مسلمان را باید با شمشیرش شناخت.
همه ادیان در دوره هایی به دین شمشیر تبدیل شده اند، در دوره اخیر که اسلام سیاسی، تقریبا تمامی دستگاه اسلام را به زیر نفوذش در آورده است، اسلام کاملا به دین شمشیر تبدیل شده است.
اعلام پاپ مبنی بر اینکه اسلام دین شمشیر است، فقط وارد شدن پاپ و کلیسای کاتولیک در نزاع مذهبی و به جان هم انداختن انسانهای تحمیق شده توسط آیت الله ها و کشیش ها نیست. این ادعای کلیسای کاتولیک برای به بازی گرفته شدن و نقش بازی کردن در دنیای سیاست امروز است. عکس العمل شدید اسلامیون ومعذرت خواهی پاپ از دستگاه اسلام، چیزی از هدف پاپ نمیکاهد.
 
چرا پاپ به سخن در باره اسلام در آمده است؟
پاپ از این ناراحت است که دستگاهش نفوذی مانند اسلام در دولت و جامعه در غرب ندارد و دندانش را کشیده اند و علارغم گرفتن دندانهای مصنوعی در چند سال اخیر هنوز مقام شامخ خود را نیافته است. پاپ میخواهد مسیحیت سیاسی شود و به دین شمشیر تبدیل شود. اما در باره خشن بودن و دین شمشیر بودن اسلام باید گفت، دیگ به دیگ میگه روت سیاه است. دستگاه کلیسا مانند دستگاه اسلام، تاریخی از خشونت و خونریزی و سرکوبگری و ستم دارد که واقعا بی پایان است. تاریخ مذاهب انباشته از تحمیق مردم،   سرکوبگری آنها و خشونت بر علیه زنان و کودکان، بی دینان، جنگ فرقه های مذهبی و...است. جنگ مسیحیت و مسلمان، کشتار یهودیان، کشتار بهائیان، کشتار ارامنه، جنگ سنی و شیعه، جنگ فرقه های گوناگون مذهبی در اروپا قبل از انقلابات و اصلاحات مدرن سکولاریستی، جنگ هندو و مسلمان.
مسیحیت هم مانند مذهب اسلام همیشه با منتقدین به دین و اندشمندانی که خرافات کتابهای مذهبی را با کشفیات علمی زیر سوال میبردند و بی دینان به شدت برخورد میکرده است. سوزاندن جوردانو برونو و مجبور کردن گالیله به پس گرفتن حرفش در باره گرد بودن زمین آخرین صحنه های اقتدار کلیسا بوده است.
انقلابات و اصلاحات انقلابی مدرن در اروپای قرن ۱۹ و ۲۰ اقتدار قرون وسطائی را از کلیسا سلب کرد و آن را به حاشیه جامعه راند. انقلاب فرانسه و اکتبر، جنبش های مترقی ضد مذهبی و ضد فرهنگ و سنن کلیسائی و قدیمی، جنبش زنان و جوانان، جنبش کارگری و سوسیالیستی در طی دو قرن، توی سر کلیسا و مذهب مسیحیت انچنان محکم کوبیده اند، که تا سالها نفسش علارغم تلاش دولتها و طبقات و احزاب بوروازی اروپا به سختی در میامده است.
 
اما امروز بورژوازی اروپا که خود را فارغ از شر سوسیالیسم احساس میکند، اوضاع را تا اندازه زیادی به نفع کلیسا و مذهب برگردانده است و دارد بیشتر هم بر میگرداند. بورژوازی جهان، متحد و متعرض، به سوسیالیسم و آزادیخواهی به بهانه سقوط بلوک شرق با تمام نیرو تاخته اند و پایان عمر آزادیخواهی و برابری طلبی را اعلام کرده اند. با این عملشان و با کمکشان در خود کشورهای اروپایی، نقش مذهب در جامعه بشدت افزایش پیدا کرده است، فرقه های مذهبی از هر سوراخی بیرون خزیده اند و از میان مردم قربانی گرفته اند. نفرت مذهبی و ملی و قومی هر روز پرورده میشود و دامن زده میشود.
بورژوازی جهان با یورش به سوسیالیسم و آزادیخواهی، افسار مذهب را برای تحمیق و تحریک مردم بازگذاشت. دیگر کسی جلودار مذهب در دولت و جامعه نیست. مزخرفات و حرفهای خرافی و ضد بشری پاپ و یا فلان کشیش و آخوند و خاخام ستون مهمی را در همه روزنامه ها و مطبوعات اشغال میکنند. میلیاردها دلار پول صرف ساختن کلیساهای جدید میشود که کسی نیست تا برای نیایش روز یکشنبه هم در آن پا بگذارد. معجزات مسیح مانند زنده کردن ایلعازار، مردی که چهار روز مرده بود، موضوع کتابهای درسی شاگردان و بحث جدی برنامه تلویزیونی در حد فیزیک کوانتوم است.   بورژوازی به مذهب و مذهب رسمی و دولتی در همه کشورهای اروپای نقش گسترده تر و فعالتری اعطا کرده است. دیگر وزرای آموزش و پرورش در این کشورها پیشنهاد خواندن سرودهای مذهبی صبحگاهی در مدرسه را میدهند. از پاپ و اسقف ها و امامان آنچنان با احترام حرف میزنند که انگار اینها اندیشمندان روزگار ما هستند. وقتی پاپ ژان پل دوم که مانند همه کشیشان و اسقف ها و کاردینالها، مایه شرمساری مردم پیشرو اروپا بوده است فوت کرد، سران تمام کشورهای جهان، پادشاهان و نخست وزیران و رئیس جمهورهای سراسر جهان از بوش و بلر تا خاتمی و ملک فهد و ...که واقعا یکی از دیگری مرتجع تر است، برای ادای احترام به پاپ به واتیکان تشریف بردند. مطبوعات سراسر جهان لحظه به لحظه حرکات و سکنات کاردینالها و اسقف ها را به جهان مخابره میکردند و در باره بیرون آمدن دود و یا نیامدن آن از روزن کلیسای واتیکان مورد بحث متخصصین و ژورنالیستهای همه مطبوعات جهان بود.
قدرت مذاهب رسمی و غیر رسمی در دل اروپا آنچنان افزایش یافته است که بخشهایی از بورژوازی هم از گسترش آن به وحشت افتاده اند.
اما حالا تازه پاپ از نقش و جایگاه دستگاه مافیائی مرتجع تحت فرمانش در جامعه و سیاست ناراضی است. سخن پاپ در باره اسلام برای یافتن افزایش جایگاه در دولت و سیاست در اروپا و بقیه نقاط جهان که مذهب مسیحیت دارای نفوذ است، میباشد. پاپ از جایگاه اسلام در جهان رشک میبرد. دستگاه اسلام نه تنها در دولتها و سیاست خاورمیانه نقش برجسته ای بازی میکند ، بلکه جنبش قوی سیاسی و دولتهای را در اختیار دارد که بوسیله آن دارد هر روز در گوشه و کنار جهان خون میریزد و بدنبال قدرقدرتی بیشتر است. این قدرت را واتیکان در یک خیابان آن طرفتر از مقرش مشاهده میکند.
  مقابله مذهبی با دستگاه اسلام، با اسلام سیاسی، راه برداشتن مانع قانون عدم دخالت کلیسا در سیاست در اروپا است که در طی چند قرن به فرهنگ و قانون آهنین جامعه تبدیل شده است.
پاپ میخواهد دستگاه مذهب مسیحیت هم مانند مذهب اسلام به دین شمشیر تبدیل شود. پاپ از نقشی که مذهب مسیحیت در دنیا دارد ناراضی است. پاپ میخواهد سد عدم دخالت کلیسا در سیاست را بشکند و دستگاهش مانند اسلام سیاسی شود.
طبقه مرتجع بورژوازی راه را برای این هدف مذهب مسیحیت و کلیسا هموار میکند. فقط جنبش سوسیالیستی و طبقه کارگر در غرب میتواند، این سیر را برگرداند و این بار به نقش مذهب و کلیسا در اروپا کاملا پایان دهد. سطح دانش و رفاه جامعه این امکان را به طبقه کارگر میدهد که به سرعت به عمر مذهب...در اروپا پایان دهد
اگر مذهب واقعا امر خصوصی انسانها بود و دستگاه مذهب از فعال مایشعائی کنونیش در دولت و جامعه میافتد و احزاب و طبقات بورژوازی برای گسترش نقش آن در جامعه سینه سپر نمیکردند، حرفهای پاپ در باره اسلام و محمد، انعکاسی فراتر از چهاردیواری خانه پاپ و یا کلیسای واتیکان نداشت. نه تنها این بلکه کلیسا و کاردینال و پاپ هفتاد بار بود که به موزه عتیقه تاریخ سپرده شده بودند.
 
ghazvini.m@gmail.com
۲۱ سپتامبر


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست