•
هر شعری تعهد است. مسئله دایره این تعهد است. در این دایره فرد شاعر، ممدوح/ معشوق، خواننده، گروه فکری خودی، جناح سیاسی، طبقه اجتماعی، گستره ملی، منطقه ای، جهانی بترتیب قرار می گیرند. این دایره را می توان در محتوا، زبان، موضوع، افراد مداقه کرد.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۱۶ دی ۱٣۹۲ -
۶ ژانويه ۲۰۱۴
تا زمانی که در روی زمین یک انسان زندانی، گرسنه، ستمکش، محروم و بی فرهنگ موجود باشد، آزادی یک کلمه پوچ و توخالی بیش نیست. شکری پاکنژاد در دادگاه شاه، 1349ش.
جامعهای که به فقر تن داده؛ دینی که دوزخ داشته؛ کشوری که ستم کند، فرومایهاند. من جامعهای بدون شاه، دینی بدون تحمیل، کشوری بدون مرز میخواهم. من اینم؛ ازاینرو کتاب بینوایان را نوشتم. هوگو
اگر شعر، ادبیات، هنر، فرهنگ به من فضیلت انسانی نیاموزند؛ به دردِ جرز لایی دیوار می خورند. رباب محب
شعر بخشی از ادبیات در فرهنگ برای حظ، آموزش، "ثبت در جریده عالم" یک قوم است. شعر بیان کلامی فکرهای ارادی با انگیزه و آرایه های ادبی، فکرهای کتره ای دخیل در خلاقیت و تخیل می باشد. می توان شعر را بمثابه فرآورده ذهنی فردی برای بررسی روحیات شاعر و رسومات اجتماعش بکار برد. پس از شعر به شاعر و اجتماعش رسیده؛ تخصص، انگیزه، همسویی با تغییر، اعتقادات، مقام دولتی، شغل، دستآورد هر شاعر را بررسی کرد.
در هر دوره کل آثار شاعران بنا به توان ذهنی با هم قیاس می شوند: تخیل، بدعت، خلاقیت، تخصص، انگیزه، عاطفه، پیام. سپس از منابع گوناگون و شعرشان عناصر زیر را بیرون کشید: وجدان، اختلالات فکری، روحی، شخصیتی، گویش مادری، مجوز نشر، رسانه، رانت دولتی، حضور مجازی در وبلاگ، فیسبوک، سایت. در این جدول در گام اول +، -، 0 یا یک کلمه در مقابل توان و عناصر آمده؛ تا شاعران قیاس کمی شوند.
در این جا گستره تعهد شامل پند، مرثیه، بزرگداشت، مبارزه، اتحاد، پیروزی میباشد. وجدان، صداقت، مهر به میهن، انساندوستی، شجاعت، تخصص، دانش- 100 ها مقوله مثبت برای صحت و اعتلای جامعه در انسانهایند. انسانهای باتعهد هنجارهای سترگ انسانی را برای نسلهای خاورمیانه بارث می گذارند. در شعر تعهد کردار این ستارگان فروزان شجاعت و انسانیت به کلام در آمده؛ برای اخلاف یک ملت مانا می شود. زندگی، عدالت، شجاعت محتوای شعر تعهد است.
هر شعری تعهد است. مسئله دایره این تعهد است. در این دایره فرد شاعر، ممدوح/ معشوق، خواننده، گروه فکری خودی، جناح سیاسی، طبقه اجتماعی، گستره ملی، منطقه ای، جهانی بترتیب قرار می گیرند. این دایره را می توان در محتوا، زبان، موضوع، افراد مداقه کرد.
تعهد رابطه ی 3 سویه بین فرد مولف، اجتماع خواننده، ماشین دولت دارد. هر 3 در رابطه دیالکتیکی اثرگذار بر/ اثرپذیر از یکدیگر اند. چرا ادبیات تعهد تحت پیگرد امنیتیها قرار گرفته؛ ولی شعر حاشیه از رانتهای دولتی برخوردار است؟ در ادبیات تعهد، عنصر شانس/ بخت از اثر ادبی جدا می شود. در این گونه آثار هدف و مقصود تقویت و تاکید می شوند.
دولت در خاور میانه تعهد را با زندان، بیکاری، قتل، اعدام، تبعید، سانسور برای وجدانهای بیدار سخت می کند. نهادهای صنفی مانند کانون وکلای دادگستری، سازمان نظام پزشگی، کانون نویسندگان، خانه سینما- برای دفاغ از همصنفان دستش بسته است. تعهد در بسیاری انسانها وجود دارد: کوچک خان، ستارخان، تختی، طالقانی، دکتر ارانی، کیوان، عشقی، یزدی، گلسرخی، سلطانپور، مختاری، روزنامه نگاران سحرخیز، گنجی؛ وکلای مدافع مانند سلطانی، زیدآبادی، زرافشان. حتی پزشگانی مانند دکتر رامین پوراندرجانی، دکتر عبدالرضا سودبخش در کهریزک 1388 بخاطر حفظ موازین صنفی بقتل رسیدند.
هر شاعر مدرن استعداد، خلاقیت، پویش، مدرنیته، نوآوری دارد. دید مثبت ش به زندگی و فردا او را در حیطه شعر تعهد قرار داده؛ که در ابعاد تاریخ در برگیرنده فشار حاکمیت می شود: هجرت زرتشت، قتل مانی، فرار ناصر خسرو، ارعاب حافظ، اعدام حلاج. در بعد جغرافیا تعهد هم دیده می شود: تبعید اوید، مرثیه ی یورپید، قتل لورکا، تبعید نرودا، فشار بر پاسترناک، تهدید مولر در رومانی، تفتیش عقاید برشت در مجلس سنای آمریکا بوسیله مکارتی، تبعید درونی مندلشتام، هاینه، شیلر، ریتسوس، حکمت، محمود درویش، ژاله اصفهانی.
در سده 20م تعهد به رفع ستم، با خواست آزادی و عدالت عریانتر شد. دولت شعر تعهد را سانسور، شاعرش را زندان، ممنوع الخروج، بیکار، اعدام می کند. شعر تعهد مدرن از نظر مضمون/ تم 3 شاخه تعهد، معترض، انقلابی دارد. برخی از این شاعران جان خود را هم از دست دادند: عشقی، یزدی، گلسرخی، سلطانپور، مختاری، سیرجانی.
شعر تعهد کاتالیست تلطیف روح بشر از بهیمیت به انسانیت بوده؛ در رزونانس/ همنوایی با تکامل تاریخ است. شعر تعهد طیفی از افکار بشر برای رسیدن به "حقیقت زیبا" بقول کیتس و جامعه ای باز، شکوفان، آینده نگر است. در این جامعه شاعران در کنار قدرت و دولت تعاملگر قرار داشته؛ با دیگر فرهیختگان، دانشمندان، مصلحین، هنرمندان، مردم عادی در پرورش کودکان فردا آزادانه زندگی می کنند.
شعر تعهد از 3هزار سال پیش در فلات ایران برای کاهش مرارت، صبوری در برابر ستمکار، شور زندگی پیدا شد. محتوایش از کلی گویی به مشخص گویی تکامل یافته؛ از التیام ستم ایام، جور جابران، تا مرارت زن، عدالت اجتماعی، آزادی بیان، ستایش شادی، امکان تفریح، واکنش به استرس مدنیت مدرن ادامه دارد.
شعر تعهد 1000 سال است که در فلات جاریست. در ایران شاعران برای عشق، نیکی، عدم خشونت آثار گرانبهایی آفریدند. اینها درفش شعر تعهد را در شعر کلاسیک افراشته نگهداشتند: عبرت ایوان مدائن سنایی، افشای تزویر طنز زاکانی، پندهای رودکی، شجاعت فردوسی، حکمت خیام، عرفان عطار، خمسه نظامی، مثنوی مولانا، حکمت تجارب سعدی، درویشی باباطاهر، حلاج، ریادری حافظ.
در سده گذشته تعامل بهار، تمثیل پروین، خرافه زدایی عارف، آزادیخواهی ایرج؛ تا امروز با شجاعت هیلا صدیقی، عدالتخواهی ایرج جنتی عطایی، مرا ببوس دکتر رقابی، پرستویی شد و پرپر زنان رفت سیروس آرین پور برای اعدام سرگرد سخایی- از پیگیرترین رهروان شعر تعهد می باشند. نمونه های دیگر: سودا زدگی رحمانی، عشق مشیری، انصاف سهراب، شوریدگی نیما، پرخاش گلسرخی، تهاجم سلطانپور، اتحاد ح مصدق، شرافت کدکنی، شرزگی بهبهانی.
در عصر مدرن می توان نامهای زیر را آورد: دهخدا، لاهوتی، آزرم، دکتر کدکنی، دکتر خویی، دکتر براهنی، دکتر بادکوبه ای. بخش مهم این شعر هزل، طنز، فکاهی است که در 100 سال گذشته نشریات ویژه چون توفیق، آهنگر، اصغرآقا داشته؛ شاعرانی چون دهخدا، منوچهر محجوبی، هادی خرسندی، عالی پیام/ هالو دارد. فروغ از ظلم، ستم، فقر می نوشت. سعید با خشم و قهر؛ کسرایی با آرش کمانگیر قهرمان اسطوره، کاوه، بابک، مزدک، شاملو با انسانگرایی شبانه ها، اخوان با روایت شکستها- در برابر فرهنگ کمپرادور رایج جبهه بندی کردند.
قرینه های شعر تعهد در اجتماع هم وجود دارند. انسانهایی چون اسپارتاکوس با پیکار برای آزادی، مزدک، بابک، ژاندارک، لوکزامبورگ، کوچک خان، پسیان، دکتر ارانی، دکتر مصدق، دکتر فاطمی، دکتر خانعلی، احمد زاده پدر با فرزندان غیور عدالتخواه، تختی، ستارخان می باشند. اینها برادران، خواهران، فرزندان خود را در عرصه اعتراضی اجتماع دارند: وارطان، شوشتری، بزرگ نیا، قندچی، ندا، ترانه، سهراب، آرش، سیاوش. در هر قومی هزاران نام بمثابه توازن شعر تعهد در جامعه با شجاعت، عدالتخواهی، وجدان، آگاهی، در برابر دشمن تا به دندان مسلح قیام می کنند.
شعر فارسی شامل می شود بر: لالاییها، ترانه های موسیقیدار، سرود، غزل، حماسه، شعر کلاسیک سعدی و نظامی؛ شعر اجتماعی یزدی و عشقی؛ شعر نو فروغ، نیما، شاملو؛ پاره ای اشعار پسامدرن. شاعر تعهد و تغزل بویژه در شرایط دولتی امل درونگرا می شود.شعر 3 هزارساله فارسی با اوزان هجایی، عروضی، منثور در 4دوره زیر مقوله بندی شده:
1-پیشاکلاسیک. شفاهی: اوزان هجایی، قافیه، موضوع: اساطیر، رنج فردی، غربت.
2-کلاسیک. آهنگ: اوزان عروضی، تقارن قافیه ثابت. شکل: نردبانی. موضوع: پند، مدح، حماسه، عرفان، فلسفه، غزل، هجران.
3-شعرنو. آهنگ: اوزان عروضی/ هجایی، قافیه متغیر. شکل: نردبانی. موضوع: فردیت، اجتماع، طبیعت، روایت، عشق، مبارزه، پیام. سنت تلفیق شعر تعهد با پیام مقطعی اجتماعی از انقلاب مشروطیت رواج یافت؛ در دهه 50 بنام شعر، ترانه، سرود مترقی با سر اومد زمسون سروده سلطانپور در زندان قصر باوج رسید. در دهه 80 شعر مشیری زبان آتش با خواندن شجریان ادامه کاری ترانه های فرهاد در دهه 50 شد.
4-شعر پسامدرن. آهنگ: محاوره. شکل: نردبانی. موضوع: تجربه های فردی با انعکاس در اجتماع. دوره پسامدرن با ظهور ماشین تحریر و رسانه های الکتریکی در فلات پس از ج ج 2م نطفه بندی شد.
شعر بنا به موضوع به لیریک/ غزل، اپیک/ حماسه، کمیک/ طنز؛ سپس در سده 19 و 20 به مکتبهای عمده رمانتیسم، رئالیسم، ناتورالیسم، سو رئالیسم منقسم شد. از نظر موضوعی هم شعر می تواند در باره طبیعت، گلایه، هجو، تنهایی، ستم، عدالتخواهی، مرثیه، اروتیزم، حیوانات، پند، مذهب، بمناسبت زادروز، عروسی، عزا باشد. در شعر منثور مدرن و پسامدرن وزن تابع طبیعی جمله میباشد.
در شعر گذشته وزن هجایی/ عروضی تکراری در سطر متقارن با ارکان ثابت اند. در شعر نو نیمایی هم در سطر وزن تکراری است؛ ولی طول سطر میتواند کوتاه/ بلند باشد. اگرچه نیما شکل و وزن شعر کلاسیک فارسی را به روز کرد؛ ولی اوزان عروضی را بطور طبیعی بکار برد که سطرها نیازی به حذف/ اضافه کلمات برای طول ثابت سطر ندارند. باید ارکان وزن نیمایی بطور هجایی تقطیع شده؛ تا روشن شود که شعرش عروضی یا هجایی است.
شهریور 20 سیل فرهنگی نگهداشته شده در اثر اختناق 20 سال گذشته در مراکز شهری جاری شد. چون شعر کتره ای پیگیری از خود نشان نداده همیشه بصورت تجربه گری با بیاینه های پرطمطراق، الفاظ غربی، نوعی عوامفریبی، ادای بدعت آوری جدا از جریان اجتماعی جدی گرفته نشد. زیاد رویش کار نقد و تاریخچه نویسی نشده. گویا مردم، شاعران و منقدان تعهد آنرا جدی نگرفته؛ گاهی با مزاح از "جیغ بنفش" و سطور مهجور صحبت شده.
در دهه 20 با انتشار شعر نو، رهروان شعر کلاسیک به نکوهش و تمسخر زبان گشودند. ولی دیگر شعر کلاسیک قادر نبود با انتظارات نوین مردم شعری عرضه کند؛ یک یک شاعران عروضی از دور گردون خارج شدند. این گونه شاعران اگرچه با ریخت و پاشهای دولتی دمی به خمره زده؛ سیبیل خود را چرب کرده؛ ولی در خاموشی تاریک تاریخ ناپدید شدند. باید گفت کسی که استعداد دریافت فرهنگ نوین را ندارد؛ استعداد شعری هم ندارد.
شعر نو در تلاطم اجتماعی به رگبار خونین 28 مرداد رسید. برای نیما، اخوان، شاملو، رحمانی، کارو، کسرایی، کارو- بلسان اخوان زمستان ناجوانمردانه ای در رسید. آنها مجبور شدند بر شعر رک مشروطیت لایه ای استعاری، نمادی، جانشینی بکشند. این هزوارش از طریق دوستداران شعر بخوبی تبدیل به نامهای مورد نظر شاعر می شد. نمونه در دهه 40 سلطانپور شعر را با فاعل شاه می نوشت ولی برای چاپ شب را جانشین فاعل میکرد. خواننده شب را در شعر دیده؛ آنرا شاه خوانده/ درک میکرد.
دهه 40ش شکوفانی شعر مدرن بود. ولی کتابهای شعر از سوراخ سوزن ساواک گاهی نگذشته؛ خمیر می شدند. باید توجه داشت که ترانه های وجدانگیز و عاشقانه مانند تصنیفهای ویگن، دلکش، شاپوری، نوری و سرودهای کوه و کنفدراسیون دانشجویان ایرانی تاثیر متقابل بر شعر دهه 40 داشتند. خود این ترانه ها هم تحت تاثیر شعر دهه 40 بودند. البته بخش تعهد این موسیقی در دهه 50 با آمیختن شعر شاملو و نوآوری منفردزاده، فرهاد رشد جهشی به ذهن جوانان برای آمادگی انقلاب داد.
عشق یکی از الویتهای شعر بود– چه عشق بخود در شاعران خود شیفته مانند نادرپور و هم مسلکانش؛ عشق بدیگری شامل معشوق و جامعه؛ چون شاعران تغزلی: فروغ و مشیری؛ چه عشق باجتماع مانند شاملو، اخوان، سلطانپور. این شعر مهرانگیز گستره اقشار شعردوست را وسعت می داد. در اینجا صداقت و احساس مشیری در برد اجتماعی او دخیل است. کتب او به چاپ 17 م رسیده؛ اگرچه شعر او تعهد اجتماعی ندارد؛ ولی از تعهد به مهر، عاطفه، صلح، انسان مالامال است.
روشنست که خواننده شعر پسامدرن تکثرگرا گروههای کوچک اند؛ در سطح حلقه ها و دایره های کم شعاع بدور این نوع شاعران. از اینرو قطبهای شعری دهه 40 که کمتر از تعداد انگشتان 2 دست بودند؛ در دهه 80 ناپدید شده، کهکشانی از شاعران در زبان فارسی پدید آمده.
با گذار عینی جامعه بسته سنتی به جامعه رسانه های پرسرعت جهانی، آغاز کم شمار شاعران به کهکشان فورانی دهه 80 منجر شد- بازهم متناظر با جامعه. آیا شمار باسوادان شمار شاعران کشور را تعیین می کند؟ کیفیت شعر مانای هر دوره با چه معیاری بجز محبوبیت، آرایه های ادبی، نوآوری زبانی ارزشگذاری می شود؟
شعر فردوسی پایه مینیاتور، سرود، اپرا، نمایش، فیلم در طول هزاره گذشته شده است. نگینه ها، عباراتی از شاعران دهه 30 و 40 در مناسبتهای گوناگون بکار می روند: کارت تبریک، ایمیل دوستی، سردر وبلاگها، پیشانی/ استقبالیه شعر شاعران بعدی، محاورات روزانه، موضوع نقد، تحلیل ادبی، ترجمه به زبانهای ملیتهای فلات یا غرب، ارجاعات فیلمها.
نخبه گرایی رایج با انسداد محیط دانشجویی درون، به کوچ دانشجویان بغرب منجر شد- تا جاییکه در پایان دهه 40ش تعداد دانشجویان برونمرزی از درونمرزی بیشتر شد. با دهه 50 مبارزات قهرمانانه چریکی شعر مدرن اوج گرفت. شاخه ای از آن به شعر تعرض گروید که همراهان بین الملی خود را در یونان، اسپانیا، ایرلند، شیلی، فلسطین یافت.
چهره های جهانی شعر معترض با فیلمهای کوستا گاوراس، موسیقی تئوداراکیس، بازی ایو مونتان اعتلا یافت. صدای شعر تعرض ایران در ترجمه به زبانهای انگلیسی، فرانسه، آلمانی، ایتالیایی، روسی، ترکی، عربی در جهان مطرح شد. کنفدارسیون دانشجویان و سازمانهای سیاسی 42-57 شعر تعهد را ترجمه، بازتکثیر، سرود می کردند.
در 10شب شعر مهر56، سپس انقلاب و بهار آزادی دیوارهای ممیزی فروریخته؛ هزاران کتاب چاپ و پخش شدند. تا جاییکه سعید در برابر 20 هزار شنونده شعرش را خواند. انقلاب پردایم حکومت اقتصاد متمرکز قبلی را به اقتصاد پراشی در شهرستانها تبدیل کرد. تاجاییکه در دهه 80 تعداد دانشجویان درونمرزی به 5 میلیون رسید. زنان در این میدان خود را بجلو انداختند؛ اکثریت شدند. تنها در 1389 شمار عنوان چاپی در ایران باندازه تمام کتب چاپی از آغاز چاپ تا سقوط سلطنت بود. www.dw.de
رسانه های دیجیتال جدید ارتباطات را جهانی کردند. شعر معترض بخارج کشانده شد. در داخل بخاطر شرایط فرهنگی جناحی شعر مدرن 2باره زمستانش آغاز شد. ولی دیگر مانند دهه 40 فرهنگ در دست نخبه گران نبوده؛ ترجمه و بحث در محافل خودی، شعر را آماده تحول نوین دیگری کرد. نیروهای مذهبی رها شده پس از جنگ به بازسازی میهن پرداختند. افزایش درآمد نفت، قدرت گیری استانی، امتزاج اقوام در جنگ –رشد سرمایه داری را گسترش دادند. در 8 سال 84-92 درآمد نفت 800میلیارد دلار باندازه تمام درآمد نفت از آغاز تا 1392 بود.
در شعر مانا شخصیت، وجدان، صمیمیت، عاطفه، احساس، تعهد- اولویت بر زبان دارند. شعر تعهد زیر مهمیز سانسور، شکنجه، اعدام قرار دارد. شاعران اصلی حقیقت، عدالت، تغییر وضع را دنبال کرده؛ شعر مانا را ادامه می دهند.
نمونه های شعر مانا: گاهان انسانی زرتشت، قصه کودکانه 2 هزارسال پیش مناظره بز نماد شهرنشینی و نخل نماد کشاورزی بزبان پارتی درخت آسوریک، معراج تخیلی ارداویراف پس از حمله اسکندر، 4کتیبه کرتیر سختگیر با معراج به بهشت و دوزخ در نقش رستم و قتل مانی در 276م، مزامیر و زبور نورمند مانی قرن 3م، خطابه های آتشین مزدک و بابک، داستانهای 1001 شب، ترجمه کلیله و دمنه، لالایهای شفاهی.
محتوای شعر تعهد فراتر از خود است. شاعر تعهد اجتماع، تاریخ، قهر/ زیبایی طبیعت، انسان، جهان را از زاویه دید خود بیان کرده؛ روی خواننده تاثیر می گذارد. تمام آثار رئالیزم قرن 19م از روسیه تا انگلیس تعهد نویسنده را برای رفع ستم و فقر نشان می دهند. تاثیر شعر در 4 شکل زیر است:
1-معنی و تفسیر بوسیله خواننده/ منقد.
2-شباهت تجربه ارایه شده از یک زمان-مکان مشخص با دیگر نقاط جهان.
3-احیای تجربه شبیه در ذهن خواننده.
4-زبان سهل/ سخت برای آموزش.
منابع. 2014/01/06
www.hamneshinbahar.net
|