یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

در مملکت اباعبدالله، شکایت از مداح معنی ندارد


عبدالقادر بلوچ


• شاکی محمود کریمی (مداحی که هفت‏تیر کشی کرده بود) رضایت داد. با این که جریان را همه ی شما می‏دانید اما برای آنکه حقی از مداح و شاکی‏اش ضایع نشود و در ضمن مطلب من هم مبلغی درازتر بشود بهتر است خلاصه‏ای از ماجرا را بنویسم: ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲۲ دی ۱٣۹۲ -  ۱۲ ژانويه ۲۰۱۴


 
 شاکی محمود کریمی (مداحی که هفت‏تیر کشی کرده بود) رضایت داد. با این که جریان را همه ی شما می‏دانید اما برای آنکه حقی از مداح و شاکی‏اش ضایع نشود و در ضمن مطلب من هم مبلغی درازتر بشود بهتر است خلاصه‏ای از ماجرا را بنویسم:
شبی دیروقت، در اتوبانی، ماشین مداحی، با پژوی زوجی، تصادف می‏کند. بعد از تصادف همانطور که افتد و دانی سرنشینان بیرون آمده و همدیگر را مورد تفقد لفظی قرار می‏دهند. این زوج جوان بخت برگشته وقتی چنین می‏کنند مداح که محمود کریمی است، کلتش را می‏کشد و پنج فقره گلوله ی ناقابل به سمت زوج پر حرف شلیک می‏کند و راهش را می‏کشد و می‏رود. زوج شاکی می‏شود. ماجرا به مطبوعات می‏کشد. مداح می‏گوید من نبودم. بعد می‏گوید بودم اما آن زوج جوان از اراذل و اوباش بودند. بحث هزار پیچ و تاب می‏خورد. مداحان دیگر با نوشتن نامه به مطبوعاتی که نامه ی مداحان در آن عز و قربی دارد از شکستن دل خود می‏گویند که جریانی بر علیه مداحان اهل بیت راه افتاده. عده‏ای پای صهیونیست و تنی دست دشمن را در میان می‏بینند. یک عده مثل من که منتظر چنین اتفاقاتی است داد می‏زند که چرا اصولاً مداح اهل بیت باید کلت به کمر باشد؟ دشمنش شمر است که شمشیر دارد. این آقا هم اسلحه می‏خواهد شمشیر ببندد. ماجرا بالا می‏گیرد. بی بی سی و دویچه وله و رادیو فرانسه و سایت‏های بزرگی چون همین اخبار روز (نان قرض دادن بهتر از نان آجر کردن نیست؟) موضوع را از زوایای اهل بیت و اهل بخیه و اهل نظر مورد بر رسی قرار می‏دهند. طنز نویسان آب دستشان هست می‏گذارند و نمی‏گذارند آتش از شعله‏ور شدن بیفتد. خود همین اینجانب حد اقل دو مطلب قلمی می‏کند. ما اهل سکوت نیستیم که زوج جوان در مصاف با مداحان هفت تیر کش تنها بماند. موضوع آنقدر داغ می‏شود که سایت بی بی سی و سایر رادیوها بدون اعلام رسمی صفحه ی گزارش لحظه به لحظه از ماجرا باز می‏کنند. همه نگرانند که خبر پیدا شدن جسد زوج جوان در بیابانهایی اطراف دشت نینوایی، جایی منتشر بشود. شرط بندی بین راننده‏هایی که در پیتزایی که من ظرفشویی می‏کنم راه می‏افتد. یکی می‏گوید مداح را خلع سلاح می‏کنند. دیگری می‏گوید زوج جوان را به جرم اراذل و اوباش بودن خواهند گرفت. تیمسار سرلشکر رادان که ضد انقلاب او را سردار آچار فرانسه می‏نامد، وارد ماجرا می‏شود و می‏گوید زوج جوان در هفت نوع تعریف اراذل و اوباش نظامی‏ها نمی‏گنجد. همه هاج و واج می‏مانند که چرا سردار به خودشان گل می‏زند. من قلم را بر می‏دارم که راجع به این سیلی محکمی که سردارِ نظام به مداحِ نظام زد مطلب آب داری بنویسم اما به ناگهان خبرگزاریها گزارش می‏کنند زوج جوان با مراجعه به دادسرا و اعلام اینکه خودشان از طرفداران اهل بیتند رضایت می‏دهند. خوب که فکرش را می‏کنم می‏بینم در مملکت ابا عبدالله، شکایت از مداح، معنی ندارد.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست