• دهه اول این قرن با ملاحظاتی چند، بطور مطمئن از سالهای ۳۰ متفاوت است. در وهله اول فرهنگ شبکه ای یا رسانه ای مد نظر می آید: گروهای مختلف مردم چه روی خط و چه خارج از خط پیرامون علایق، نیازها و ارزشهای مشترک خود به طرح نظر می پردازند. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ٣ بهمن ۱٣۹۲ -  ۲٣ ژانويه ۲۰۱۴

  بحران نشان می دهد که زمان پذیرفتن نظرات و ایده آل های جدید است. ولی آیا جرآت داریم آنرا باورکنیم؟ کار داوید تورپس " تعهد یا انتخاب " به سردرگمی ما اشاره می کند.
---------------

دهه اول این قرن با ملاحظاتی چند، بطور مطمئن از سالهای ٣۰ متفاوت است. در وهله اول فرهنگ شبکه ای یا رسانه ای مد نظر می آید: گروهای مختلف مردم چه روی خط و چه خارج از خط پیرامون علایق، نیازها و ارزشهای مشترک خود به طرح نظر می پردازند. بعلاوه تغییرات ژئوپلیتیکی بزرگی نیزوجود دارند: هژمونی غرب ناپدید می شود و اقتصاد های جدیدی در آسیا و آمریکای جنوبی جای آنها را می گیرند. نهایتا" آگاهی از مسائل اکولوژیکی و اقتصادی در جامعه سرمایه داری رشد می یابد. برای نام گذاری وضعیت جدید " روبین فاندن آکر" و " تیموتیوس فرمیولن "   ترم ، متامدرنیسم، را معرفی و مطرح می کنند.
فاندن آکر می گوید: ، به اعتقاد ما سالهای ۲۰۰۰ همان وزن تاریخی را داشتند که سالهای شصت میلادی، . او بعنوان فیلسوف با دانشگاه اراسموس در ارتباط است.؛ علاوه بر این در آن هنگام انواع گرایشها و روندهای اجتماعی در هم فشرده شده و بالاخره فرهنگ را تغییردادند.، فرمولن و فاندن آکر درسایت اینترنتی خود " متامدرنیسم.کام " نشان می دهند که چگونه متامدرنیسم درانواع بیانات فرهنگی رجعت می نماید. فاندرآکر می گوید: ، هنردرتغییرات اجتماع بازتاب می یابد و خود را نشان می دهد. امروزه هنر بطور قابل ملاحظه ای چیزدیگری بجز هنر پست مدرن سالهای هفتاد، هشتاد و نود است،
هنر پیرامون دهه قبل از سالهای ۲۰۰۰ چه می گوید؟
آقای ریچارد همیلتون در سال ۱۹۵۶ می گوید: ، کاری بسیار مناسب برای نشان دادن آن ، اینستکه فقط دید چه چیزی خانه های امروزی را خیلی متفاوت و جذاب می سازد؟ . این کاری ازهنرپاپ است. او بجای کاربرد یک زمینه (محیط)، از طریق ساختن یک کولاژ (ترکیب رنگها) از انواع مواد، همانند هنر نقاشی، خودرا درتقابل با مدرنیسم قرار می دهد . همه عناصرکولاژ بر می گردند به فرهنگ مصرفی: اسامی مارکها، تلویزیون و مجله های زنان. خالق مشوق وهوراکش ظهور جامعه مصرفی، آنچه که از عنوان طنزآمیز مشهود است نمی باشد. این نمونه یک کار پسامدرن است؛ امروز را نقد می کند. بدینگونه با تمسخر امروز فضائی برای ایده ها و آرزوهائی برای آینده باقی نمی گذارد.،
، تورپه می خواهد دنیای جدیدی با تصورات فکری ورشکسته بسازد،
آیا کار نمونه وار هزاره آنرا ارائه می هد؟
، بله اما نه بمثابه آنچه که قبلا" در مدرنیسم - پس ازآنکه معلوم گردید ایده آل ها پای بند تعصب هستند- رخ داد. داوید تورپه با   " تعهد یا انتخاب " کاری هزاره ای خلق کرد که از بسیاری جهات شبیه نظرات هامیلتون است. فن آوری همانست: یک کولاژ، این بارشامل ترکیبی از چیزهایی مثل چرم و برگ. ترکیب آنها نیز قابل مقایسه اند. خطوط پله ها و نور روی کفپوش که هامیلتون هم بکار می برد، در " تعهد و انتخاب" هم می بینید که به آنها رجعت شده است. اما اینجا در مورد چیز دیگری است. برای " تورپه" بازگشت به زمانهای متفاوت مجاز است. جهان بینی ها و جهان تخیلی. گنبد زمینه ای علمی- تخیلی را نشان می دهد. آرایش های سه گوش یا مثلثی و پنجره ها ی شیشه ای رنگی به نظر می رسد که به دین ومذهب اشاره دارند ، و برش های چوبی ژاپنی نیزهستند که پردازش و کار شده اند. تصویر یادآور یک جهان خودکفاست، که در آن برخلاف نظرهامیلتون بر پایه کسب درآمد و پول نمی چرخد، بلکه برپایه تعهد به اجتماع است. اینکه ایدئولوژیها درجهتی که کار به آن اشاره دارد و دنبال می کند، درآن تخفیف یافته اند. لذا بدینمعنا بدوی و ساده نیست. تورپه یک اتوپی ( آرمانشهر) را با تصورات فکری ورشکسته طرح و ترسیم می نماید.، که درآن فی الواقع سعی می کند دنیای جدیدی را بسازد. هیچگونه طرحی برای یک آینده نیست، ولی گرایشی اتوپیایی بسمت آینده ای دیگر را شامل می شود، دانستن اینکه تحقق این گرایش ناممکن، یا خودش نامطلوب است.،

بازگشت ایده آلیسم بدوی به هلند را چگونه می بیند ؟
، شما آنرا در جنبشی مثل جنبش اشغال می بینید، که از خارج و بر فراز سر دولت و شرکتهای بزرگ در جستجوی روشهای مدرن زندگی و اشکال جدید جامعه است. نگرش جستجوگری است فی مابین تعصب و اعتدال. پسامدرنیسم هیچ نگرشی به آینده نداشت: آنها از پایان تاریخ صحبت کردند. در سالهای پسامدرن البته می توانستیم از طنز استفاده کنیم، و بعلاوه آن نگرش امکانپذیر بود زیرا همه چیز خوب پیش رفت. درحال حاضر ما با بحران اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی و اکولوژیک در گیربوده و دیگر قادر به ادامه آن نیستیم. ما آموخته ایم که طنز مهم است و دیگر نمی توانیم بدون آن باشیم، لیکن بیش ازاین مناسب و جایز نیست که ایده ها را به سخره بگیریم. ما باید آنرا با اتوپی هایی که هیچ فضائی برای آنها نیست، که دیگر نمی توانند خود را درلانه حبس کنند جا بجا کنیم. تورپه یکی از پیشگامانی بود که در سال ۲۰۰۲ این نطریه را درهنرانعکاس داد.


سامان
زمستان ۲۰۱۴- هلند