یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

روایت "برهان غلیون" از شورای مخالفان اسد
گفتگوی «تدبیر» با رئیس پیشین
شورای‌ رهبری مخالفان دولت سوریه


• سوریه در تقاطع تمدن‌های گوناگون قرار گرفته است. سوریه ای که من می‌شناسم در میانه کوهپایه‌های ناهموار و صحراهای لم یزرع واقع شده است. با این حال، من مطئمنم که سوریه بر ضعفش فائق خواهد آمد و همچون ققنوسی از خاکستر سر برخواهد آورد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۷ بهمن ۱٣۹۲ -  ۲۷ ژانويه ۲۰۱۴


گروه جهان تدبیر، نوژن اعتضادالسلطنه: "برهان غلیون" نامی آشنا برای کسانی است که تحولات سوریه را دنبال می کنند. او در فرانسه تحصیل کرده و به اندازه ای بر روی زبان "عربی" و "فرانسوی" تعصب دارد که به غیر این دو زبان حاضر به مصاحبه نبود. غلیون در آستانه ۷۰ سالگی هنوز هم آرمان گراست.
غلیون علیرغم اتهاماتی که از سوی مخالفانش به او وارد شده در گفت و گو با "تدبیر" هرگونه وابستگی به غرب را رد می کند. به عنوان یک "عرب" سوری هم نفرت او از رژیم اسرائیل آشکار بود و از لزوم عقب نشینی اسرائیلی‌ها از اراضی اشغالی فلسطینیان سخن می گوید.
کناره گیری "غلیون" از راس شورای مخالفان اسد معروف به شورای ملی سوریه از وزن سیاسی او نکاسته است. از ابتدای عضویتش در صدر هیئت رهبری شورای ملی سوریه خشم بسیاری را برانگیخت از جمله "اخوان المسلمین" و قطر به عنوان حامی خارجی اصلی این گروه در منطقه. "غلیون" علت استعفایش از رهبری "شورای ملی سوریه" را مشکلات ساختاری و درونی مخالفان اسد عنوان می کند. اما بسیاری کناره گیری او از این شورا را ناشی از دیدگاه متعصبانه اخوانی‌های عضو شورا و مخالفت آنان با عضویت فردی "علوی" در این ائتلاف می دانند.
غلیون در اوج تاریکی و سیه روزی وطنش می گوید: "سوریه هم چون "ققنوسی" از خاکستر سر برخواهد آورد."
رویایی که شاید کنفرانس "ژنو ۲" آخرین راه برآورده شدنش باشد. کنفرانسی که در حال برگزاری است اما دو طرف چندان با امید درباره آن حرف نمی زنند.

• علت کناره گیری شما از رهبری شورای مخالفان اسد چه بود؟ آیا فشار تندروها و مخالفت شما با مبارزه مسلحانه علیه دولت سوریه سبب شد تا چنین تصمیمی بگیرید؟

علت استعفای من از عضویت در شورای ملی سوریه احترام قائل نشدن برخی از اعضای این شورا به قانون و عدم احساس مسئولیت بود. این گروه از اعضا پیشنهاد ایجاد اصلاحات در ساختار شورا را مطرح کردند که طبق آن هر سه ماه یک بار بایستی تمامی اعضا شورا تغییر می کردند. از دیدگاه من چنین تصمیمی منجر به ایجاد بی ثباتی در شورای ملی سوریه شده بود و سبب می‌شد تا رقابت برای کسب منصب ریاست جایگزین حس همکاری در شورا شود. در این صورت ریاست شورا در معرض تهدیدی دائمی قرار می‌گرفت.

• میزان تاثیر کشورهای خارجی از جمله قطر و ترکیه بر شورا به چه میزان است؟

نخست بایستی بگویم که فشاری از جانب دولت‌های ترکیه و قطر بر شورای ملی سوریه وجود ندارد. شورای ملی سوریه به هیچ وجه بر سر استقلال و حاکمیت سوریه با کشوری مصالحه و سازش نخواهد کرد. با این حال با تغییر وضعیت در سوریه و تبدیل شدن اعتراض مسالمت آمیزبه نبردی مسلحانه تاثیر این کشورها افزایش پیدا کرد. واحدهای تازه نظامی وابستگی بیشتری به سلاح‌های ارسالی از سوی کشورهای عربی و سایر کشورهای خارجی پیدا کردند. با این حال بایستی گفت که این کشورها همکاری کافی و مستقیمی با ما نداشته‌اند. به همین خاطر ما تدریجا مشاهده کردیم که با وضعیتی غیر قابل مدیریت مواجه هستیم. اکنون با وضعیتی روبرو هستیم که درآن تعداد گروه‌های مسلح خودمختار در شهرها و روستاهای سوریه در حال رشد هستند.

• فارغ از موضع کنونی دولت سوریه نظر شما در مورد اسرائیل چیست؟ دولت اسرائیل تا چه میزان بر تحولات سوریه تاثیر گذاشته است؟

بر کسی پوشیده نیست که میان سوریه و رژیم اسرائیل از نظر اخلاقی، سیاسی و ارضی منازعاتی وجود دارد. به گمان من ماجرای اراضی اشغال بلندی‌های جولان توسط رژیم تل آویو از دهه ٨۰ میلادی و هم چنین مسئله فلسطین زخم‌هایی پاک نشدنی بر قلب تمامی اعراب هستند. شهرک سازی‌های رژیم اسرائیل اقداماتی غیرقانونی و غیر مشروع علیه فلسطینیان است که بایستی اتحاد بین المللی درمحکومیت آن ایجاد شود. در این مورد اکثر قطعنامه‌های صادر شده از سوی سازمان ملل اجرا نشده‌اند. در مورد سوریه نیز رژیم اسرائیل در تلاش است تا به عادی سازی روابط خود با جهان عرب و کشورهای مسلمان بپردازد بدون آن که خود را ملزم به رعایت قوانین و هنجاری‌های بین المللی بداند.

• به عنوان کسی که تلاش می کند خودش را یک روشنفکر معرفی کند آیا شما از به قدرت رسیدن تندروها در سوریه هراسی ندارید؟

اگر شما به اصول اخلاقی، قانون، عدالت، برابری، آزادی، کرامت انسانی، اتحاد و مسئولیت مشترک انسانی اعتقاد دارید بدانید که ما هرگز ناامید نخواهیم شد. من می‌دانم که سوریه از دوران تاریک و ظلمانی عبور خواهد کرد. با این حال، این دوره موقت خواهد بود گرچه ممکن است که سال‌ها به طول بیانجامد. مرگ انسان‌ها ممکن است اما بدانید انسانیت نخواهد مرد. من به این موضوع ایمان دارم. سوریه قربانی موقعیت ژئوپولیتیک خاص خود بوده است. سوریه در تقاطع تمدن‌های گوناگون قرار گرفته است. سوریه ای که من می‌شناسم در میانه کوهپایه‌های ناهموار و صحراهای لم یزرع واقع شده است. با این حال، من مطئمنم که سوریه بر ضعفش فائق خواهد آمد و همچون ققنوسی از خاکستر سر برخواهد آورد.

• اکنون در میان اپوزسیون سوریه اختلاف نظرهای بسیاری وجود دارد. در چنین شرایطی راهکار شما برای اجماع اپوزیسیون چیست؟ آیا آنان می‌توانند برای آینده سوریه برنامه ای منسجم ارائه دهند؟

وجود چند دستگی در اپوزیسیون سوریه به دلیل تکثر گروه‌های مختلفی است که در آن عضویت دارند. امروز سوریه در بحرانی بزرگ گرفتار شده است؛ سوریه تحت مداخلات همه جانبه کشورهای خارجی قرار گرفته است و فقدان اتحاد بین المللی برای حل بحران سوریه دیده می‌شود. با این وجود، اختلاف موجود میان نیروهای اپوزیسیون سوریه نمایی از وجود بحرانی فراتر از جنگ در کشورمان و تبعات آن است. این اختلاف نشان دهنده آن است که سوری‌ها کنترل خود بر آینده و سرنوشت کشورشان را از دست داده‌اند و چشم اندازی برای بهبود اوضاع و پایان بحران نمی‌بینند.

• شما سال‌ها در فرانسه و دور از وطنتان زندگی کرده‌اید. آیا شما و سایر اعضای اپوزیسیون که سال‌ها در بیرون از سوریه بوده‌اید ارزیابی و شناخت واقع بینانه ای از شرایط اجتماعی – سیاسی داخلی سوریه دارید؟

اقامت من در خارج از سوریه بدین معنا نیست که من می‌خواهم دور از وطنم زندگی کنم. ما همگی مسافرانی هستیم که در میان تمدن‌های گوناگون و نواحی دورافتاده در سفریم. من بیش از هر کس دیگری نسبت به خواسته‌های سوری‌ها حساسیت نشان می‌دهم. بودن من در خارج از سوریه به من این اجازه را می‌دهد تا با سوری‌ها چه در داخل و چه در بیرون از وطنم ارتباط داشته باشم. آگاهی ما سوری‌ها از وضعیت کشورمان در توازن است چرا که ما دارای فرهنگی چند ساحتی و کمتر یکپارچه هستیم.

• طیف وسیعی از جریانات سیاسی کرد سوریه خواستار برقراری نظامی فدرال در این کشور هستند. نظر شما در مورد فدرالیسم چیست؟ آیا چنین نظامی در سوریه کارکرد مثبتی خواهد داشت؟

مسئله اصلی موضوع فدرالیسم نیست بلکه محتوایی است که شما می‌خواهید از این واژه بیان کنید. در کشور ما سوریه اعتماد میان عناصر مختلف تشکیل دهنده ملت مان چندان زیاد نیست و در زمانی که مفهوم ملت در عمل هنوز به طور کامل شکل نگرفته باشد، طرح ادعای فدرالیسم با انگیزه‌های پنهان فرقه ای و مذهبی گروه‌هایی خاصی مطرح می‌شود که صرفا منافع خود را دنبال می‌کنند. در مناطقی که آمیختگی قومیتی و مذهبی وجود طرح مسئله فدرالیسم از سوی یک گروه خاص قومیتی که مورد حمایت ویژه کشورهای خارجی و یا منطقه ای قرار دارد می‌تواند وضعیت را به سوی جنگ‌های قومیتی سوق دهد و به "پاکسازی قومیتی" بیانجامد.

• در ماه جون سال ۲۰۱۲، روزنامه نیویورک تایمز گزارش داد که سازمان سیا تجهیزات نظامی از جمله اسلحه و سلاح‌های ضد تانک خریداری شده توسط عربستان سعودی و قطر را در اختیار نیروهای وابسته به اخوان المسلمین سوریه قرار داده است. به نظر شما آیا آمریکایی‌ها خواستار به قدرت رسیدن اخوانی‌ها در منطقه و اخوانیزه کردن خاورمیانه هستند ؟

این اسناد کاملا جعلی هستند. تا به امروز افراد مسلح مخالف دولت سوریه برای دستیابی به اسلحه به هر کجا از جمله لبنان، عراق و به طور خاص به مناطق مختلف در داخل سوریه مراجعه می‌کنند. در صورتی که سیا نقشی در روند مبارزات شبه نظامیان داشته بایستی بگویم که این نقش در بازداشتن شبه نظامیان و جلوگیری از تقویت و سازماندهی آنان بوده است. در صورتی که سیا قصد داشت در جنگ سوریه سرمایه گذاری ای داشته باشد وضعیت مبارزان سوری در شرایط بغرنجی نبود که امروز در آن به سر می‌برند.

• به نظر شما تکرار سناریوی افغانستان در سوریه که با کمک آمریکایی‌ها و دستگاه اطلاعات نظامی پاکستان تندروها در این کشور به قدرت رسیدند در انتظار سوریه نیست؟

به نظر من هیچ نقطه مشترکی میان وضعیت کنونی سوریه و وضعیت افغانستان در گذشته وجود ندارد. این دو مورد متفاوت از یکدیگر هستند. در افغانستان، دولت آمریکا با استفاده از قوه قهریه وارد عمل شد تا کنترل قدرت در آن کشور را در دست گیرد. با این حال در سوریه آن‌ها تا پایان از مداخله نظامی مستقیم خودداری کردند علیرغم آن که باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا خط قرمزی را در مورد استفاده از سلاح شیمیایی تعیین کرده بود. آن‌ها با اقدامات خود سبب شده‌اند تا کشوری چون سوریه با مردمی سالم و نیرومند به وضعیتی دچار شود که مورد پسند رژیم اسرائیل است.

• شما در کتاب مانیفست دموکراسی خود که در دهه ۷۰ میلادی منتشر شد به عصر روشنگری اروپا اشاره کردید و آن را الهامی برای نوزایی عربی دانستید اکنون سه دهه از آن زمان می‌گذارد و بهار عربی در کشورهای منطقه به وقوع پیوسته است. آیا این رویدادها تحقق یافته همان پیش بینی‌های شما بوده و می‌توان از آن به عنوان رنسانس عربی یاد کرد؟

من گمان نمی‌کنم که رنسانس عربی الهام گرفته از عصر روشنگری اروپا باشد. با این حال مشخص است که عصر روشنگری در اروپا نشان دهنده تحولی بزرگ در تاریخ مدرنیته و پیشرفت بشریت بود. با این حال، به نظر من انقلاب های اخیر که "بهار عربی" نام گرفته‌اند را می‌توان زایش و تبلور مفهوم "شهروندی" در میان ملت‌های عرب دانست و در نتیجه حرکت به سوی دموکراسی در کشورهای عربی که برای دهه‌های متمادی به تعویق افتاده بود. اکنون ملت‌های عرب که سال‌ها جایگاهشان تا حد "برده" تنزل یافته بود در پی دستیابی به موقعیت واقعی خود هستند.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست