از جنوب زبانم و چه هیاهویی
عاطفه گرگین
•
قطارهای مرگ سوسن می کارند
مردگان از آسمان پناه می جویند
ماه از پله های تنهایی بالامی رود (از "چه هیاهویی")
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۲ مهر ۱٣٨۵ -
۲۴ سپتامبر ۲۰۰۶
● از جنوب زبانم
توفان فنجان قهوه ام را سر می کشم
دود می کشد دلم
و
زبانم تلخ می شود
واژه ای که افتاد
از جنوب زبانم
تا آخر جهان
می چرخد
تاب میخورد
در شمال زبانت
● چه هیاهویی
اشباح ارواح را به رقص
می خوانند
قطارهای مرگ سوسن می کارند
مردگان از آسمان پناه می جویند
ماه از پله های تنهایی بالامی رود
و عریانی پریشان می کند خود را
چه هیاهویی
پرندگان شیفته آزادی
آزاد می کنند خود را
|