سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

یادِ امیر پرویزجانِ پویان
یادت چو می کنم، غم ام از یاد می رود
غزل


اسماعیل خویی


• یادت چو می کنم،غم ام از یاد می رود:
تنها نه غم، که عالم ام از یاد می رود.

شبهای شاد خواری مان یادم آید و
روزانِ تیره ی غم ام از یاد می رود. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۱۶ بهمن ۱٣۹۲ -  ۵ فوريه ۲۰۱۴



یادت چو می کنم، غم ام از یاد می رود:

تنها نه غم، که عالم ام از یاد می رود.

شبهای شاد خواری مان یادم آید و

روزانِ تیره ی غم ام از یاد می رود.

نیز این مرا، که بی تو بسی سال‌ها گذشت

بی هیچ یار و همدم ام، از یاد می رود.

چون یادم آید این که شدی کُشته در نبرد،

مستِ غرور ، ماتم ام از یاد می رود.

آینده را چو می نگرم از نگاهِ تو،

اکنونِ کشورِ جم ام از یاد می رود.

چون آیدم جهانِ خیال ات به پیشِ چشم،

نقشِ بهارِ خُرّم ام از یاد می رود.

پویان! سپاس بر تو، که چون آیی ام به یاد،

رنج زمانه یک دم ام از یاد می رود.



سوم اردی‌بهشت ۱٣۹۰،
بیدرکجای لندن


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست