فرهنگ ها و زبان های مادری
ف. آگاه
•
فرهنگستان ایران می بایستی از تنوع زبان ها در ایران پشتیبانی کند، تا فرهنگ ایران به این وسیله با بهره گیری از مبادلات فرهنگی میان فرهنگ های متنوع اقوام ایرانی و از طریق زبان های مشترک با فرهنگ های همسایه شکوفاتر شده و در صورت امکان از پیشرفت های فرهنگی همسایگان نیز بهره یابد.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۱۵ بهمن ۱٣۹۲ -
۴ فوريه ۲۰۱۴
با تاسف بسیار مطلع شدم که در پی تصمیم دولت جدید ایران جهت مطالعه ی ایجاد امکانات برای تحصیل به زبان مادری، بعضی از اعضای «فرهنگستان ایران» با تحصیل ایرانیان به زبان مادری شان مخالفت کرده اند. از آنجائی که نویسنده نیز نظیر اعضای محترم فرهنگستان ایران تجربه ی طولانی در تحصیل و تحقیق فرهنگ به زبان غیرمادری داشته است، مایلم تجارب فرهنگی خویش را یاد آوری کنم.
اشاعه ی فرهنگ وظیفه ی اصلی فرهنگستان است. لذا هر عاملی که به اشاعه ی فرهنگ کمک کند، می بایستی مورد استقبال فرهنگستان قرار گیرد. از آن جائی که پیشرفت فرهنگ تنها در سایه ی تبادلات فرهنگی با فرهنگ های دیگر میسر بوده و زبان مهمترین عامل فرهنگ و وسیله ی تبادلات فرهنگی است. بنابراین تنوع زبان ها بواسطه ی تنوع فرهنگی و تبادل اثر میان فرهنگ های متنوع موجب اشاعه ی فرهنگ خواهد شد. لذا فرهنگستان ایران می بایستی از تنوع زبان ها در ایران پشتیبانی کند، تا فرهنگ ایران به این وسیله با بهره گیری از مبادلات فرهنگی میان فرهنگ های متنوع اقوام ایرانی و از طریق زبان های مشترک با فرهنگ های همسایه شکوفاتر شده و در صورت امکان از پیشرفت های فرهنگی همسایگان نیز بهره یابد. کمااینکه فرهنگ منحصر به زبان نیست.
سیر تکامل فرهنگ ایران به ویژه در دوران پیشرفت جهانساز آن در صده ی های سوم تا ششم هجری که دانشمندانی نظیر خوارزمی، ابن سینا، فارابی، بیرونی و خیام را پرورده است، نشان می دهد که شکوفایی جهانتاب فرهنگ ایران مبتنی بر تنوع زبان ها و فرهنگ های مختلف اقوام ایرانی بوده است. چه، بواسطه ی تنوع زبان های آموزشی آنعصر، فرهنگ ایران توانسته است هم از تبادلات فرهنگی با حوزه های فرهنگی غربی و شمالی در بخارا و سمرقند و آسیای صغیر بهره مند شود. و هم از فرهنگ های نواحی عربنشین عراق و سوریه تا لبنان در شرق و جنوب متمتع گردد. کمااینکه تاثیر اندیشه های بدیع الکندی بر فلسفه ی اسلامی در ایران بدون آموزش زبان عربی در ایران میسر نمی گشت.
از جانب دیگر درک اساسی محتوای تحصیلات و مخصوصأ مقولات علمی که ضروری پیشرفت فرهنگی در جهان معاصر محسوب می شوند، تنها بواسطه ی ایجاد رابطه ی فکری با آن ها در زبان مادری و فهم شان از طریق مقایسه و تطبیق با نماد های آشنای ذهنی اولیه، که صرفأ به زبان مادری درک می شوند، میسر است. در حالیکه درک مقولات اساسی علمی نظیر "نیرو" و "انرژی" به زبان غیر مادری به سبب عدم ارتباط فکری با نماد های اولیه ی آن، همواره مصنوعی خواهد بود. نمادهای ذهنی مبتنی بر تجارب روزمره ی دوران بلوغ، نوعی اولیه و ابتدایی از «تجارب فکری» متداول در علوم دقیقه هستند که بدون آن ها طرح بسیاری از نظریه های اساسی علم قرون اخیر میسر نمی شدند. کمااینکه حتی درک منطقی مقولات یاد شده نیز به جهت جنبه ی تجربی منطق نظیر الف ˂ ب، ب ˂ ج، پس الف ˂ ج؛ بدون اتکاء به تجارب فکری مبتنی بر نمادهای اولیه ی درک شده به زبان مادری، ممکن نیستند. اجبار حفظ کردن دروس علمی نظیر فیزیک و ریاضیات به زبان غیر مادری در مدارس نواحی غیر فارس زبان ایران حقیقتی است ناشی از فقدان آن نماد های اولیه، که حداقل یکی از علل ضعف علمی فرهنگ ایرانی محسوب می شود.
لذا تحصیل می بایستی به هر زبانی که محصل مایل است و مخصوصأ زبان مادری وی، آزاد باشد تا نه تنها به واسطه ی این آزادی، میل محصلین به تحصیل بیشتر شده، و تعمق در تحصیلات به واسطه ی درک بهتر محتوا به زبان مادری، ممکن گردد. بلکه از طریق تسلط ایرانیان به زبانهای مختلف، آنان بتوانند از مواهب اندیشه ها و دانش های مختلف موجود در زبانهای متفاوت بهره جویی کنند.
|