یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

دارایی معنوی اندیشمندان متعلق به جامعه است
متن سخنرانی ناصر زرافشان در مراسم بزرگداشت مختاری و پوینده


• در مراسم بزرگداشت محمد مختاری و محمدجعفر پوینده اعضای کانون نویسندگان ایران که در جریان قتل های زنجیره ای کشته شدند، دکتر ناصر زرافشان سخنرانی کرد. اخبار روز متن این سخنرانی را به نقل از «اندیشه ی آزاد - خبرنامه ی داخلی کانون نویسندگان ایران» منتشر می کند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱ اسفند ۱٣۹۲ -  ۲۰ فوريه ۲۰۱۴



حتی مرگ طبیعی در هر حال تلخ و پذیرش آن دشوار است و این دشواری وقتی که در گذشته صاحب اندیشه و حیات و حضور او منشاء اثر اجتماعی باشد، بسی تلخ تر و دشوارتر است.
و اکنون به این درد، تلخی این واقعیت را هم بیفزایید، که اینجا نه مرگ طبیعی یک انسان، که قتل انسانی اندیشمند بدست انسانهایی دیگر مطرح است. دارائی مادی فردی که از میان ما می رود به وراث او منتقل می شود همانگونه که این وراث ولی دم او هستند. اما دارائی ذهنی و معنوی اندیشمندان متعلق به جامعه است و اولیای دم اندیشمندان جان باخته جامعه و همه مردم هستند و اکنون این ولی دم تاریخی، جامعه که پاسدار خون این جان باختگان است این پرسش را در ذهن جمعی خود دارد که چرا آنها را کشتید؟
آیا گناه مختاری و پوینده تنها این بود که سر در لاک درماندگی فردی خود فرو نکرده بودند، که پیام شما را نشنیده بودند که «عافیت و سلامت در تنهایی و تسلیم است»؟ که با عسرت اما عزت زندگی می کردند و به دنبال غارت میلیاردی ثروت های جامعه نبودند، که تابعیت دوگانه و سه گانه نداشتند. آیا مختاری ها و پوینده ها «مقدمین علیه امنیت داخلی کشور» هستند و آنان که به اتکای تابعیت های دوگانه و کارت های اقامت رنگ و وارنگی که در جیب دارند، ارقام هزار میلیاردی ثروت ملی را به پشتوانه پست های بالای مملکتی به یغما می برند، «خادمین امنیت داخلی کشور» اند؟
مرگ، بدون پیرایه هائی که طی اعسار و قرون به آن بسته و به آن نسبت داده اند، امری مطلق و گزیرناپذیر است که بی چون و چرا برای همه ما وجود دارد. زمان مرگ شما نیز، مرگی زشت و پلشت نیز خواهد رسید.
تن مادی همه رفتگان سرشناس تاریخ نیز تجزیه شده و از میان رفته و کسی «دخمه شان نیز نارد به یاد» اما اندیشه های افلاطون، ارسطو، دموکریت، اسپینوزا، روسو و مارکس امروز هم شاید قدرتمندتر از زمان حیات خود آنان، در فعال ترین بخش حیات ذهنی و معنوی جامعه جریان دارد و آنان گوئی از خلال این اندیشه ها به حیات خود ادامه می دهند.
جستن، یافتن، به اختیار برگزیدن و آنگاه درون آنچه یافت شده است رنج بردن، پافشردن تا غایت و درون آرمان خویش جان سپردن، اگر از این مرگی والاتر هست نشان دهید. اما یادتان باشد قاتلان تاریکی، و سازندگان گورهای دسته جمعی هرگز در تاریخ نتوانسته اند کرد و کار خویش را برای همیشه پنهان نگه دارند.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست