گزارشی از میزگرد "حصر، سه سال صبوری و سرفرازی" در گوتنبرگ
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۵ اسفند ۱٣۹۲ -
۲۴ فوريه ۲۰۱۴
میزگردی با عنوان "حصر، سه سال صبوری و سرفرازی" برای بررسی ابعاد مختلف حبس و حصر غیرقانونی رهبران جنبشسبز، با سخنرانی آقایان محسن حیدریان، رضا طالبی ، مرتضی کاظمیان و رجبعلی مزروعی در گوتنبرگ برگزار شد.
در این مراسم که با همکاری "اتحادجمهوریخواهانغربسوئد" و "راهسبزامیدگوتنبرگ"(رساگ) برنامهریزی و اجرا شد، حصر کروبی، موسوی و رهنورد از جنبه های مختلف بررسی شد و سخنرانان بازخوانی خود از سه سال گذشته را با نگاه به پیشینه ی تاریخی جنبش ها و خیزش های مردم ایران بیانکردند.دیدگاه و محور اصلی سخنان خود را بیان کردند.
این نشست در دو بخش جداگانه برگزار شد و طراحی آن به شکلی بود که امکان گفتگوی چندجانبه میان سخنرانان و شنوندگان را فراهم کرد و پرسشهای کتبی و شفاهی شنوندگان حاضر در نشست هم بیان شد.
در بخش نخست هریک از سخنرانان در فرصت کوتاه ۱۰ دقیقه ای کلیات دیدگاه و ساختار سخنان خود را تدقیق کردند. پس از آن پرسش های کتبی پاسخ دادهشد و در بخش دوم نشست سخنرانان پس از بیان دیدگاه های خود به پرسش های شفاهی هم پاسخ گفتند.
محسن حیدریان:
رهبران جنبش سبز به همهی دموکراسی خواهان تعلق دارند.
بخش نخست این نشست با سخنان "محسنحیدریان" پژوهشگر و دانش آموختهی علوم سیاسی ساکن سوئد آغاز شد. وی سخنان خود را بر "اهمیت و جایگاه رهبران جنبش و چرایی ادامه ی حصر"متمرکز کرد و گفت : من در اصلی ترین بخش تلاش خواهم کرد به این پرسش پاسخ دهم که چرا کوشش برای آزادی رهبران جنبش یک اهمیت اخلاقی و سیاسی برای کنشگران و کوشندگان خارج از ایران است.
حیدریان در بیان اهمیت جایگاه رهبران جنبش گفت:"موسوی، کروبی و رهنورد به دلیل مختلف از جمله مواضع و رفتارسیاسی، ارائه گفتمانی مدرن و چالش گرایانه و تمرکز بر التزام به نیز تلاش برای واداشتن راس حاکمیت درایران به تمکین از قانون برگ زرینی در تاریخ سیاسی ایران از نگاه دموکراتیک گشودند و بدل به سه تن از چهره های ماندگار تاریخ سیاسی ایران شدند.
وی ادامه داد: از ویژگی های بارز این رهبران می توان بر قابل فهم کردن پیچیده ترین مسائل سیاسی وفرموله کردن آنها اشاره کرد که با این هنر موفق شدند این مسائل را به میان مردم بیاورند و یک جنبش اجتماعی گسترد با وزن و بار دموکراتیک ایجاد کنند. این سه از ابتدا تا امروز روز بر موضوع آزادی و آزادیخواهی باقی مانده و پافشاری کرده اند و در بیش از ۱۰۰۰ روز حبس آنها نه در مقابل دیو استبداد زانو زده اند ، نه تسلیم شده اند و نه طلب عفو کرده اند.بنابراین مجموعه رفتار این سه نخبه سیاسی آنها را از تعلق صرفا به یک گروه و گرایش سیاسی فراتر برده و آنها متعلق به همه ی جامعه ایران هستند.
محسنحیدریان چرایی ادامهی حصر را موردتوجه قرارداد و گفت: اگرچه بخشی از جنبشسبز به وعده روحانی که آزادی رهبران جنبشسبز بود در انتخابات شرکت کردند و به او رای دادند، اما آنها و ما نباید فراموش کنیم پدیدهای به نام "قدرت پنهان"درحکومت جمهوری اسلامی یکی از عوامل اصلی استمرار حبس و حصر غیرقانونی رهبران جنبش سبز است. این "قدرت پنهان" که میتوان از آن با نام راست افراطی یادکرد،به دلیل پول نفت و اهمیت ژئوپلوتیک ایران بسیار گسترش و نفوذ پیدا کرده و نقاط کلیدی ارکان تصمیمگیری اقتصادی و سیاسی ایران در اختیار دارد. این قدرت پنهان اگر چه در آخرین انتخابات موفق نشد سناریوی کودتایانتخاباتی را تکرار کند و مجبور به تمکین شد، اما فکرنمیکنم به این سادگی کوتاه بیاید.
وی افزود: این جریان در مورد حصر نه قادر به ارائه کیفرخواست مقبولی است نه قادر به برگزاری دادگاهی علنی و قانونی است و نه می تواند رهبران جنبش را آزاد کند. اگر این ها دادگاهی علنی رسمی و قانونی برگزارکنند همهی دلایل و مشکلات مردم ایران آشکار و بیان خواهدشد.
این پژوهشگر علوم سیاسی و اجتماعی ادامه پیکار را متمرکز بر آزادی میرحسین موسوی ، زهرا رهنورد و مهدی کروبی دانست و گفت: اهمیت این پیکار در نقش نمادین آنها در دفاع از آزادی و پایداری و شفافیت سیاسی آنها است و نه تنها در افکار عمومی بلکه در درون اصول گرایان حاکمیت نیز کمتر کسی در پیروزی و برتری معنوی و اخلاقی رهبران جنبش سبز بر نیروهای استبدادی و تاریک اندیش، دچار تردید است.
محسن حیدریان در پایان سخنان خود تصریح کرد: بار اخلاقی و سیاسی تلاش برای پایان حصر رهبران جنبش بر دوش نیروهای آزادیخواه داخل و خارج کشور قرار دارد. بنابراین وظیفه ماست که برای آزادی هر چه سریع تر و بدون تاخیر آنها و یا فراهم کردن امکان دادرسی منطبق برموازین حقوقی، عادلانه و علنی برای آن ها تلاش کنیم. چراکه آزادی این عزیزان یک اهمیت نمادین برای گشایش فضای سیاسی کشور دارد و گام موثری در راه دستیابی به آزادی های اولیّهی پایمال شده: از جمله آزادی مطبوعات واحزاب و سندیکاها وتشکلات مدنی، وتامین هرچه فزاینده ترِحاکمیّت ملت بابهره گیری از راه های آرام ومسالمت دارد.
رضاطالبی:
رهبری دموکراتیک در جنبش سبز، غایب است.
رضاطالبی کنشگرسیاسی مقیمسوئد،سخنان خود رابه بررسی ساختار جنبشسبز، رهبری و مدیریت جنبش و روند تاثیرات متقابل داخل و خارج ایران از یکدیگر را در جریان جنبش متمرکز کرد و انتقاداتی را بر رهبری و سازمان جنبش وارد دانست.
به باور رضا طالبی پشتیبانی از جنبش سبز در طول تاریخ سیاسی ایران از سوی نیروهای مدنی خارج از ایران بی نظیر بود. به شکلی که گرایش های افراطی که با جنبش فاصله دارند به جنب و جوش در آمدند اما آنگونه که باید و شاید از این پشتیبانی و غلیان نیروها در خارج از کشور بهره گرفته نشد.
وی ویژگی عمدهی جنبش را گستردگی آن معرفی کرد و گفت: پشتیبانی از جنبش هم متاثر از این گستردگی بود و محدود به جریان ها و گرایش های حزبی و سیاسی نشد و توانست غیر سیاسی ترین افراد جامعهی خارج از ایران را با خود همراه کند.
این عضو مرکز آموزش کارگران سوئد در گوتنبرگ، رهبری و مدیریت جنبش سبز را مورد نقد قرار داد و سه اشکال عمده آن را در "غیردموکراتیک بودن" ،"اختلاف و پراکندگی بسیار" و "عدم صداقت" چهره های شاخص جنبش سبز در خارج از ایران دسته بندی کرد و گفت: از نظر من حتی پیش از حصر، کادر رهبری و نخبگان جنبش در استمرار جنبش بسیار بد عمل کردند چراکه نگاه مدیریتی و رهبری آنها در بالاترین سطوح غیردموکراتیک است. رهبری جنبش قبل و بعد حصر تنها آن بخش را دیدند که به تفکر و ایدئولوژی خودشان نزدیک بود.
رضاطالبی نقد خود را به چهره های شاخص جنبش در خارج از کشور هم معطوف کرد و افزود:اختلاف و پراکندگی این چهرهها در نظر و عمل از یک سوی و تسویه حساب نکردن باگذشتهی خود، در مورد وقایع روی داده پس از انقلاب ۵۷ از سوی دیگر را از دیگر اشکالات مورد نظر خود برشمرد و گفت: آنها که درداخل هستند شاید نتوانند اما آنها که به خارج از کشور آمدند باید موضعگیری میکردند نسبت به حرکاتی که پس از انقلاب ۵۷ در ایران روی داد.
وی در ادامه ی سخنان خود به دلایل استمرار حصر هم اشاره کرد و گفت: یکی از دلایل این امر میتواند مذاکرات حکومت ایران با غرب باشد که رهبران جنبش را به نوعی در این مذاکرات به گروگان گرفته است تا در زمان مناسب از آن استفاده کند.
رضا طالبی برای شکس حصر و پیشبرد دموکراسیخواهی در ایران پیشنهاد داد جنبش سبز پروژهی همکاری جدی و برنامهریزی شده با نهادها و جوامع مدنی کشورهای دیگر را دردستور کار خود قرار دهد چرا که حصر به دست این جوامع مدنی خارجی شکسته و اعدام ها متوقف خواهد شد.
وی یکی از عمده ترین مشکلات جنبش در این بخش را متوجه بازتاب درست احبار، دیدگاه ها و برنامه های جنبش به جوامع مدنی، احزاب و نهاد های مردمی کشورهای غربی دانست . گفت ما باید بر این نهاد ها متمرکز شویم تا انها صدای جنبش را از درون جامعه خود به سیاستمداران کشورهایشان بازتابدهند ودولت ها را وادار به اقدامات عملی کنند.
مرتضی کاظمیان:
مطالبهی آزادی رهبران جنبش سبز از روحانی و رهبری
مرتضی کاظمیان، روزنامهنگار و فعال ملی ـ مذهبی دیگر میهمان نشست گوتنبرگ بود که دیدگاههای خود را در موضوع حبس خانگی رهبران جنبشسبز بیان کرد. وی گفت: «مستقل از اینکه آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد به دلیل صداقت و صراحت و شجاعتی که در کنار جنبش اعتراضی از خود بروز دادند، و در موقعیت رهبری این جنبش اجتماعی مدرن قرار گرفتند؛ مسئلهی آزادی زندانیان سیاسی با این سه نام گره خورده است. باید پذیرفت که بهدلیل رفتار سیاسی آنان از فردای انتخابات ۱٣٨٨، و بهویژه با توجه به ایستادگی آنان با وجود هزاروصد روز حبس بدون محاکمه، این سه، برجستهترین و شناختهشدهترین زندانیان سیاسی ایران محسوب میشوند.»
این فعال سیاسی مقیم پاریس، تصریح کرد که «به جنبش سبز بهعنوان اتفاقی که در تاریخ سیاسی ایران رُخ داده و تمام شده، نگاه نمیکنم. شاید وجه خیابانی این جنبش اجتماعی پایان یافته و به "سایه" رفته باشد، اما جنبش اعتراضی زیر پوست جامعه ایران جاری است. این جنبش، متاثر از دگرگونیهای اجتماعی است. تغییرات درحوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، در حوزه طبقهی متوسط مدرن ایران، در بخش زنان و جوانان و ... که مطالبات خود را به اشکال گوناگون و در مقاطع مختلف، تعقیب میکند.»
کاظمیان افزود: «انتخابات ۱٣۹۲ خود یک شاهد است. جنبش سبز چه در وجه ایجابی و اثباتی و چه در وجه سلبی، خواستههای خود را مطرح و بخشی از آن را متحقق کرد. جنبش اعتراضی و دموکراسیخواه مردم ایران چنان برای حاکمان محسوس بود که رهبر جمهوری اسلامی را وادار ساخت در آستانهی انتخابات اعلام کند، حتی مخالفان نظام برای ایران هم که شده در انتخابات شرکت کنند؛ و نیز از "حق الناس" بگوید. و درنهایت هم حسن روحانی، به عنوان فرد پیروز اعلام شد.»
این کوشنده ملی ـ مذهبی در بخش دیگری از سخنان خود به اظهارنظرهای صریح رهنورد، کروبی و موسوی در حمایت از حقوق اساسی مردم ایران، و نیز نقد حاکمیت اقتدارگرا اشاره کرد. وی ازجمله به این اظهارنظر رهنورد اشاره کرد که گفته بود: اعدامهای دهه۶۷ را با هیچ آب زمزم وکوثری نمیتوان شست؛ نیز پیام چند ماه پیش کروبی به روحانی (که تاکید کرد: «در روش سیستمی که به شرع، قانون و حقوق بشر پایبند نیست و استبداد و دیکتاتوری در ساختارش نهادینه شده، صدای مردم بینام و نشان به جایی نمیرسد.»)؛ و این تاکید موسوی که تمامیتخواهان درحال سامان دادن کره شمالی با بزک دموکراسی، در ایران هستند.
این تحلیلگر مسائل سیاسی همچنین در ادامهی سخنان گفت: «ادامه حصر دلایل متعدد دارد. ازجمله: زنده بودن جنبش اجتماعی و احساس ترس کانون مرکزی قدرت از آن، به دلیل فقدان اقتدار دموکراتیک. نیز دیدگاههای صلحستیز و گفتگو گریز جریان راست افراطی در ایران که نه به دموکراسی و گفتگو در داخل نظر دارد و نه از صلح و تنشزدایی در خارج استقبال میکند. یک علت دیگر، موقعیت متزلزل حاکمان در داخل و نیز در منطقه است.» کاظمیان همچنین ایستادگی رهبران جنبش سبز، و عدم عقبنشینی آنان از مواضع خود را، برای رأس نظام سیاسی برخورنده دانست؛ وضعی که از نظر وی، عاملی دیگر در تداوم بازداشت غیرقانونی رهنورد، کروبی و موسوی است.»
کاظمیان پیگیری و تلاش همراهان جنبش سبز و حامیان حقوق بشر در ایران برای طرح مطالبهی آزادی رهبران جنبش سبز از روحانی را مهم دانست. وی گفت: آقای روحانی باید بداند که لایههای اجتماعی تغییرخواه، پیگیر وعدههای ایشان هستند؛ و دولت بنفش بدون همراهی لایههای اجتماعی حامی، و بدون توسعه سیاسی، کامیاب نخواهد بود.
او همچنین با اشاره به این نکته که حصر و تداوم یافتن آن، به صورت مستقیم از نظر و رأی رهبر جمهوری اسلامی متاثر میشود؛ خطاب قرار دادن رأس نظام سیاسی و وادار ساختن وی به پاسخگویی را نیز مهم دانست. کاظمیان همچنین لزوم تداوم آگاهیبخشی کنشگران سبز و فعالان حقوق بشر در داخل و خارج از ایران، در مورد وضع رهبران جنیش سبز و دیگر زندانیان سیاسی را مورد تاکید قرار داد.
آقای مزروعی: منشور جنبشسبز، بهعنوان یک منشور حقوقبشری و گفتمان غالب، قابل اتکاء است
رجبعلی مزروعی عضو موسس حزب جبهه مشارکت ایران اسلامی در آغاز و با توجه به دیدگاه های مطرح شده هرگونه تغییر را بسته به عملنیروهای داخل ایران دانست و اصلی ترین وظیفهی خارج را متوجه بازتاب دادن صدای آنها ارزیابی کرد.
وی براساس تحلیل تاریخی خود از ۱۰۰ سال تحول خواهی در ایران گفم: «من معتقدم جنبشسبز بر روی دوش تمام تجربههای قبلیایستاده است. درواقع این جنبشبرآمده ازتمامی تجربههای گذشته و تکامل یافته آنها است این نکته وجه تمایز جنبشسبز از اتفاقات مشابه در گذشته است. یک سری از جنبشهای گذشته انقلابی بودند، جنبش اصلاحات یک جنبش حکومتمحور در زمان آقای خاتمی بود. اما جنبشسبز که برآمده از یک انتخابات و با شعار "رای من کو؟" آغاز شد، یک جنبش مدنی و حقوق محور با تمام ویژگیهای جنبشهای مدنی بود که درنهایت به منشور جنبشسبز منتهی شد. منشوری که درواقع قبلاز حصر آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد تهیه شد و بهعنوان یک منشور حقوق بشری میتوان به آن اتکا کرد.»
مزروعی این مرحله را یک گذار بزرگ تاریخی دانست که در جنبشسبز اتفاق افتاد و نتیجه گرفت: تمامی نیروهای تحولخواه در ایران میتوانند بر روی منشور جنبشسبز اتفاق نظر داشته باشند. درواقع اگر به دنبال گفتمانی برای تحولخواهی در ایران باشیم، آن گفتمان حتما گفتمان حقوق محور و حقوقبشری خواهد بود و این ناشی از تمامی تجربیاتی است که جامعه ما سپری کرده است.
این کوشندهیسیاسی، جنبشسبز را یک سرمایه اجتماعی برای جامعه ایران دانست و تاکید کرد: این سرمایه اجتماعی دارای ریشه، نیرو و امکاناتی است که در آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد تبلور پیدا کرده و حصر این عزیزان نشانه وجود این سرمایه اجتماعی است و دلیل اینکه حاکمیت حاضر نیست آنها را از حصر خارج کند این است که میداند این عزیزان در صورت خروج ازحصر قادر هستند این سرمایه اجتماعی که متعلق به تمامی ایرانیان است را بالفعلکنند.
وی انتخاب آقای روحانی را یکی از موفقیت های جنبش سبز معرفی کرد و گفت: نیروهای جنبشسبز بودند که در میدان انتخابات توانستند از این فرصت پدید آمده استفادهکنند و به بخشی از خواسته های خود برسند. به عنوان مثال یکی از نگرانی هایی که آقای موسوی در مهر ماه سال ۱٣٨۷ برای حضور در انتخابات عنوان کردند، وضعیت سیاست خارجی ایران بود. ایشان معتقد بود مسیری که آقای احمدی نژاد دنبال کرده کشور را به دامن جنگ خواهد بُرد و ما تمامی دستاوردهای کشور را از دست خواهیم داد. در حال حاضر میبینیم که گفتمانی پیروز انتخابات شد که سیاست خارجی کشور را کاملا تغییر داده است و به دنبال تنش زدایی است و این یکی از پیروزی هایی است که به دلیل گفتمان جنبش سبز به دست آمده است.
رییس انجمن صنفی مطبوعات، ضرورت سازماندهی سرمایههای اجتماعی جنبشسبز را مورد تاکید قرارداد و یکی از مشکلات عمده در جنبش را سازماندهی معرفی کرد و گفت: ما بایدبرای ایجاد جامعهمدنی، احزاب و نهادهای صنفی درکشور همتکنیم. و در این راه نیروهای خارج ازکشور باید تلاشکنند تا به نیروهای داخل به منظور تقویت جامعه مدنی و سازماندهی سرمایه های اجتماعی جنبش، جهت بدهند چرا که از فرصت بوحود آمده باید استفاده کرد. این یکی از راهکارهای تلاش برای رفع حصر است. در واقع برای رفع حصر باید تلاش کنیم نیروی اجتماعی به گونه ای بالفعل شود که توازن نیروها در ایران به نفع جنبش سبز تغییر کند.
این اقتصاددان و کنشگر سیاسی در پاسخ به پرسشی متوجه تغییر سیاست های اقتصادی در دولت روحانی گفت: اگر مسیر آقای احمدی نژاد ادامه پیدا میکرد کشور منفجر میشد. حداقل کاری که شده است این است که در دولت روحانی جلوی آن سیاست مخرب گرفته شده است. اصلاح قانون بودجه سال ۱٣۹۲ و لایحه بودجه سال ۱٣۹٣ بهترین شاخص ها برای تایید این قضیه هستند. نرخ تورم در حال حاضر کاهش پیدا کرده و به احتمال خیلی زیاد در سال آینده این امکان وجود دارد که اقتصاد از رکود خارج شود.
مزروعی در مورد راهکارهای رفع حصر به نظر من باید دولت را تقویت کنیم و از آن دفاع کنیم. البته توجه داشته باشید که این مساله منافاتی با طرح مطالبات ندارد اما باید این قضیه به تضعیف دولت منجر نشود. در عین حال باید به سراغ نیروهای اجتماعی رفته و آنها را سازماندهی کنیم. خوشبختانه در حال حاضر فضا درحال باز شدن است و دوستان در ایران با تمامی سختی ها در تلاش برای تشکیل و سازماندهی نیروهای سیاسی هستند.
گزارش و عکس: فرشید فاریابی
|