یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

توقیف روزنامه آسمان، شور سارتی و خرد آرونی
دیدار


• با تعطیلی روزنامه آسمان، "شور سارتی و خرد آرونی" نیازمند تفسیر دوباره می باشد. تفسیری که بر عهده باورمندان به جنبش های اجتماعی می باشد. جریانی که در صدد است ولایت فقیه را با تفکر مترقی همطراز کند فرصت مانور زیادی ندارد. تغییرات بنیادین در چارچوب رژیم ولایت فقیه امکان ناپذیر است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۶ اسفند ۱٣۹۲ -  ۲۵ فوريه ۲۰۱۴


از زمانی که حسن روحانی در انتخابات مهندسی شده ولی فقیه در خرداد ماه سال جاری به ریاست جمهوری برگمارده شد، تاکنون بیش از هشت ماه می گذرد. انتخاب حسن روحانی به ریاست جمهوری بحث و جدل هایی را در بین فعالان سیاسی داخل و خارج از میهن برانگیخت که شاه بیت اصلی آن بر اساس این توهم استوار می باشد که رویکردهای نوین در صحنه سیاسی ایران توسط حاکمان سرکوبگر به تدریج به مرحله اجرا در می آید. از مشخصه های اصلی این توهم پراکنی وعده باز شدن فضای سیاسی، آزادی زندانیان سیاسی، گشایش های ملموس تر در عرصه های فرهنگی و نشر و جز اینها همچنان برجسته می باشد. توقیف روزنامه "آسمان" در هفته گذشته برای کسانی که اسیر این فضای توهم آلود نشدند تعجب برانگیز نبود اما برای کسانی که با به صدا درآوردن شیپورهای خود قصد داشتند مانع از رسیدن صداهای واقع بینانه تر شوند وضعیت آچمزی را به وجود آورده است. استناد به مقاله خود روزنامه "آسمان" قبل از توقیف، این موضوع را به روشنی آشکار می سازد.روزنامه اطلاعات بین المللی، ۲۹ بهمن ماه، یادداشت روزنامه "آسمان" را آورده که به قلم مهدی یزدانی خرم می باشد. وی در این یادداشت می نویسد:" "جمال میر صادقی رُمانی دارد با نام "بادها خبر از تغییر فصل می دهند" رُمانی که نام اش در این سال ها تیتر مقاله و یادداشت های بسیار زیادی بوده. این نام در بافت خود واقعیتی نهفته دارد که همواره باعث شده با ایجاد کوچک ترین تغییراتی بر پیشانی مطالبی قرار بگیرد که نوید شکسته شده فضاهای ثابت و رفتارهای حاکم را می داده اند. در این چند ماه حوزه فرهنگ و هنر نیز بارها این مرز بین امید و ناامیدی را تجربه کرده. "مقاله در ادامه به امیدهای به وجود آمده در بین چهره های منتقد با روی کار آمدن روحانی و جنتی اشاره می کند و به تشریح وضعیت نشر می پردازد و در ادامه می نویسد:" اما اتفاق بزرگی که بسیاری از اهالی فرهنگ منتظرش بودند و چند بار تا مرحله اجرا رفته و با فشار تندروها ناکام مانده بود، سرانجام افتاد. نشر چشمه رفع تعلیق شده و بعد هم خبر رسید رمان "زوال کلنل" نیز مجوز انتشار گرفته و تا پانزده روز دیگر منتشر خواهد شد. دو نمادی که در چند سال اخیر مظاهر برخورد با فرهنگ و ادبیات بودند، توانستند رها شوند و این قطعا در مسیر همان مساله تغییر است." نویسنده در قسمتی دیگر از مقاله اضافه می کند: "احیای" نهادهای صنفی نویسندگان که در این چند دهه مدام با تنگ نظری سیاسی و ایدئولوژیک روبه رو بوده اند یکی دیگر از این نمادهای تغییر خواهد بود. حال که می توان نسیم تغییر را حس کرد شاید نگاه انتقادی روشنفکر بتواند بیش از پیش رخ نماید و این امیدی ست که احتمالا بسیاری از ما در سر می پرورانیم." مقاله در پایان در نتیجه گیری می نویسد: "ماجرای مشهوری در تقابل رمون آرون و ژان پل سارتر وجود دارد که روایت می کند سارتر راوی هیجان ها و شور روزگارش بود و برای همین همواره به نقد نفی گرا می پرداخت اما آرون خرد گرایی بود در همان دوران که به مفهوم دولت و ویژگی های آن می اندیشید و راه های تحلیل عقلانی رفتارهای آن. حال در این روزگار که چنین رویه ای نیز بین بخشی از بدنه روشنفکرانه ایران به وجود آمده است، شاید باید انتخاب کرد... بین شور سارتی و خرد آرونی... روشنفکر هیجان زده مانیفست دهنده و روشنفکر تفیسرگرای بردبار... من رفتار روشنفکرانه رمو آرون را به واقعیت دنیای خود نزدیک تر می بینم، رفتار روشنفکرانه ای که بردبار است و تفسیری، و صد البته این یک منش اعتدالی است و دور از هیجان و رادیکالیسمی که در لحظه شاید با شکوه به نظر برسد اما دود می شود و به هوا می رود... نوستالژی رفتار رادیکالی سلبی پرونده ای ست که دوران بایگانی اش رسیده است."
نه گردانندگان روزنامه آسمان و نه نویسنده مقاله باور نمی کردند در کمتر از یک هفته بعد از انتشار این مقاله خود این روزنامه به محاق توقیف برود. مقاله نویس روزنامه ای که شناسنامه اش را با مُهر ضد چپ به ثبت رسانده بود خبر از انتشار رُمان "زوال کلنل" داد، احیای کانون نویسندگان را نوید داد و در نهایت خود به جرم عبور از خط قرمزهای ممنوعه اجازه انتشارش امکان ناپذیر شد. در مورد رُمان محمود دولت آبادی و احیای کانون نویسندگان نیک می دانیم که هیاهو برای هیچ بود. در رابطه با توقیف روزنامه آسمان بهترین تحلیل را همفکر این جریان فکری یعنی صادق زیبا ارائه کرد. وی در روزنامه شرق، ٣ اسفند، چنین نوشت: "هر کس که کمترین آشنایی و شناختی از مسوولان، دست‌اندرکاران و نویسندگان روزنامه «آسمان» داشته باشد، شهادت می‌دهد آخرین چیزی که به ذهن آنان خطور می‌کرده، خدای ناکرده توهین و اسائه ادب به مقدسات است. گذشته از آنکه جملگی آنان «بچه مسلمان»، «متدین» و «پایبند» هستند در عین حال نیک می‌دانستند باید در شرایط فعلی، همه حساسیت‌ها و جوانب کار را به خوبی بسنجند. همه شواهد و قرائن موجود حکایت از آن دارد که واقعا هیچ یک از اعضای «آسمان»، خدای ناکرده، قصد و غرض توهین به اسلام نداشته و ندارند و حتی تصور آن هم به ذهن‌شان خطور نکرده است. بنابراین، همانطور که مدیرمسوول روزنامه هم تاکید کرده، اشتباه و خطایی که به صدور حکم «توقیف» روزنامه منجر شد، از روی عمد نبوده است. فرق است میان اتفاقی که با نقشه و تدبیر قبلی و از روی قصد و غرض اتفاق افتاده و اتفاقی که غیرعمد رخ می‌دهد. از این زاویه، اگرچه دوستان روزنامه «آسمان»، دچار قصوری در انتشار آن مطلب شده‌اند اما تعمدی در کار نبوده است و خطای آنان بدون انگیزه قبلی و شبیه همان اشتباهاتی است که گاهی در مطبوعات جهان مشاهده می‌شود و در فشردگی کار روزنامه‌نگاری و حجم سنگین مطالب ریشه دارد. صد البته؛ از مسوولان روزنامه که می‌دانستند در چه شرایطی فعالیت می‌کنند، انتظار دقت بیشتری می‌رفت تا حتی مرتکب خطای غیرعمد هم نشوند." این سخن نماینده جریان فکری است که در طول ماه های گذشته با استفاده از امکانات متعدد به دفاع از حسن روحانی پرداخته و ادعای دمکراسی دارد. در نوشته صادق زیبا کلام حتی یک جمله در دفاع از آزادی مطبوعات سخنی به میان نرفته است و تیغ تیز حمله را متوجه گردانندگان روزنامه کرده که چرا دقت بیشتری به خرج نداده تا به "مقدسات" توهین نشود. البته این نشریات کاملا آزاد هستند تا به لجن پراکنی بر علیه جنبش چپ بپردازند اما اگر به دلیل "فشردگی کار روزنامه نگاری" مطلبی بر علیه قانون ضدانسانی قصاص انتشار "خرد آرونی" که همانا کرنش در برابر سرکوب گران است را باید همچنان ادامه داد. با تعطیلی این روزنامه "شور سارتی و خرد آرونی" نیازمند تفسیر دوباره می باشد. تفسیری که بر عهده باورمندان به جنبش های اجتماعی می باشد. جریانی که در صدد است ولایت فقیه را با تفکر مترقی همطراز کند فرصت مانور زیادی ندارد. تغییرات بنیادین در چارچوب رژیم ولایت فقیه امکان ناپذیر است. 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست