۸ مارس و تقویت گرایشات رادیکال و سوسیالیست زنان-شهناز غلامی
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۱۵ اسفند ۱٣۹۲ -
۶ مارس ۲۰۱۴
دروضعیت بحران آمیز کنونی، زنان با مولفه های نیرومند و تاثیر گذار توانسته اند تا همچون فعّالین دیگر جنبش های مطالبه محور، پتانسیل های نهفته خود را رها سازند و خویشتن حقیقی خود را با اقیانوس بیکران و آبی و شفاف سرتاسر جامعه پیوند بزنند و به نوبه خود به مثابه مولفه ای پرتوان و تاثیر گذار در ایجاد گسلی که می رود تا تمامیت موجودیت جعلی و غیر حقیقی رژیم مافیایی، اقتدار گرایان مذهبی را به زباله دانی تاریخ بیاندازد؛ نقشی پر رنگ و غیر قابل انکار داشته باشند.
بدیهی است که در چنین گستره ای، حرکت متّحد زنان با آرایشی دموکراتیک وتلفیقی می تواند به نوبه خود درایجاد فضاهای تازه برای رفع مکانیسم سرکوب افسار گسیخته ،اقدامات قابل توجهی را انجام دهد. با این حال چالش ها و ابهامات پیش روی فعّالین جنبش زنان با همان معضلاتی که در درون جامعه برای بدنه اجتماعی وجود دارد ، به طور قطع همخوانی دارد.
در شرایط فعلی لازم است تا بدون در نظر گرفتن هر گونه نگاه تک بعدی به بررسی وضعیت جنبش زنان و نیز جایگاه و نقش فعّالان جنبش درخیزش عمومی اخیر به عنوان کنشگران اجتماعی پرداخته شود.و لزوم چرخش رادیکال و ساختار شکنانه جنبش،بر اساس حرکت متحد زنان مورد ارزیابی قرار گیرد.
قبل از شروع انتخابات۱٣٨٨ زنان با ایجاد ائتلاف همگرایی و البته بدون اینکه موضعگیری مشخصی برای شرکت یا عدم شرکت در انتخابات داشته باشند و نیز بدون اینکه از یک کاندیدای معین اعلام پشتیبانی بکنند ، تلاش نمودند تا با درخواست های محوری مورد توافق نیروهای این ائتلاف ، مطالبات خود را در بین کاندیداها مطرح نمایند.و آنها را ملزم سازند که در صورت پیروزی در انتخابات در تحقق مطالبات جنسیتی زنان به اقدامات مناسب بپردازند.
این در حالی است که کنشگران جنبش زنان لازم بود. قبل از پرداختن به این موضوع در رابطه با این مسئله به این نکنه توجه می کردند. که همه کاندیداهای مورد نظر، اعم از آقایان کروبی ، موسوی ، رضایی و احمدی نژاد، جدای از اختلافات درون گروهی که با هم دارند. همه از عوامل رژیم واپسگرای مذهبی محسوب می شوند که برای حفظ موجودیت منحوس خود حاضر می شوند. هر شخص حقیقی و حقوقی را قربانی اهداف شوم و ضدانسانی خود نمایند.
پس چه لزومی داشته و یا دارد که فعالان جنبش زنان تحت عنوان همگرایی و یا هر چیز دیگری بخواهند با چنین رژیم دیکتاتوری به گفتگو بپردازند.هر چند که هدف از این کار طرح موضوعات مربوط به زنان بوده باشد.آیا این عمل در حکم تایید تمامیت چنین رژیم ددمنشی محسوب نمی شود؟!
درک چنین حقایق به غایت تلخی، با چنین فاکتور های قابل لمسی از ماهیت تمامیت خواهانه و ضد بشری رژیم ضد زن در ایران باعث می شود تا ما زنان با آگاهی به عمل جمعی و قدرت تاثیر گذار همبستگی به عنوان فعّالان این جنبش همچون دیگر جنبش های مطالبه محور و سرتا سری با یک چرخش رادیکال، خواهان اضمحلال حاکمیت مستبدان مذهبی باشیم.
جنبش زنان با حضور مستقّل در راهپیمایی های اعتراض آمیز و نیز با ارائه تحلیل و تدوین این موضوعات و نیز با توده ای کردن جنبش لازم است تا با استفاده از حرکت متحد و یک شکل زنان به عنوان مولفه ای تاثیر گذار در ایجاد فضاهای تازه نقشی اساسی داشته باشد. در طی سه دهه گذشته اکثر زنان به علّت عدم دارا بودن مطالبات جنسیتی معین نتوانسته اند تا دگرگونی اساسی و مشخصی در رفع وضعیت پدر سالارانه کنونی بوجود آورند. که این به نوبه خود نشان دهنده این موضوع می باشد که هنوز تمام اعضای جامعه زنان که در بافت های مختلف اجتماعی وجود دارند ،نتوانسته اند تا به آگاهی فمینستی لازم دست یابند.
در وضعبت کنونی که رژیم با بحران های بزرگ سیاسی مواجه شده است .ضروری است تا زنان با نیروی آگاهی و تجربه و با امید فزاینده به فردای روشن آزادی و تحقق عدالت جنسیتی در جامعه، در فرصت بدست آمده به جنس دوم بودن خود، در هر لحظه اعتراض کنند، و در عین حال بکوشند تا جهت گیری شعارهای دمکراسی خواهانه را به سمت شعارهایی که در رابطه با رفع تبعیض جنسیتی است ، تبدیل نمایند .
به عبارت دیگر زنانی که به آگاهی جنسیتی دست یافته اند. باید حضورشان در همه تجمعات و حوزه های عمومی به حضوری با محتوی و معنا دار تبدیل شود . در این مرحله که دینامیسم پبشرفت تاریخ، ما را در موقعیت ویژه ای قرار داده است.آگاهی فمینیستی نمی تواند صرفاً به معنای طرح مطالبات جنسیتی به طور منفرد و مجرد باشد.
درموقعیت کنونی که اقیانوس بزرگ و بیکران مردم با آگاهی به عمل جمعی و قدرت همبستگی درابعادی گسترده دست به نافرمانی مدنی زده اند و خواهان ایجاد تغییرات اساسی بوده و می خواهند تا از وضعیت توهین آمیز و غیر انسانی کنونی به یک وضعیت مطلوب و انسانی برسند، لازم است تا کنشگران این مجموعه نیز با کوله باری از آگاهی و تجربه مشترک عمومی در طرح خواسته های جنبش زنان با بدنه اجتماعی همراه و هم صدا شوند.
این در خواست ها می تواند عبارت از این موضوعات باشند:
-- ایجاد فضای دموکراتیک در کشور به جای فضای رعب و وحشت و غیر دموکراتیک فعلی.
-- اجرای آزادی بیان ، مطبوعات و دیگررسانه های جمعی و نیز آزادی تاسیس احزاب ،سازمان های غیردولتی ،تشکل ها و اجتماعات.
-- ایجاد فضای چند صدایی به جای فضای تک صدایی در جامعه.
-- رعایت حقوق اقوام و ملل زندانی در ایران، بجای ناعدالتی اعمال شده بر علیه آنان در همه مناطق کشور.
--آزادی بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی از تمامی زندان های کشور.
--رعایت حقوق شهروندی و اجرای قوانین مندرج در حقوق بشر .
--اجرای عدالت در همه زمینه ها اعمّ از عدالت اقتصادی ،قضایی ،جنسیتی در جامعه، بجای تبعیض و ناعدالتی که همه شئون حیات فردی و اجتماعی ما را مورد مخاطره قرار داده است.
گدشته از این درخواست ها که دغدغه مشترک بدنه اجتماعی نیز می باشد.کنشگران جنبش زنان لازم است تا در رابطه با موضوعات برابری خواهانه نیز خواستار اجرای موارد زیر باشند:
هر چند طی سال های گذشته رشدگرایشات رادیکال و سوسیالیست چشمگیر بوده و است. امّا با برای اینکه جنبش از زیر سلطه هژمونی نخبگان بورژوا و لیبرال خارج شود. مهم ترین وظیفه ما تقویت این روند می باشد:
--مبارزه پیگیر برای رفع ستم طبقاتی،ملّی و جنسی .
--حذف نگاه جنس دوّم بودن زنان در جامعه و تغییر نگرش تبعیض آمیز به نگرش برابرانه.
-- لغو کلیه قوانین ضد زن و تبعیض آمیز که علیه زنان نوشته شده است .
-- پیوستن به کنوانسیون منع هرگونه تبعیض علیه زنان که یک کنوانسیون جهانی می باشد .
درخاتمه لازم به یاد آوری است که گرایشات مردسالاری و اشکال ستم کشی زنان در جامعه ما ، به وسیله مردان ایدئولوگ و اسلامزده اعمال می شود. که در حال حاضر اکثر آنها در کانون های مافیایی رژیم در حوزه قدرت قرار دارند. حفظ وضع موجود و تحکیم پایه های جامعه زن ستیز و قدرت گرایشات مردسالاری فقط به حکم سرکوب زنان عملی است.
چرا که در هر جا که مردان در مسند قدرت مطلقه و بلامنازع هستند. زنان در شدیدترین شرایط زندگی می کنند و تحت وحشیانه ترین شکل ممکن ، سرکوب می شوند.امید است تا که با تعمیق این مباحث بتوانیم بر معضلات فراروی جنبش زنان فایق آئیم و بتوانیم گرایش رادیکال و سوسیالیستی جنبش زنان را بیشتر تقویت کنیم.
شهناز غلامی
پاریس – ۰۵/۰٣/۲۰۱۴
|