«زنگ ها» و «خوابگونه»
(دو شعر)
عسگر آهنین
•
ساعت دوباره زنگ می زند،
بیآنکه ساعتی باشد
به سوی پنجره ی رو به باغ میروم
از: "زنگ ها"
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۱۵ اسفند ۱٣۹۲ -
۶ مارس ۲۰۱۴
زنگ ها
ساعت دوباره زنگ می زند،
بیآنکه ساعتی باشد
به سوی پنجره ی رو به باغ میروم
از آفتاب وُ از پرندگان خبری نیست
دوباره روی تخت خود دراز میکشم
این بار زنگ در به صدا در میآید
از پنجره به خیابان نگاه میکنم
پشت در کسی نیست
این زنگ ها چرا به صدا در می آیند؟
۲۹ ژانویه ۲۰۱۴
خوابگونه
زمان، زمان ناهنجاری هاست
بالای موج شکن ها
به جای مرغ های دریایی
کرکس ها در پروازند
سخن چگونه به هنجار میتوان گفت
وقتی که ناوگان صیّادی
با لاشه ها به اسکله ها بر می گردند؟
بگذار تا جهان خوابگونه ام را
طبق حقیقت کابوس های خود بنویسم.
۱۰ فوریه ۲۰۱۴
|