انقلاب زنان کُرد
اوفرا بنگیو - ترجمه: عارف سلیمی
•
برخلاف موردِ عربها که زنان نقش مهمی در انقلابهای "بهار عربی" به عهده داشتند اما متعاقبا توسط رژیمهای جدید کنار گذاشته شدند، در رابطه با کُردها زنانی که در انقلاب سهیم بوده اند، همچنان در مرکز صحنه هستند و حتی توانسته اند از ثمرات آن به لحاظ سیاسی بهره ببرند.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۲۵ اسفند ۱٣۹۲ -
۱۶ مارس ۲۰۱۴
اخبار روز-زنان در تحولات کردستان چه نقشی دارند. آیا وضع زنان و جایگاه آنان در کردستان متحول شده است." افرا بنگیو" در مقاله "انقلاب زنان کرد" به این پرسش ها می پردازد، اما بررسی و پاسخ نویسنده به پرسش در باره نقش و موقعیت زنان در کردستان،به عرصه سیاسی و آن هم احزاب، گروه ها و نهادهایی که حضور فعالی در تحولات کردستان سوریه، ترکیه و عراق دارند محدود مانده و به وضعیت اجتماعی زنان به ویژه در کردستان عراق که از دهه ۹۰ دولت انتخابی کردها اختیار وضع قانون و اجرای آن را دارد، اشاره ای نشده است."افرا بنگیو " در نوشته خود اگرچه کم رنگ اما برای پرهیز از سو تعبیر، به این نکته تاکید دارد که حضور زنان در رهبری گروه های سیاسی نباید به اشتباه این تصور را ایجاد کند که در جوامع کُرد برابری جنسیتی برقرار است و مردان با زنان بدرفتاری نمی کنند. مقاله انقلاب زنان کرد را می خوانید.
تاریخ کُردها سرشار از مواردی است که در آن زنان در عرصه های مختلف مذهبی، سیاسی و حتی نظامی نقش رهبری به عهده گرفته اند.
اوایل فوریه ۲۰۱۴ ، هیفی ابراهیم، یک زن، به عنوان نخست وزیر عفرین، یکی از سه کانتون خودگردان کُردها در سوریه، منصوب شد. اولین بار در دوران اخیر بود که یک زن و یک کُرد به چنین منصب بالایی می رسید. در واقع این مساله از دو جنبه شایان توجه است. نخست اینکه اعلان خودگردانی عفرین به خودی خود نقطه عطفی در تاریخ کُردهای سوریه که تا سال ۲۰۱۲ برای جهان خارج تقریبا ناشناخته بودند، محسوب می شود. و دوم آنکه برخلاف موردِ عربها که زنان نقش مهمی در انقلابهای "بهار عربی" به عهده داشتند اما متعاقبا توسط رژیمهای جدید کنار گذاشته شدند، در رابطه با کُردها زنانی که در انقلاب سهیم بوده اند، هنچنان در مرکز صحنه هستند و حتی توانسته اند از ثمرات آن به لحاظ سیاسی بهره ببرند.
"هیفی ابراهیم" پس از انتصابش به این نکته اشاره کرد که برای کُردها حضور زنان در سطح رهبری برای موضوع بدیع و تازه ای نیست: "این امر شاید در خاورمیانه مورد توجه باشد، اما نه برای خود کُردها. ما زنان کُرد زیادی سراغ داریم که در گذشته جامعه خود را رهبری کرده اند. نمونه های زیادی قبل از من وجود دارند. من تنها در مسیر آنها گام برداشته ام. به ویژه در عفرین و در سراسر "روژاوا" [غرب کردستان] زنان انقلاب را رهبری می کنند.
در واقع در رابطه با روژاوا زنانی زیادی در مناصب رهبری حضور دارند. به عنوان مثال آسیه عبدالله، یک زن دیگر، رئیس مشترک حزب اتحاد دموکراتیک، پ ی د، است؛ حزب پیشروی که اداره آن منطقه را در دست دارد. آسیه عبدالله که سالهاست در جنبش کُردها در روژاوا فعال است، تاکید دارد که انقلاب توسط زنان رهبری می شود. زنی دیگر نیز، رمزیه محمد، که در کانتون جزیره به عنوان وزیر بازرگانی منصوب شده است، بر این نکته انگشت می گذارد که مقامی که او دارد، یک نمونه منحصر به فرد در خاورمیانه است. و تصریح می کند که "انقلاب روژاوا همزمان انقلاب زنان نیز به شمار می آید."
دو زن دیگر هم، "شامیرام شمعون" و "آمنه اوسی"، به عنوان معاونین وزارت روابط خارجی منصوب شده اند. نورا، یک فعال زن کُرد، می گوید که از زمان آغاز انقلاب تاکنون ۷۵ درصد زنان کُرد در "روژاوا" سازماندهی شده اند تا بتوانند قید و بندهای جامعه سنتی را بشکنند. پدیده منحصر به فرد دیگری در رابطه با این گذار این است که زنان در فعالیتهای نظامی در روژاوا نیز مشارکت دارند.
مشارکت زنان در جامعه کُردستان موضوع دیرینه ای است که همواره توام با فراز و نشیبهایی تداوم داشته است. تاریخ کُردها سرشار از مواردی است که در آن زنان در عرصه های مذهبی، سیاسی و حتی نظامی نقش رهبری به عهده گرفته اند. نکته جالب توجه اینکه زنان از میان گروههای مختلف مذهبی همچون یهودیان، ایزدیها، علویان و مسلمانان در چنین نقشهایی ظاهر شده اند. شاید معروفترین زن در میان کُردهای یهودی، "آسینه بارزانی" باشد؛ زنی که در قرن هفدهم میلادی( ۱۵۹۰ - ۱۶۷۰) زندگی می کرد و پس از فوت شوهرش، به ریاست "یشیوا" رسید. او اولین خاخام زن در تاریخ یهود است.
تقریبا در همان ایام، "خانزاده سلطان"، زن مسلمان دیگری بر دو امارت کُردی حکم می راند و بنا به قول یکی از مورخان، در مقام فرماندهی یک نیروی سی هزار نفره حملاتی علیه ایران انجام داد. اکنون حکومت اقلیم کردستان در عراق مجسمه یادبودی برای او ساخته است. البته او از این لحاظ نمونه ای منحصر به فرد نبود. در سال ۱۸۵۰ هم زن جنگاور دیگری به نام "قره فاطمه خانم" در جریان جنگ کریمه یک فرمانده نظامی وفادار به دولت عثمانی بود.
یک رهبر زن کرد دیگر "عادله خانم" (۱۸۴۷-۱۹۲۴) است؛ کسی که ریاست قبیله قدرتمند "جاف" را حتی زمانی که شوهرش هنوز در قید حیات بود، در دست دشت. او در منطقه حلبچه حکومت می کرد و به خاطر قابلیتی که در اداره امور از خود نشان داد مشهور بود. بریتانیا در مقام تحسین او عنوان "شاهزاده خانم شجاع" را به وی داده بود.
در میان ایزدیها، از جوامع غیر مسلمان، نیز زنان مشهوری برخاسته اند. "مایان خاتون" رهبر مذهبی تاثیر گذاری در این جامعه در خلال سالهای ۱۹۱۳ تا ۱۹۵۷ بود.
این فهرست زنان تاثیر گذار اگرچه منحصر به فرد نیست، اما نشانه ویژگی خاصی در میان جوامع کُرد است که در میان همسایگان عرب، ایرانی و ترک آنها به چشم نمی خورد.
البته بایستی به این نکته نیز اشاره کرد که تا این اواخر رهبران زن کُرد از میان طبقه اشراف برخاسته اند و عموما دختر یا همسر یک رهبر مرد بوده اند. اگرچه این امر نباید به اشتباه این تصور را ایجاد کند که در جوامع کُرد برابری جنسیتی برقرار است. در کنار این زنان قدرتمند، اغلب زنان دیگر از سوء استفاده هایی که در یک جامعه سنتی و محافظه کار مردسالار از آنها می شود است، رنج برده اند.
با این حال، در سالهای اخیر به وضوح می توان دید که انقلابی در این زمینه، به ویژه در میان کُردهای ترکیه و سوریه در حال وقوع است. در این دو منطقه مشارکت زنان در امور سیاسی و اجتماعی به نحوی از انحاء نهادینه شده است. مشارکت زنان در این امور از رده های پایین شروع شده و به صورت یک روال معمول درآمده است.
این روند چگونه و از کی آغاز شد؟ ابتکار عمل در این زمینه از سوی حزب غیرقانونی پ ک ک صورت گرفت. عبدالله اوجالان لیدر و رهبر فکری این حزب، که تحت تاثیر عقاید مارکسیستی و لنینیستی بود، دستیابی به برابری جنسیتی را در جامعه به شدت قبیله ای، فئودالی و محافظه کُردها هدف قرار داد. زنان از همان ابتدای شکل گیری "پ ک ک" در سال ۱۹۷۸ نقشی مرکزی ایفا کرده اند. آنها در نقش جنگاوران پ ک ک، که جایگاهی برابر با مردان به آنها می داد، ظاهر شدند.
زنان در دهه ۱۹۹۰ سی درصد نیروی نظامی پ ک ک را تشکیل می دادند و این نسبت از آن زمان تاکنون در حال افزایش بوده است. فعالیت سیاسی زنان تنها به پ ک ک ختم نشد، بلکه به تمامی سازمانهای کُردی در ترکیه نیز سرایت کرد. مهمترین آنها، حزب قانونی صلح و دموکراسی، ب د پ، است. ب د پ سهمیه ای ۴۰ درصدی برای زنان در همه سطوح سازمانی خود در نظر گرفته است و علاوه بر آن، زنان در مناصب رهبری نیز با مردها شریک هستند. به عنوان مثال، رئیس مشترک ب د پ، گولتن کیشاناک است؛ کسی که در خلال سالهای ۱۹۸۰ -۱۹۸۲ به خاطر فعالیتهایش برای حقوق کُردها در زندان بوده است.
با این وجود، مشهورترین زن کُرد در ترکیه "لیلا زانا" است. کسی که به خاطر گفتن یک جمله به زبان کُردی در مراسم ادای سوگند در پارلمان ترکیه در سال ۱۹۹۱ به ده مدت ده سال زندانی شد و به سمبل مبارزات کُردها تبدیل گشت. این روزها او درگیر همان فعالیتهای پان کُردی اش است.
در رابطه با "پ ی د" هم که شاخه پ ک ک در کردستان سوریه است، همین روند در میان زنان کُرد در "روژاوا" تکرار شده است. با این تفاوت که در میان آنها بسیار برجسته تر و پرشتاب تر بوده است. انقلابی در اثنای یک انقلاب.
حتی در حکومت اقلیم کُردستان در عراق نیز، جایی که جامعه کُردها بیشتر سنتی هستند، علایمی از بهبود وضعیت زنان به چشم می خورد. در پارلمان کُردستان سی درصد کرسیها به زنان تعلق دارد. ( این را با مثلا نسبت دو درصدی زنان مصری در پارلمان بعد از انقلاب این کشور مقایسه کنید). با این حال، در سیاست حکومت اقلیم کُردستان زنان جایگاه عمومی بسیار کمتری دارند.
یک مورد استثناء در این خصوص شاید "هیرو طالبانی"، همسر جلال طالبانی رئیس جمهور عراق باشد. کسی که متنفذترین زن در حزب اتحادیه میهنی کُردستان به شمار می رود.
با همه این اوصاف اما هنوز هم بسیاری از زنان کرد از بدرفتاریها در جامعه مردسالار و سنتی خود رنج می برند. نمی توان درباره اهمیت تحولات اخیر صورت گرفته در این زمینه اغراق کرد اما این مساله که آنان به ایجاد یک جامعه دموکراتیک و برابر کمک می کنند می تواند به نوبه خود آنها را به الگویی برای جوامع همسایه مسلمان تبدیل کند.
منبع مقاله:
پایگاه خبری و تحلیلی روز
nnsroj.com
|