سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

مروری بر مشکلات زیست محیطی ایران
به بهانه ی گزارش دوره ای شورای حقوق بشر در مورد محیط زیست
اعظم بهرامی- دانشجوی کارشناسی ارشد فیزیک محیط زیست


• در بسیاری موارد این شورا ، اهرمی برای فشار در اجرای قوانین ندارد و تنها چیزی که میتواند در این زمینه تعهد اور باشد پیگیری مستمر گروههای فعال در حمایت محیط زیست است و ساکنان هر منطقه که به شکل بومی میتوانند خواستار ابتدایی ترین حق حیاتشان، یعنی هوای پاک و اب اشامیدنی مناسب و امنیت در سلامت جان و روان خود باشند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۲ فروردين ۱٣۹٣ -  ۲۲ مارس ۲۰۱۴



بر اساس گزارش دوره ای منتشر شده در بیست و پنجمین نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو، پیرامون تعهدات کشورها، در مورد بهره مندی از امنیت سلامت و پایداری در برنامه ریزیهای حمایتی از محیط زیست، در این دوره نیز به موارد بسیاری اشاره شده است. از تاکیید بر سرمایه گذاری های کلان و زیربنایی برای دسترسی به بهداشت و سلامت به طور برابر گرفته تا تخصیص بودجه به اموزش و پروژه های تحقیقاتی پیرامون بررسی عوامل مخرب محیط زیستی که در چهار چوب قوانین ناکافی و یا اعمال نا مناسب قوانین رخ می دهد.
میتوان انرا به شکل خلاصه چنین شرح داد:
توجه به برنامه های ویژه برای حمایت از زنان و کودکان، همراه با مروری بر تعهدات دادرسی و حقوقی و به نوعی جستجوی ضمان اجرایی برای قوانین مصوب شده در بخش مربوط به زنان و اسیبهایی که متوجه زنان سالمند ، کودکان و زنان معلول میشود.گزارشگر ویژه ، در مورد حق بهداشت عمومی اعلام کرده است ،که زنان با توجه به اسیب پذیری بیشتر از عوامل مخرب و الاینده های هوا و اب و نقش مهمشان در ارتباط با زندگی انسان و طبیعت باید در مدیریتهای کلان به همکاری گرفته شوند.زنان میتوانند، با بهره از تجربیات و کسب تخصص با شناخت و استقرار امکانات ونیز با تخصیص بودجه برای تحقیقات در زمینه ی اطلاعات درمانی ویژه بر اساس تفکیک جنسیت، و نیازهای طبقه بندی شده ، در بررسی برنامه های پیشگیرانه شریک و یاری رسان دولتها باشند. این همکاری میتواند در اندازه ی بومی یا ملی باشد. در این بیانیه بطور مشخص، زنان با شرایط قابل تامل (سالمندان و زنان معلول) گروه اسیب پذیر در معضلات محیط زیستی معرفی شده اند، که پیرو ان از ارگانهای مسوول انتظار میرود، برنامه های حمایتی مشخصی برایشان در نظربگیرد. برنامه و امکاناتی در جهت تسهیل در ایجاد ساز گاری با محیط واینکه با نظر سنجی، موانع و نقصها را در هر مرحله از مشکلات زیست محیطی رخ داده، شناسایی ، قانون گذاری و اجرا کنند.
در مورد کودکان نیز در این دوره تاکید بر اشتی و اشنایی کودکان با محیط زیست است. مبنایی که بر پایه ی ان میتوان برای اینده ی سبز کره ی زمین برنامه ریزی کرد.
اموزش و فرهنگ سازی بویژه برای کودکان از ان دسته مواردیست که به صورت اشکار در ایران نادیده گرفته میشود .جای خالی این موضوع را میتوان درنبود یا کمبود کارگروهها ی اموزشی با این موضوع در مدارس، ویا بازدیدهای طبیعت گردی ، اطلاع رسانی پیرامون علم بازیافت ، نیز در کوتاهی خانواده ها در رعایت و اموزش توامان، به روشنی دریافت . نپرداختن به این موضوع در رسانه های ویژه ی کودکان نیز جای بررسی دارد.
در مقوله ی اموزش به کودکان ، باید مواردی ویژه پیرامونِ نگهداری و حفظ محیط زیست و نیز دانشِ مراقبت از خود ،در برابر حوادث و بلایای طبیعی را نیز در نظر گرفت. از مسئولین کشورها و مقامهای مسوول در زمینه ی محیط زیست خواسته شده تا با پروژه های تحقیقاتی عوامل مخرب ِ اثرگذار بر سلامت کودکان را شناسایی کرده و حق استفاده از اب و هوای سالم و تغذیه ی مناسب و امنیت جسم و روان را برای عموم به تساوی و اسانی بر اورده کرده و محترم شمرند. بنا به نظر گزارشگر ،کودکان با بیماریها و اختلالات مادر زادی یا کودکان معلول یا کودکان مبتلا به بیماریهای خاص در دسته ای قرار گرفته اند که به مراقبت ویژه نیازمندند و تامین شرایط امنیت و پایداری سلامت برایشان متضمن برنامه ریزی دقیقتر و مدیریت اگاه و کار امد است.
در پایان ِقسمت ِمربوط به سلامت کودکان و زنان نیز ، بندی ،اختصاص داده شده به بررسی کارشناسانه ای از نحوه ی انباشت ، مکان و شیوه ی تصویه ی فاضلابها و زباله ها. این موضوع به ویژه در مورد زباله های خاص میتواند سلامت زنان و کودکان را در دراز مدت دچار اسیبهای جدی کند و باید به ان ، با دید عاملی مخرب در سلامت محیط زیست و انسان نگریست و خطرات ناشی از ان را شناسایی و مدیریت کرد. به این ترتیب مکان یابی مناسب برای معدوم یا بازیافت ذباله ها باید به شکل کارشناسی صورت پذیرد.
در بخش دیگر، اشاره شده است به تهدید و خطر جیوه که مادران شیرده را بیش از هر گروهی تهدید می کند.( مرور دوباره و تاکیید بر معاهده ای که ١٤٠ کشور دنیا بعد از چهار سال در ژانویه ی ٢٠١١ بر سر ان به توافق رسیدند و بر اساس ان واردات و صادرات جهانی محصولات حاوی جیوه ممنوع میباشد .بعد از شناسایی تاثیرات مخرب و بسیار ماندگار این گاز فرار برسلامت افراد و جذب ان از طریق ریه و خون ، بسیاری از کشورها گرد امدند تا این فاکتور را از پسماندهای کارخانه ای و بخشی از لامپها و ابزاری از این دست حذف کنند. برنامه بر این قرار گرفت که تا سال ٢٠٢٠ این مشکل محیط زیستی رفع شود، این تعهد مواردی را در مسوولیت پاکسازی طبیعت از این سم و کاهش کاربرد ان در بخش صنایع و معادن را شامل میشود. در این اسیب نیز کشور ما بی نصیب نمانده است. خبرگزاری ایسنا در اسفند ماه جاری به نقل از مشاور ارشد سازمان جهانی بهداشت نوشت که بعد از بررسیهای انجام شده دراصفهان در شیر مادرانی که در معرض الودگی هوا قرار داشتند وجود جیوه ( و عناصرسمی دیگر مانند سرب و ارسنیک و کادمیوم) اثبات شده است . افزایش اختلال در جذب ویتامین Dو بدنبال ان بروز اختلالات عروقی و دیابت و MS از نشانه های این نوع مسمومیت است.پایگاه رسمی اطلاع رسانی دارو و غذا نیز این گزارش را تایید کرد. الودگی به جیوه ناشی از نفوذ و پراکندن زباله های صنعتی و پسماندهای کشاورزی در حوزه ی ابریز خلیج فارس و دریای خزر هم درصد بالایی از الودگی ایجاد کرده است که در شمال باعث مرگ بسیاری از سگسانان دریایی شد( که یکی از روشهای اندازه گیری میزان الودگی ابها به عناصر سنگین ، اندازه گیری مقدار ان در مو و کبد سگ سانان دریایی است) ، درجنوب نیز مسمومیت و الودگی ماهیها و به تبع ان مصرف کنندگانشان را به دنبال داشت . این مشکل مدتهاست در ایران نادیده گرفته میشود. در سال ١٣٩٠ تعدادی از محققان نتایج بررسی های خود را در مورد ماهیهای تالاب انزلی در شمال و خور موسی و کارون در جنوب چنین اعلام کردند که میزان درصد الودگی به جیوه و سرب بسیار بیشتر از حد استاندار است. توجه داشته باشید که میزان استاندار در مورد جیوه ، صفر است ، که این خود تاکیدیست بر لزوم توجه ویژه بر حذف ان . برای شروع ،حذف از سموم کشاورزی و سوخت اتوموبیلها. پایگاه اطلاع رسانی سازمان محیط زیست به نقل از عضو کمسیون صنایع مجلس (در ١٤ اسفند) نوشت، سونامی سرطان در ایران به علت استفاده از بنزین غیر استاندارد در راه است ( با توجه به اینکه الوده کردن بی وقفه ی هوا و اب از یک طرف و همت گماردن در از کار انداختن ریه های طبیعت ،با اسیب رسانی و الوده سازی تالابها ورودخانه هاوجنگلها ، همچنان ادامه دارد ، روشی که ابزار سالم سازی طبیعت به شکل طبیعی است را چنان فلج کرده ایم که جبران اسیبها سخت یا غیر ممکن به نظر میرسد.مسئله ی تحریم و عدم تخصیص بودجه کافی به این بخش را هم باید لحاظ کرد. در مورد بنزین غیر استاندارد و کمبود وجود ابزارهای اندازه گیری علمی دقیق و به روز و نیز عدم استفاده از شیوه های نوین در تصویه و بازیافت، مواردیست که نمیتوان اهمیت انرا نادیده گرفت.   
موضوع قابل طرح دیگر در این گزارش اشاره ای بود به سود جویی و منفعت طلبیهای گروهی اندک به قیمت اسیب رسانی به طبیعت که در برخی کشورها به علت نقصان و یا سوء تعبیراز قانون یا عدم وجود نظارت کافی، و یا قوانین تنبیهی و جبرانی نا متناسب با جرم ، ابزاریست که موجب میشود کارشکنیهای کلانی از این دست هم فرم توجیه شده به خود بگیرند. مانند واگذاری زمینهای جنگلی به مراتع و کشاورزی یا تغییر کاربری حوزه های حیات طبیعی حیوانات به زمینهای زراعی و چراگاه و نیز نابود و الوده کردن حوضه ی ابریزگاههای طبیعی برای کاوش و برداشت نفت و گاز بدون جبران خسارتهای وارد شده . تذکرو هشداری به دولتها و قانون گذارانی که با واگزاری بخشهای مربوط به حریم محیط زیست مانند ابریزگاهها و حوزه های حاشیه رودخانه ها و نیز تالابها به شرکتهای خصوصی با منفعت طلبیهای کوتاه مدت و محدود ، طبیعت را به محلی برای دفن زباله های صنعتی و کشاورزی ، تبدیل کرده اند.
گزارش نمونه هایی از این دست نیز در ایران کم نیست .. در مورد بر هم خوردن تعادل اکولوژیکی و خشکیدن هور العظیم که بسیاری از مشکلات خوزستان (اهواز الوده ترین شهر جهان در دو سال متوالی ،در این استان می باشد.) ناشی از ان است، مدیر ملی حفاظت از تالاب های ایران در بهمن امسال گفت: از حدود ۱۰ سال گذشته که قرارداد نفتی بین ایران و کشور چین منعقد شد، قرار بر این بود کار عملیات حفاری و اکتشاف بر روی زمین های خشک تالاب هورالعظیم انجام گیرد؛ از این رو با اجرای برنامه هایی همچون احداث جاده میان تالاب، مانع از رسیدن آب به زمین های پایین دست تالاب شدند؛ بنابراین تالاب در بخش شمالی پرآب و در بخش جنوبی خشک شد.
سایت رسمی کشاورزی ایران، مدیرکل اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری آذربایجان‌غربی نیز خبر داد که در حال حاضر میزان تخریب جنگل‌ها ۱۴ هکتار در ۱۱ ماهه نخست سال جاری بوده است. به گزارش فارس، تصرف‌، آتش سوزی، واگذاری زمینها و تبدیل ان به مراتع و کشت و زرع و نیز دلایلی چون اختلافات طایفه‌ای و یا انگیزه ی تغییر کاربری از عوامل ازبین رفتن جنگل‌ها در این استان است. گزارش نابودی بخش عظیمی از جنگلهای سوزنی زاگرس برای کوتاهی در از بین بردن یک افت نیز تنها نمونه هایی از این دست هستند. تبدیل شدن جنگلهای کمیاب حرا به زباله دان روغن موتور نفت کشها هم صحنه ی غم انگیزیست که انحصار طلبی گروهی خاص را تصویر میکند. ثروتی نه ملی، که بدلیل بسیار نادر بودن بافت گیاهی اش در واقع ثروتی جهانی است و کسی پاسخگوی اسیبهای وارده به ان نیست.
موضوع مشکلات زیست محیطی فلات کهن ما به اینجا ختم نمیشود، دریاچه ی ارومیه، کوهی از زباله های متفاوت انبوه شده در بستر زندگی شهروندان ساکن شهرهای بزرگ ایران، الودگی رودخانه ها و خشکی بخشی از انها، شیوع بیماریهای فراگیر ریه و عروق و عصبی و سرطان ،به علت وجود الاینده های بسیار مضر در اب و هوا، کشتار حیوانات نادر حیات وحش، امار بالای مرگ ناشی از حوادث محیط کار و حوادث طبیعی ،حتی در مواردی که بسیار ساده و قابل حل به نظر میرسد، همه ، نشاندهنده ی فاصله ی بسیار زیاد ما از استاندارهای جهانی است که نه تنها به وجود و استفاده از تکنولوژی و برنامه ریزی و مدیریت تخصصی که به فرهنگ و اندیشه ی ما از لزوم احترام به طبیعت و اینده ی فرزندان ایران و زمین بر می گردد. به هر حال باید در نظر داشت که در بسیاری موارد این شورا ، اهرمی برای فشار در اجرای قوانین ندارد و تنها چیزی که میتواند در این زمینه تعهد اور باشد پیگیری مستمر گروههای فعال در حمایت محیط زیست است و ساکنان هر منطقه که به شکل بومی میتوانند خواستار ابتدایی ترین حق حیاتشان، یعنی هوای پاک و اب اشامیدنی مناسب و امنیت در سلامت جان و روان خود باشند.

با مهر
اعظم بهرامی (دانشجوی کارشناسی ارشد فیزیک محیط زیست و انرژیهای تجدید پذیر، ایتالیا)  


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست