من تو دهن این بهار می زنم.
ابراهیم هرندی
•
باید جلوی این کارها را گرفت. باید غنچه گل های حشری و شهوی را پیش از عید با همت نیروهای محترم بسیج مردمی چید. باید آن آهو بچگانی را که با ناز و ادا در کوه ها و دشت های فراخ کشورمان می چمند و آهوهای مسن تر را به گناه وا می دارند، ادب کرد.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
٣ فروردين ۱٣۹٣ -
۲٣ مارس ۲۰۱۴
باز هم بهار دیگری از راه رسید. اگر در کشوری زندگی می کنید که در آن هنوز بهار نیامده است و هر گز هم نمی آید، بهار چیزی جز خاطره های دور کودکی نمی تواند باشد. اما آنجا ها که می آید، براستی که مرده را زنده می کند. دوباره زمین نفس می کشد و کوه ودشت ودمن سبزه باران می شود. بهار جشن ِ نورویی زندگی ست. فصل سرشار ِ رویش و شادی و شکوه هستی. بهار هلهله هستی دردست افشانی برگ درختان وغلغل ِ چشمه های روان وعشوه لاله های جوان و آهوان چمان است. نیست؟
نـــــع. همه اینها اشتباه است. این فصل مردم را به معصیت می اندازد. آخه چی معنی داره که ناگهان این همه گل و گیاه، بی هیچ مناسبتی سراز زمین برکشند. نه سالروز میلاد پیغمبر و ائمه اطهار در این فصل است و نه هیچ یک از اعیاد مهم. حالا اگر دردهه فجر این اتفاقات می افتاد، یه چیزی. وانگهی، این که این همه چشمهِ جوشان از دل کوهساران برخیزند و بی خود و بی جهت سر به صحرا بذارند، اسراف محض است. خب، آب این چشمه ها را کسبه می توانند مهار کنند و تو شیشه بریزند و به ژیگول ها و خارجی ها که آب شیشه ای می خورند، بفروشند.
ما دلمان خوش است که ضد انقلاب را از کشور تار و مار کرده ایم. بله، قطب زاده را اعدام کردیم. بنی صدر را بیرون انداختیم. بیشتر هنرمندان و نویسندگان را آواره و دربدر کرده ایم. اما دست ِ دشمن خانه زادی را که سالی یکبار سروقتمان می آید و به همه ارزشهایمان می خندد و می رود، باز گذاشته ایم. خب، این گلهای بی حجابی که این قدر در این فصل در جنگل ها و کوه ها و دشتها قد می کشند و می افرازند و می افروزند وعشوه گری می کنند، جز خدمت به طاغوتی هایی که به کوه و جنگل می روند، چه سودی برای این انقلاب داشته و دارند؟ این بلبل های بی شرمی که بی خیال از ماهیت اسلامی جامعه ما، سحرگاهان ادای خوانندگان زن را در می آورند و چهچه می زنند و دل مردم را می برند، چه فایده ای جز نزدیک کردن دل مردم به شیطان دارند؟ صدای نحس بعضی ازاین پرندگان از صدای مرضیه هم بهتر است! حالا آیا خطر بهار از بنی صدر و رضا پهلوی ومسعود رجوی و همه آنهایی که حکومت را ارث پدری خودشان می دانند، کمتر است؟
بی خود نیست که نشریات ضد انقلاب ِ خارج نشین چندیست بند کرده اند به بهار و مزایای آن. متاسفانه می بینم که بعضی از نشریات داخلی هم – انشاالله از روی نادانی – با آن ها همصدا شده اند و در مدح و منقبت نوروز و بهار، شعر و مقاله می نویسند.
من هرچه فکر می کنم، می بینم که اولیای امور باید فکری اساسی به حال این جریان بکنند. این که سالی یکبار تمام این سرزمین اسلامی، همه استعدادهای خداداد خودش را، بخاطر مسافران نوروزی، در راه سرسبز کردن دشت و صحرا بکارببرد ، والله این کار درستی به نظر نمی رسد، بخصوص که آب و هوای مناسب این فصل باعث می شود که مردم بی خود و بی جهت خوش خوشانشان بشود و بیشتر بطرف معصیت کشیده شوند. این همه گرده افشانی گل ها و گیاهان و جفتگیری و کثافت کاری های دیگر حیوانات در این فصل، همه نشانه این است که این فصل را خداوند تعالی برای این پدید آورده است که ما را امتحان کند. این گیاهان و جانوران که برای این کارها صیغه عقد جاری نمی کنند. پس همه این کارهای خلاف عفتی هم که می کنند، غیر شرعی و حرام است. از این ها گذشته این کارها برای خود این حیوانات زبان بسته هم خوب نیست. شما می دانید در این فصل چقدر از این مرغان هوایی بر اثر این ندانم کاری ها و ابتلا به بیماری تلف می شوند؟ ببینید شاعر در این باره چه گفته است
فصلی ست خوش و هوا بود افلاکی
در حمد و ثنا نشسته کرم خاکی
شمع و گل و پروانه همه خاموشند
بر گرد ِ مزار ِ بلبل ِ ســوزاکی
باید جلوی این کارها را گرفت. باید غنچه گل های حشری و شهوی را پیش از عید با همت نیروهای محترم بسیج مردمی چید. باید آن آهو بچگانی را که با ناز و ادا در کوه ها و دشت های فراخ کشورمان می چمند و آهوهای مسن تر را به گناه وا می دارند، ادب کرد. از کجا معلوم که همه این فتنه ها زیر سرِ امپریالیست ها و صهیونیست ها نباشد؟ مگر تهاجم فرهنگی شاخ و دم دارد. همین است دیگر. این که امکانی فراهم شود که دلهای مردم از خدا دور شود و به شیطان بزرگ نزدیک گردد. هر نوع امکانی برای این کار در این فصل فراهم است. از شادی و شور و حال گرفته تا ماچ وموچ و سفر و زدن به کوه و دشت و صحرا
ما باید از بزرگان دین درس بگیریم و نگذاریم که بیگانگان ا ین طوری با آب و خاک و طبیعت کشورمان بازی کنند. ما باید از امام امت درس بگیریم. من تو دهن این بهار می زنم. من دهن بلبل را سرویس می کنم.
|