سخنی کوتاه در پیرامون انتشار یک نامه محرمانه!
الف. ع. خ
•
آیا یک شخص همانگونه که نقش مادام العمر در ارکان حکومت دارد، می تواند به همان نسبت به اسناد محرمانه دسترسی داشته و هرکدام از آنان را به صلاحدید خود هر زمان که مناسب بداند،منتشر نماید؟ اصولا یک شخص می تواند مرکزی خصوصی برای جمع آوری و نگهداری اسناد محرمانه برای خود داشته باشد؟
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۹ مهر ۱٣٨۵ -
۱ اکتبر ۲۰۰۶
بی شک مقطع جنگ ایران و عراق بخش اصلی و محوری تاریخ شکل گیری پدیده ای به نام "جمهوری اسلامی ایران" است. تحلیل، موشکافی و ارائه سند برای واکاوی دلایل و انگیزه های مسئولان اصلی جنگ مبنی برادامه یا توقف آن، شناخت بیشتری را از آن "بلای خانمانسوز" و مدیران مجری آن فراهم خواهد آورد. ضمن آنکه ماهیت آشکارتری را از جنگ و پدیده حاصل از آن یعنی "جمهوری اسلامی" بدست خواهد داد. اما مصاحبه محسن رضایی فرمانده وقت سپاه و به دنبال آن انتشارنامه محرمانه خمینی توسط هاشمی رفسنجانی آنهم بعد از ۱٨ سال از آن، حکایت از تحلیل، واکاوی و حتی افشاگری امری عمومی را نمی دهد، بلکه حکایت های دیگری دارد که یکی از آنها می تواند تلاش مشترک آنها در جهت انحراف افکار عمومی باشد. در این یادداشت قصد پرداختن به حکایت های دیگررا ندارم .
مهم ترین مسائلی که نسبت به انتشار چنین نامه ای می توان مطرح نمود آن است که اصولا نامه محرمانه چیست؟ جای جمع آوری اسناد محرمانه کجاست؟ انتشار و بهره برداری از اسناد محرمانه بر اساس چه مکانیسمی صورت می گیرد؟ آیا یک شخص همانگونه که نقش مادام العمر در ارکان حکومت دارد، می تواند به همان نسبت به اسناد محرمانه دسترسی داشته و هرکدام از آنان را به صلاحدید خود هر زمان که مناسب بداند،منتشر نماید؟ اصولا یک شخص می تواند مرکزی خصوصی برای جمع آوری و نگهداری اسناد محرمانه برای خود داشته باشد؟
سوالات فراوانی از این دست را می توان مطرح نمود اما آنچه که در پایان خروارها سوال اینچنینی می توان گفت و نتیجه گرفت،آن است که اگر شخصی در مملکتی باشد که بتواند همواره (مادام العمر) به اسناد محرمانه و غیرمحرمانه دسترسی داشته و آنها را بدور از هر تشریفات اداری و قانونی، هر موقع که لازم بداند منتشر نماید، قطعا چنین شخصی توانایی جعل نه تنها اسناد محرمانه، بلکه توانایی جعل تاریخ را نیز دارد، و این اختیار "منحصر به فردی" بوده که آقای رفسنجانی همیشه و در طول شکل گیری و حیات جمهوری اسلامی از آن برخوردار بوده است. از دید این قلم، قبل از توجه به محتویات نامه خمینی، اقدام رفسنجانی و مصاحبه رضایی، بهتر است به این امر مهم توجه نشان داد که دسترسی و انتشار اسناد محرمانه فقط باید از طریق تصویب قوانینی باشد که توسط نمایندگان مردم مقرر می شود. آنهم نمایندگانی که درانتخابی آزادانه به نمایندگی نائل شده باشند. درغیراین صورت ارائه هر سندی می تواند ضمن جعلی بودن آن، مقدمه ایجاد یک جعل دیگری باشد. در چنین شرایطی عرصه سیاست جولانگاه موجودات مشکوک خواهد بود! بارها گفته ام و باز هم تکرار می کنم شناخت پدیده "جمهوری اسلامی" در گرو "رفتارشناسی" موجودی به نام رفسنجانی و افرادی مشابه اوست! آنهایی که احمدی نژاد را جدی می گیرند نه نظام حاکم بر روابط بین الملل را می شناسند و نه نظام حاکم بر ایران را!
پیشنهاد این قلم به دست اندکاران و کارگزاران جوان و صادق! "جمهوری اسلامی" آن است که تکلیف کلیه اسناد محرمانه را مشخص و آنها را از انقیاد "افراد" و مجموعه های مشکوک در آورند و برای روشن شدن خود و جامعه خویش خواستار انتشار همگی آنان شوند، چون مبنای بسیاری از اقدامات این دست از کارگزاران، رفتار، گفتار،اقدامات و تصمیمات رهبرانشان بوده که در زمان نوجوانی آنان و در خفا گرفته شده است. کارگزاری که از اصل ماجراها در گذشته اطلاعی نداشته باشد چگونه می تواند نسبت به تعیین سرنوشت و انتخاب شیوه موفقیت خود و جامعه خویش تصمیم بگیرد. مگر اینکه برای آنان از طریق افرادی چون رفسنجانی یا محسن رضایی "افکارسازی" شود .
|