بیانیه ی پنجم - مردم شرافتمند وکلا را تنها نگذارید
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۱۰ ارديبهشت ۱٣۹٣ -
٣۰ آوريل ۲۰۱۴
آزادیخواهان
هموطنان
همکاران
در آستانه روز کارگر ما شاهد استمرار تجاوز سازمان یافته و گسترده جمهوری اسلامی به کلیه حقوق و آزادیهای اساسی ایرانیان هستیم . نفرت انگیزترین شکل این تجاوزها حمله بی رحمانه به زندانیان بند ٣٥٠ اوین و مادران، خواهران و دختران ما در زندان شهرری وقرچک ورامین است. ..
در چنین شرایطی ربیعی وزیرکار دولت «اعتدال» که با نام مستعار «برادر عباد» سالها با وزارت اطلاعات همکاری داشته و به همین اعتبار مشاور امنیتی سید محمد خاتمی بوده است، با راهپیمائی روز کارگر مخالفت میکند چرا که «سخنرانی رئیس جمهور وراهپیمائی کارگران به طور همزمان ممکن نیست ...»
«برادر عباد» خود از پایه گذاران سندیکای زرد «خانه کارگر» است. او در مقام عضو شورای مرکزی این دکان کارگری، در ارتباط مستقیم با کار فرمای خود وزارت اطلاعات ولی فقیه کارگزار سیاستهای ضد کارگری بوده است. اینک او به خانه کارگری که کاردستی خود اوست هم نمی تواند اعتماد کند. همکار سابقه دار وهمدست کهنه کار«برادر عباد »، علیرضا محجوب، دبیر کل فعلی خانه کارگر هم از عدم صدور مجوز راهپیمائی گله مند است ومی گوید «قرار نیست اعتراض کنیم. قرار است به مناسبت روز کارگر که خود یک جشن است در خیابان حاضر شویم...» وکارگران در خط امام، خط رهبری و طرفدار و همراه دولت هستند...»
بر اساس آمار رسمی حدود ۲۴ میلیون ایرانی در سن اشتغال هستند. این آمار که به هیچ عنوان قابل اعتماد نیست شاغلان را حدود بیست ویک میلیون و پانصد هزار نفر و بیکاران را قریب دو میلیون ونیم اعلام می کند.
در بین این شاغلان هشت ونیم میلیون نفر برای ادامه حیات ناگزیر به اضافه کاری هستند وپنج میلیون نفر شغل دوم دارند.
این توده عظیم فرسوده و گرسنه که برای امرار معاش باید بیش از طاقت انسانی جان بکند و کار کند یا در جستجوی نومیدانه کار عمر بگذراند باید جشن هم بگیرند زیرا ،
رژیم ولایت مطلقه فقیه در شمار سرانه اعدام، پرونده های مطروحه در دادگستری، تعداد زندانی، اعتیاد، خودکشی، بیماریهای روانی ، کودکان کار و زنان خیابانی... طی ۳۵ سال کذشته در جهان مقام اول را به دست آورده است؛
روز گذشته وزیر کار در خبرگزاری فارس گفت. «روزی ۵ هزار نفر به افراد جویای کار اضافه خواهد شد...» ؛
روزانه ۵ کارگر در حوادث کار کشته میشوند و دهها نفر معلول؛
وزیر دارائی در دیماه گذشته گفت که «شاخص فلاکت در ایران به بیش از ۵۰ درصد رسیده...»؛
در هفتهی گذشته علاوه بر گرانی عملی نان رسماً بر بهای بنزین ۷۰ درصد و گازوئیل ۴۵ درصد افزوده شده؛
در حالی که مرکز آمار ایران حداقل هزینه یک خانوار شهری را یک میلیون و چهارصد هزار تومان اعلام می کند و شوراهای اسلامی کار آنرا یک میلیون وهفتصد هزار تومان تخمین می زنند، حداقل دستمزد را ۶۰۸ هزار تومان تعیین کرده اند؛
ایسنا روز ١٣ بهمن گذشته خبر داد که « ۳۶ در صد سرپرستان خانوارهای شهری فاقد هر نوع شغل و درآمدی هستند...»؛
و حسینی معاون وزارت کار اقرار می کند که «خرید و فروش کودکان از معضلات روز جامعه و بسیار آزار دهنده است ...»
١٩ اسفند ٩٢ وزیر علوم اقرار کرد که مهاجرت تحصیل کرده ها «سالانه ۱۵۰ میلیارد دلار » به ایران زیان میرساند و این رقم از درآمد نفت بیشتر است.
این ها نمونه هائی هستند از انبوه بدبختی هائی که گریبانگیر جامعه و مردم ایران است و خانه کارگر اجازه می خواهد که برای جشن «در خیابان حاضر شویم.»
این شرایط وحشتناک برای کلیه نیروهای کار جامعه، کارگران، کارمندان، آموزگاران ووو مستقیماً ناشی از نابودی همه آزادیهای اساسی از جمله حق تشکیل سندیکاهای آزاد است.
امام، رهبر و دستگاههای متنوع سرکوبی و اداری آنان با شعار «شورا بی شورا» کلیه دستاوردهای بیش از هفتاد سال کارگران ایرانی که از جنبشن مشروطیت با اعتصاب های پیروزمند، انزلی، تبریز، تهران، مشهد ووو فعالیتهای سندیکائی گوناگون از سال ۱۲۸۶ شروع شده و در اشکال علنی و مخفی تا پایان سال ۱۳۵۷ ادامه داشت، را تحت حمله سیستماتیک قراردادند . بارزترین شکل نهادینه شدن این سرکوبی ها در «تشکیل نیروی ویژه تنظیم روابط کار ...» سه ماه ونیم بس از عروج خمینی بر تخت ولایت فقیه خود را نشان داد - روزنامه رسمی شماره ۹۹۸۶ - ١٧- ٣- ۱۳۵۸ که «به منظور نگاهبانی روابط کار» یا «مراقبت در نظم وانتظام کارکاهها » و «جلوگیری از دخالتهای کمیته های اعتصاب یا شوراهای کارکنان یا نظائر آن .... «کلیه انجمن ها، کمیته ها، شوراها، سندیکاها، جمعیت ها، سازمانهائی را که طی ایام انقلاب به طور خود جوش و آزادانه برای دفاع از حقوق همه دستمزد بگیران بخش عمومی وخصوصی در واحد های بزرگ آموزشی، کارگاهها، ادارات، بانکها، کارخانه ها، دانشگاهها ووو تشکیل شده بود را نابود کردند. خانه کارگر امروز میراث خوار همان سیاست است.
قانون کار که با همه نواقص آن معرفی کننده حداقلهائی قابل قبول بود را با مصوبه «شورای مصلحت نظام» اسلامی و «ملاپسند» کردند با تصویب قانون «قراردادهای موقت کار «اکثریت کارگران کشور را از حداقل های حمایت عمومی محروم شده و روابط کار را بیش از یک قرن به عقب بردند.
روابط موجود کارگری در ایران از عصر برده داری هم بی رحمانه تر است . برده داران برای برخورداری از نیروی کار بردگان به تامین حداقل خوراک، درمان و مسکن آنان اقدام می کردند، اما امروز تهی دستی میلیونها دستمزد بگیر و عدم دسترسی آنها به مواد غذائی کافی باعث کوتاهی قد و کاهش وزن کودکان آنها از حد طبیعی شده است ؛
حدود سی در صد جمعیت کلان شهرهای ایران را زاغه نشینان تشکیل می دهند که برای رفت وآمد باید از وسائل حمل ونقل عمومی استفاده کنند. در میان این جمعیت چندین میلیون نفری اکثریت آنها را کارگران تشکیل می دهند که باید در هفته آینده چشم انتظار بالا رفتن کرایه اتوبوس، مترو وتاکسی باشند ؛
هر نیازی به درمان، دارو، عمل جراحی و بستری شدن در بیمارستان ها برای دستمزد بگیران و بازنشستگان وبیکاران فلاکت بیشتری را فراهم می کند ؛
در اسفند گذشته وزیراسبق کار این رژیم ومجلس نشین خط امامی سابقه دار توکلی از ارتقای رژیم اسلامی خبر داد که «نهادهای حکومتی به مرحله فساد سیستماتیک رسیده اند....»؛
هفته گذشته یکی از مقامات ارشد وزارت نفت اعلام کرد که «حداقل ده نفر مانند زنجانی بیش از یک میلیارد دلار به شرکت نفت مدیون هستند ...» ؛
صدها هزار کارگر در سراسر کشور ماههاست که حقوقی دریافت نکرده و با فقر و فاقه دست به گریبان اند؛
میلیونها زن ومرد تحصیل کرده از هر نوع حمایت ایام بیکاری محروم می باشند؛
ذخائر کارگران در سازمان بیمه های اجتماعی تحت مدیریت قاضی مرتضوی ها در اختیار غارتگرانی همانند زنجانی قرار می گیرد و میلیاردها دلار درآمدهای نفتی بین «بالائی ها» تقسیم می شود . این شرایط فاجعه بار که برای ولی فقیه و دارو دسته غارتگر او بساط جشن وشادی می آفریند برای میلیونها- دستمزد بگیر وبیکار و بازنشسته غارت شده میهن ما تهی دستی، گرسنگی و بیماری و از هم پاشیدن خانه ها وخانواده را به بار می آورد.
تنها راه دگرگونی این روابط غیر انسانی مبارزه برای نیل به حقوق وحیثیت انسانی ایرانیان است . در این راه وبرای استمرار مبارزه حق طلبانه کارگران ایرانی پرچم مبارزات سندیکائی را که پیشگامان آنها ۱۰۹ سال پیش در سراسر میهن در انزلی، تهران، تبریز، مشهد، رشت ووو در دست گرفتند را برخواهند افراشت.
امروز هم اساسی ترین خواست کارگران تشکیل سندیکاهای آزاد است تا معرفی کنندگان کارگران بتوانند حقوق مکتسبه آنان را نگاهبانی کنند، ارتقاء دهند و جلوی تجاوز به آنانرا بگیرند.
در روند همکامی و همراهی با جنبش و مبارزات کارکران ستمدیده میهنمان ودر راه استیفای حقوق مشروع وقانونی دستمزدبگیران ایرانی از همه آزادیخواهان وهموطنان استمداد می طلبیم.
در این راه وکلا وحقوقدانان ایرانی وظیفه همکاری ، همراهی ، مشاوره و دفاع را با کمال افتخار به عهده داشته ، انجام داده وخواهند داد.
مردم شرافتمند وکلا را تنها نگذارید
محمد رضا روحانی وکیل پایه یک دادگستری
هوشنک عیسی بیگلو وکیل پایه یک دادگستری
مناف عماری وکیل پایه یک دادگستری
عزیز ماملی وکیل پایه یک دادگستری
شهین هیرمن بور وکیل پایه یک دادگستری - عضو کانون وکلای پاریس
٩اردیبهشت ١٣٩٣
|