اتحاد فدائیان خلق ایران: "چاره رنجبران وحدت و تشکیلات است"
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۱۰ ارديبهشت ۱٣۹٣ -
٣۰ آوريل ۲۰۱۴
خجسته باد اول ماه مه، روز جهانی کارگر!
"چاره رنجبران وحدت و تشکیلات است"
اول ماه مه (یازدهم اردیبهشت) روز اتحاد و همبستگی جهانی طبقه کارگر، به زنان و مردان آزادیخواه و به کارگران و زحمتکشان کشورمان، مبارک باد! در روز اول ماه مه کارگران در سراسر جهان با راهپیمائی و تظاهرات و بر پائی متینگ ها، خیابان ها را تسخیر می کنند تا با نمایشی شکوهمند از قدرت خود، مطالبات شان را متحدا، فریاد کنند. اما در این روز، جمهوری اسلامی به کارگران ایران اجازه راهپیمائی نمی دهد. از اینرو کارگران کشورمان جشن ماه مه را به اشکال دیگری در محل کار و زندگی، اداره و ... برگزار می کنند. بی جهت نیست که برپائی راهپیمائی و مراسمی مستقل و علنی در ۱۱ ازدیبهشت، خود به یک خواست در کنار دیگر مطالبات آنها بدل شده است.
جمهوری اسلامی درپی بسط سیاست تعدیل ساختاری و پی گیری سیاست های اقتصادی نئولیبرالی و برنامه های نهادها وارگان های سرمایه داری جهانی مانند بانک جهانی، صندوق بین المللی پول و گسترش اقتصاد «بازار آزاد» و«آزاد سازی اقتصاد» وافزایش «خصوصی سازی» اوضاع اقتصادی کشور را به فلاکت کشانده است.
تشدید بحران «رکود – تورمی»، ازهم گسیختگی ساختار اقتصادی، سقوط پی درپی ارزش ریال، ورشکستگی صنایع، بنگاه های تولیدی و کارخانجات تا بدان حد بارزاست که اقتصاد ایران با وجود درآمد بی سابقه بیش از ۶۰۰ میلیارد دلاری در ٨ سال گذشته، درسال ۹۱ با رشد منفی ۵.٨ درصد روبرورگردید و در سال های ٨٨ تا ۹۲ تعداد بنگاه های اقتصادی بحرانی در کشور ۷۵۰ درصد افزایش یافته وخروج سرمایه از کشور از سال ٨۴ تا ۹۱ به میزان ۵۰ برابر بالا رفته است.
در چنین شرایطی دولت حسن روحانی در راستای ارزان سازی نیروی کار، از سوئی سرمایه داران و کارفرمایان و دولت را ازپرداخت هزینه های بیمه تأمین اجتماعی نیروی کار معاف کرده و از سوی دیگر بر سهم کارگران دراین حوزه افزوده است. به رغم اینکه سرمایه و اندوخته های سازمان تأمین اجتماعی حاصل کار و زحمت کارگران و زحمتکشان است، اما رژیم روزبروز از دامنه برخورداری از بیمه های تأمین اجتماعی، بهداشت و درمان و بیمه بیکاری کاسته است و برای دولت در این حوزه مسئولیت و وظیفه چندانی قائل نیست. در نتیجه این سیاست ها، کارگران و اقشار کم درآمد جامعه به سوی بیمه های خصوصی رانده شده اند.
در سال گذشته تداوم پیمانکاری و اشتغال مثلثی، قراردادهای سفید امضاء، پیمانی، شرکتی، روزمزد هیچ سطحی ازامنیت شغلی را برای کارگران باقی نگذاشت. بیکاری و بیکارسازی ها همچنان ادامه یافت. درحالی که هم اکنون ارتش بیکاران درمرز ٨ میلیون قرار دارد،کاربدستان رژیم تلاش می کنند آن را امری عادی و گذرا وانمود کنند. در این زمینه زنان وضعیت بدتری دارند. ٨۲ درصدزنان سرپرست خانوار همچنان بیکارند. در همین دوره، برتعداد کودکان کار که بخشی از ارتش بیکاران را می سازند و سرمایه داران با استثمار آنان سود بیشتری به جیب می زنند، افزوده شده است. کارگران مهاجر و به ویژه کارگران افعان دچار وضعیت فلاکت بارتری شده اند.
درسال گذشته با تشدید استثمار و برای سود بیشتر سرمایه داران، عدم رعایت استاندارهای ایمنی، فقدان بازرسی های کار و حفاظت فنی به شدت افزوده گردید و بر اثر سوانح و حوادث ناشی از کار به طور متوسط روزانه ۶ کارگر جان خود را از دست داده اند. همچنین حقوق مستمری بگیران و بازنشستگان همچنان بسیار پائین تر از نرخ تورم و چند برابر زیر خط فقر تعیین شد.
پس از روی کار آمدن دولت روحانی سیاست اعمال فشار، دستگیری و سرکوب کارگران ادامه پیدا کرد و در مواردی افزایش یافت. تعدادی از نمایندگان و فعالان کارگری دستگیر و روانه زندان شدند، اعتصابات و اعتراضات کارگران بشدت سرکوب شد. بسیاری از نمایندگان کارگران اخراج و به دادسرا و دادگاه احضار شدند. اما به رغم این سرکوب ها، درسالی که گذشت مبارزه و مقاومت کارگران تداوم یافت و در برخی موارد به سطح بالاتری ارتقاء یافت و اتحاد و همبستگی را در میان کارگران تقویت کرد.
اعتصابات مکرر کارگران پلی اکریل اصفهان، کیسون، معدن کاران سنگ آهن چادرملو، کشتی سازی صدرا، کارخانه یخچال سازی پویا، سیمان آبیک و لوشان، نساجی کاشان، اعتصابات چندین باره کارگران قراردادی و پیمانی، اعتصابات و تجمع های اعتراضی بیش از ۱۰۰۰ کارگر قراردادی پتروشیمی رازی، کارگران کیان تایر، اعتراضات سندیکای کارگران شرکت واحد و سندیکای کارگران هفت تپه، پتروشیمی منطقه اقتصادی ماهشهر و ... از جمله این اعتصابات اند.
به لحاظ شیوه مبارزه، جنبش کارگری از اشکال و شیوه های تجمع درمحل کار، تجمع درمقابل نهادهای دولتی و اداره کار، استانداری، وزارت کار، نهاد ریاست جمهوری و در مقابل مجلس تا درگیری با نیروهای نظامی و امنیتی، نامه نویسی و تهیه طومار اعتراضی و اعتراضات خیابانی و راهپیمائی و ... بهره گرفته است. اعتصابات کارگران کاشی تبریزکف در مقابل استانداری تبریز و درگیری با نیروی انتظامی بدلیل ٣۰ ماه حقوق معوقه، اعتصابات مکرر ۴٨۰۰ کارگر شرکت بین المللی کیسون و درگیری کارگران با گارد ویژه و دستگیری بیش از ۱۰۰ کارگر و ادامه تجمع کارگران درمقابل مجلس و همچنین اعتصابات کارگران معدن چادرملو و سرکوب آن و دستگیری ۲٨ کارگر معدن، ارائه طومار اعتراضی سندیکای کارگران شرکت واحد با بیش از ۲ هزار امضا به روحانی و تجمع در مقابل شهرداری، نامه اعتراضی سندیکای کارگران هفت تپه به ربیعی از جمله مواردی است که همگی اشکال متنوع مبارزات کارگران را نشان می دهد.
در مجموع اعتراضات و اعتصابات متعدد کارگران برای افزایش دستمزد نشان می دهد که خواست افزایش حداقل دستمزد به بالاتر ازخط فقر، خواستی عمومی، سراسری و ملموس برای کارگران است. از اینرو مبارزه برای افزایش دستمزد زمینه و عرصه ای برای سازماندهی مستقل کارگران و متشکل نمودن آنان خواهد بود. اعتراضات متعدد کارگران برای پرداخت دستمزد و حقوق معوق مانده و همچنین برچیدن شرکت های پیمانکاری و انعقاد قرارداد مستقیم بیانگر این است که این خواسته ها نیز، از دیگر خواسته هایی است که می تواند حول آن مبارزه متحدانه ای شکل گیرد.
به رغم اعتراضات فزآینده و اعتصابات متعدد و با وجود همه مبارزات و فداکاری های طبقه کارگر، این مبارزات کماکان پراکنده و سطح سازمان یابی آن ها نازل و محدود است. برپائی تشکل های مستقل کارگری سنگر تحقق خواست های دیگر، حفظ و پایداری آنهاست. کارگران و زحمتکشان ایران بیش از پیش آگاهند تا زمانی که سایه شوم حاکمیت استبداد مذهبی برجاست، تعرض علیه کار و حیات آنان همچنان استمرار خواهد یافت.
بر این اساس ما بر این باوریم که جمهوری اسلامی توانائی حل بحران و جلوگیری از فروریزی فزاینده اقتصاد را ندارد و در این شرایط امکان بروز شورش های خودانگیخته افزایش یافته است. طبقه کارگر باید این آمادگی راکسب کند که علاوه برسازماندهی خود، تلاش کند با دیگر جنبش های اجتماعی، نظیر جنبش زنان، ملیت ها، تهیدستان، بازنشستگان، بیکاران، دانشجویان و جوانان و مدافعان حفظ محیط زیست پیوند برقرار نماید.
کمیته مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران بر این باور است که بدون عبور از جمهوری اسلامی و برچیده شدن بساط استبداد حاکم، که عامل اصلی فقر و فساد و بی عدالتی و استبداد است، امکان استقرار دموکراسی وجود ندارد. ما به عنوان یک نیروی چپ که به آزادی، دموکراسی، عدالت اجتماعی و سوسیالیسم باور داریم دست همه نیروهای مدافع منافع طبقه کارگر را در مبارزه مشترک برای تحقق خواسته های نیروی کار و زحمت، بگرمی میفشاریم.
کمیته مرکزی سازمان فدائیان خلق ایران
اول ماه مه ۲۰۱۴ برابر یازدهم اردیبهشت ۱٣۹٣
|