یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

نو شدن


سعید سلطانی طارمی


• ترجمه‌ی خطابه‌ی حماسی دکترفون جهت حل مشگلات کارگران روزگار پست‌مدرن در میدان شهر نیو فانتزیا ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱۱ ارديبهشت ۱٣۹٣ -  ۱ می ۲۰۱۴


 دوستان!
توی راه که می‌آمدم
گفتم از کجا، چگونه، باید این خطابه را شروع کنم؟
فکر می‌کنم قبول می‌کنید دوره‌ی خطابه‌ و خطیب‌ها گذشته‌است
تازه سیسرون که با فصاحت تمام توی کوچه‌های رم تنوره می‌کشید
آخرش چه شد؟
             چه کرد؟
فکر کن. سزار اگر نبود رم هنوز توی فاضلاب خویش... آه بی‌خیال
چند درصد شکوه رم از آنِ برده‌هاست؟
رم برای پایداری شکوه خود به برده بیشتر نیازمند بود یا سزار؟

هیچ فکر کرده‌اید
قرن‌هاست قصه‌هایمان مکرر است
جمع می‌شویم و اعتراض و اعتصاب می‌کنیم.
جمع می‌شویم و نعره می‌زنیم
جمع می‌شویم قطعنامه می‌دهیم
جمع، جمع، جمع،
[ناگزیر زنده‌باد فرد.]
جمع می‌شویم و خواستار یک جهان عادلانه می‌شویم
کو نتیجه؟ کو؟
هیچ فکر کرده‌اید
                        معنی عدالت عادلانه نیست؟
هیچ فکر کرده‌اید عادلانه محملی ‌است از برای غیر عادلانه زیستن
عادلانه یعنی آن که از حقوق من که لایقم و بیشتر تلاش و کار می‌کنم.
می‌کَنند
و به حق آن که بی‌لیاقت است وصله می‌زنند.
بگذریم
دوستان!
جنس واج‌های واژه‌های ساختن و خواستن یکی ‌ست
فرقشان کجاست؟
در نظام ساختار ذهن واژه‌هاست
"ساختن" همیشه مبتنی ‌است بر قناعت و اطاعت از منابع عظیم ابتکار
کاربستن دقایق نظامنامه‌های کار
ابتکار از کجاست؟ از مدبران هوشمند.
این که این مدبران هوشمند از کجا ظهور می‌کنند راز نیست
می‌شود نگاه کرد و دید
ما ولی همیشه روی "خواستن"
ایستاده‌ایم
ما همیشه خواستیم ، خواستیم، خواستیم
داده‌اند، باز خواستیم
عاقبت به تنگ آمده، نداده‌اند.
باز خواستیم
خواستیم کمتر از گذشته لیک با حقوق بیشتر
کار و کر کنیم
خواستیم مشگلات پیری و مریضی و ملال خویش را
روی دوش دیگری بیفکنیم.
هرچه می‌کنند و می‌دهند را گرفته‌ایم و گفته‌ایم:
عادلانه نیست

من که در مسیر خود به این یقین رسیده‌ام:
تنبلیم.
تنبلیم و آزمند دوستان!
قرن‌هاست داد می‌زنیم: "باید این نظام کهنه نو شود"
خُب نمی‌شود.
قر‌ن‌هاست زور می‌زنیم و جا نمی‌رود
بهتر است جای خواستن که"نظم کهنه نو شود"
خویش را در این مسیر نو کنیم.
یعنی از سکوی "خواستن"، به کارگاه "ساختن" رویم
خویش را برای کارخانه‌های کهنه، نو کنیم
نوشدن خوش است
نو شویم تا جهان برایمان
نو شود
دوستان !...
                                     ۹/۲/۹٣


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست