سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

نگاهی به دیروز و امروزمان


ناصر آقاجری


• تبلیغات وسیع لیبرال- مذهبی های ذوب شده در اقتصاد نئولیبرالیستی، آگاهانه، ما را به سوی فاجعه سوق می دهند. بهترین دلیل این ادعا، مطالعه ی روند این ۲۴ ساله ی تعدیل ساختاری و خصوصی سازی است ، که می بینیم هیچ صنعت واگذار شده ای کارش را ادامه نداده ولی همه ی کارگرانش را بیکار نموده است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۱٣ ارديبهشت ۱٣۹٣ -  ٣ می ۲۰۱۴


چه عاملی حرکت به سوی توسعه ی صنعتی ایران را به سکون و سکون را به بن بست وابستگی کشانده است؟ پاسخ به این واقعیت دردناک را به صورت فردی نمی توان جواب داد. ولی شاید با طرح آن در دنیای رسانه ها، با هم بتوانیم به راهکاری نزدیک شویم.
با مطالعه تاریخ معاصر ایران به حقایقی تلخ می رسیم. حقیقتی دردناک که بیان گر واپس گرایی و واپس ماندگی جامعه ی ما در همه زمینه های اجتماعی- اقتصادی است. زمانی که به تاریخ یک صد ساله ی ایران مراجعه می کنیم، می بینیم همه نارسایی های اجتماعی- اقتصادی دوران پیش از مشروطه در حقیقت زمانی فراتر از صد سال پیش ایران همچنان بدون پاسخ مانده است. در حالی که ما در زمان پیش از مشروطه متوقف شده ایم، جهان با سرعتی سرسام آور بدون وقفه به پیش می رود. اختراعات، اکتشافات، انقلاب فناوری و ارتباطات چهره ی طبیعت و انسان را به کلی دگرگون نموده، ولی حکومت های پس از مشروطه هنوز بر سر نارسایی های بنیادی پیش از انقلاب مشروطه ایران وامانده اند. تنها با هیاهو و هو و جنجال گوریل وار بر سینه ی خود مشت می کوبند تا دشمن استقلال صنعتی ایران را بترسانند. بدون توجه به این حقیقت که بخش عمده و اساسی این دشمن در درون اندیشه ی آنهاست، و برآیند ناآگاهی علمی عمومی جامعه است. ما سال ها، پیش از جنگ جهانی اول با انقلاب مشروطه آسیا را از خواب گران بیدار کردیم. ولی خود با سرکوب امپریالیست ها از پا در آمدیم. زیرا همبستگی و اتحاد دوران مشروطه را از دست داده بودیم. ولی جهان عقب مانده دور و ور ما همین چندی پیش، پس از جنگ جهانی دوم به استقلال رسیدند. و توانستند با گام های بلندی به سوی توسعه علمی- صنعتی پیش بروند. در حالی که درصد ناچیزی از منابع غنی ما را هم، ندارند. مانند چین، هند، کره جنوبی و... ولی برخی دست اندرکاران هنوز بر سر تقسیم منابع ارزی ناشی از درآمد تولید مواد خام یقه درانی می کنند و برای حفظ این درآمد در دستان خود، کشتار راه می اندازند و مخالفان را به بند می کشند.
به چند سند تاریخی مربوط به دوره ی پیش از انقلاب مشروطه ایران توجه کنید.
نارسایی های آن دوران، که تاکنون حل نشده، باقی مانده است.

تاریخ بیداری ایرانیان جلد ۱ رویه ۲۴۹ به نقل از (سیاحتنامه یک نفر ایرانی) اثر ابراهیم بیگ خطاب به وزیر داخله:
"... چرا رعیت ایران تا جزئیات لوازم زندگانی محتاج خارجه باشد؟... آیا تا کنون اسباب این همه ایرانی را که به ممالک روس و عثمانی و هند پراکنده می شوند تحقیق فرموده تدبیری برای منبع این کار به کار برده ایم؟ چرا اقدامات به کار نمی برید که برای رفع احتیاج ملت اقلا" در بعضی ولایت های مناسب فابرکت های ساخته و پرداخته گردد؟" ادامه در رویه ۲۵۰ "چرا اسباب پریشانی و پراکندگی ملت را نمی پرسید؟ سالیانه چندین هزار رعیت ایران ترک دار و یار خود گفته و به خاک عثمانی و روس و هند می روند ...".

همان منبع رویه ۲۹۹
"مگر نمی دانید امسال پانصد دختر ایرانی به ترکمان فروخته شده؟ مگر خبر ندارید که هر سال کرورها مردم ایران به روسیه و عثمانی و هند می روند ...".

همان منبع رویه ٣۰۰
"اگر ملا اسم قانون بشنود، تکفیر می کند. اگر دولتیان بشنوند فورا" ده نفر قزاق یا غلام- کشیکخانه حاضر و آن بیچاره را ...".

همان منبع رویه ٣۰۱
"هیچ دولت پایدار نمانده مگر با قانون، ملک با کفر باقی می ماند ، با ظلم باقی نمی ماند ..."
در ادامه "تا بخواهیم امروز کارخانه ای دائر نمائیم، فردا فلان دولت همسایه همان متاع را به قیمت مناسب تر وارد کرده. کارخانه ی ما را می خواباند ولو به ضرر موقت ...".

این واقعیت های تلخ در آن شرایط اجتماعی، پیش از مشروطیت عاملی شد برای ایجاد انجمن های زیرزمینی روشن اندیشان برای مبارزه با بی داد حاکمیت استبدادی زمانه.

تاریخ بیداری ایرانیان ناظم الاسلام کرمانی جلد ۱ رویه ۲۵۹
"... مجددا هم قسم (اعضای انجمن) و معاهد شدند که تا جان در بدن دارند در خدمت به ملت و وطن عزیز خود داری ننمایند و به هر وسیله که دست آید مردم را از خواب گران غفلت بیدار و از سکرات نادانی و جهالت هوشیار سازند که جمعی را متفق نموده تقاضای عدالتخانه و مجلسی از دولت نمایند...".

باز می گردیم به امروزمان. واقعیت های امروز را می توان با گردش در بازارها به چشم دید. کالاهای تولید ایران، حتا نوع وابسته ی آن، هر روز محدودتر تولید می شوند. شهرک های صنعتی اطراف کلان شهرها متروکه شده اند و جای تولیدات آن را کالاهای تولید خارج گرفته است. بحران تولید صنعت کالایی به بخش کشاورزی هم رسیده و علاوه بر خرید کلان گندم، در بازار میوه و تره بار شاهد کالاهای کشاورزی دیگر کشورها هستیم.
نسل پیش از انقلاب مردمی ۲۲ بهمن با احساس مسئولیت اولین شعار خود را استقلال قرار داد و بعد از آن، آزادی را عرضه نمود. زیرا به این شناخت رسیده بود که ایران با این همه منابع بی شمار می تواند به یکی از پر توان ترین ساختارهای تولید صنعتی- اقتصادی جهان بدل گردد. ولی با تاسف می بینیم امروز سیر و پیازمان را هم نیازمند بیگانه هستیم. انقلابی که استقلال اقتصادی- صنعتی ایران را هدف گرفته بود به ضد خود تبدیل شد. امروز هم، مانند حکام واپس گرای قاجاریه تنها با فروش منابع خام، درآمد به دست می آورند و در توزیع درآمدها و منابع هم، حق تقدم با خودی هاست. از نظر فرهنگی هم برخی خرافه پرست، تصور می کنند مردم شایستگی و خرد بیان باورهایشان را ندارند و باید کورکورانه از آنها دنباله روی نمایند. از نظر این جماعت مردم تنها حقی که دارند، حق کار کردن و تولید است. تا سرمایه داران، فرآیند تولید آن را مالک شوند. که امروزه با بیکاری نجومی این حق بردگی را هم از آنها دریغ کرده اند. برآیندی از مناسبات نئولیبرالیستی وطنی.
مناسبات اقتصادی تعدیل ساختاری و خصوصی سازی، از پس از جنگ تا به امروز، اثبات نموده، که حتا در زمینه صنایع تولید مواد خام هم، آن امکان و توانایی را که بتواند اشتغال ایجاد کند ندارد. توقف ساخت پروژه های گازی، نفتی و پتروشیمی در پارس جنوبی و بقیه مناطق ایران همزمان با سرعت گرفتن سیاست های اقتصادی نئولیبرالیستی در دولت احمدی نژاد و تائید این سیاست ها توسط کارشناسان صندوق بین المللی پول این باور را تائید می کند.
آیا این حقیقت بیان گر عدم وجود یک مدیریت آگاه به دانش زمانه و درک پیچیدگی های مناسبات اقتصادی، طی همه ی دوران های پس از انقلاب مشروطه ی ایران، تا به امروز نیست؟!
تائید مناسبات اقتصادی تعدیل ساختاری و خصوصی سازی توسط هر دولتی، خواه نا خواه این نهاد را به صورت دشمنی در برابر کارگران و همه ی زحمتکشان شهر و روستا تعریف خواهد کرد. زیرا بنیاد این ساختار اقتصادی تنها بر یک ستون پایه ریزی شده است و آن سرمایه ی مالی و سود است. سود هرچه بیشتر برای اقلیت سرمایه داری به قیمت استثمار ددمنشانه نیروی کار اجتماعی، و پایمال کردن حقوق اقتصادی- مدنی همه ی حقوق بگیران.

بهترین سند: سیاست های ریاضت اقتصادی در اروپا و امریکا برای حمایت از سرمایه داران مالی و برای پیش گیری، از فروپاشی سرمایه داری جهانی، به قیمت فقر و بیکاری مردم یونان، اسپانیا، ایتالیا، پرتقال، ایرلند، قبرس و... شاهد این مدعا است. و تعریف نئولیبرالیستی در ایران، از اقتصاد مقاومتی: بدون دریافت مالیات از نهادهای اقتصادی که ماهانه سودهای نجومی دارند، آزادی آنها در استفاده ی بدون حد و مرز از منابع کانی و منابع انسانی با قانون زدایی از مناسبات کار و دور زدن قانون اساسی با کمک لایحه ها و مصوبات دولتی به جای کاربردی کردن قانون اساسی به قیمت ریاضت اقتصادی، فقر، گرسنگی، تن فروشی، کودکان کار خیابانی، و سقوط قدرت خرید اکثریت مردم یا به قول آقایان (عوام).
با پایان جنگ روند سیاست های اقتصادی ما، دور شدن از شعار اول انقلاب ۲۲ بهمن، استقلال و پیوستن به سیاست های مالی و ضدمردمی نئولیبرالیسم تبدیل گردید. آزادی را نیز که در همان سالهای اول قربانی نمودیم تا با خون آن، راه وابستگی اقتصادی دوران شاه امریکایی، بازگشایی گردد. به همین دلیل است که کارشناسان صندوق بین المللی پول و بانک جهانی مهر تائید بر مناسبات اقتصادی تعدیل ساختاری و خصوصی سازی شان زده اند. اگرچه دولت جدید اعلام نمود، نمودار رشد اقتصادی در آن زمان منفی بوده است. ولی در این زمانه، دیگر از ناظم الاسلام کرمانی خبری نیست (بنیانگذار انجمن های سری) هم چنین از آیت اله طباطبایی که تنها روحانی بود، که مدافع تاسیس مدارس مدرن با آموزش ریاضی، فیزیک و زبان خارجه و ... بود و به دلیل حمله خرافه پرستان به این مدارس خود به تاسیس آن اقدام نمود. دیگر از آن انجمن های سری که توانستند، بنیاد استبداد فردی را ریشه کن نمایند و مشروطه اول را به پیروزی برسانند هم، خبری نیست.
این واقعیت ها به ما هشدار می دهد که تبلیغات وسیع لیبرال- مذهبی های ذوب شده در اقتصاد نئولیبرالیستی، آگاهانه، ما را به سوی فاجعه سوق می دهند. بهترین دلیل این ادعا، مطالعه ی روند این ۲۴ ساله ی تعدیل ساختاری و خصوصی سازی است ، که می بینیم هیچ صنعت واگذار شده ای کارش را ادامه نداده ولی همه ی کارگرانش را بیکار نموده است. علاوه بر اینکه سرمایه گذاری جدیدی صورت نگرفته و تکنولوژی مدرنی وارد نشده کارخانه ها را واگذار کرده اند، آن هم با وام بانک ها. در حقیقت با ثروت و اندوخته ی مردم صنایع مردم را مالک شده اند. بدون اینکه بدهی های خود را بپردازند. (طبق اظهار نظر برخی مسئولان در رسانه ها). خواست و آرزو و ادعای مسئولان برای شکوفایی اقتصادی- صنعتی با مناسبات اقتصادی تعدیل ساختاری و خصوصی سازی تنها یک توهم است، و راهیست به ناکجاآباد بحران و ویرانی .

از طرف اتحادیه نیروی کار پروژه ای
ناصر آقاجری ۱٣۹٣-۲-۴ 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست