سرزمین مادری ویرانه شد - حشمت اله طبرزدی
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۱۹ ارديبهشت ۱٣۹٣ -
۹ می ۲۰۱۴
امروز پس از ملاقات با خانواده و شنیدن خبرهای بیرون، برای چندمین بار احساس کردم که شرایط مردم در بیرون بسیار بدتر از ماست و آرزو کردم، ای کاش بیرون از زندان بودم و به همراه خانواده و مردمم در غم ناشی از فقر و تنگدستی آنها شریک بودم! ای کاش با آنها بودم و از نزدیک درد بی خانمانی ، درد گرسنگی، درد نداری میلیونها ایرانی و درد هزاران انسان درمانده که در پشت درهای بیمارستانها نگران عزیزان خود به دلیل نداشتن هزینه ی درمان آنها هستند را درک می کردم.
به راستی کدام سرزمین را سراغ دارید که به لحاظ ذخایر زیرزمینی، معادن و منابع مادی و انسانی، در ردیف اول از کشورهای جهان باشد اما دولت و حکومت آن هر ماه و سال، بیش از ۲۰و ٣۰ درصد بر هزینه های اساسی مردم بیفزاید و کشور و مردم را در گرانی و تورم زایدالوصف فرو ببرد؟!
کدام سرزمین را می شناسید که حکومت آن به صورت مخفیانه و غیر مسئولانه دست به راه اندازی برنامه هسته ای بلند پروازانه بزند و میلیاردها دلار به مردم خود خسارت بزند و مردم آن سرزمین را با تحریم های همه جانبه بین المللی روبرو سازد و رهبرش از همه ی افراد، غیر مسئولانه تر رفتار نماید و لجوجانه خواهان تداوم این گونه سیاست های ضد ملی باشد؟!
کدام سرزمین را می شناسید که ٨۲ هزار میلیارد تومان از بودجه ی بانک هایش در اختیار حدود ۵۰۰ نفر باشد و این افراد اندک، حاضر به باز پرداخت بدهی خود نباشند و آن سوی سکه، میلیونها نفر به نان شب محتاج و توان پرداخت هزینه های یومیه ی خود را نداشته باشند.
کدام سرزمین را سراغ دارید که دزدی و رشوه و اختلاس، تار و پود نظام مالی – اداری حکومتی را در برگرفته و از قاضی تعزیر حکومتی تا رییس پلیس پیشین و دادستان پایتخت تا بانکدار و معاون پیشین ریاست جمهوری اش تا نماینده مجلس و سردارش، همه و همه دست به اختلاس های کلان سه هزار میلیارد تومانی بزنند و مردم کوچه و خیابان، حتا امکان دریافت یک وام چند میلیون ریالی نداشته باشند!؟
کدام سرزمین را سراغ دارید که، رانت خواری و رشوه و غارت گری از ویژگی های طبقه حاکم و سردمداران و حاکمان ریز و درشت آن باشد و بی صلاحیت ترین افراد و گروهها، در حساس ترین پست های حکومتی قرار داشته باشند و اقتصاد وسیاست و اجتماع را به ورشکستگی و بحران فرو ببرند؟!
کدام سرزمین را می شناسید که دزد و رانت خوار و رابطه باز و غارتگرش آزاد باشد و بلکه امتیاز و جایزه بگیرد و مانور تجمل و مانور قدرت و ثروت بدهد، اما روزنامه نگار و آزادیخواه و عدالت خواهش در بند و توقیف و سرکوب شده و آواره از وطن و خانه باشد؟!
آری این سرزمین مادری من است! سرزمینی که روحانیون حکومتی قدرت پرست، انحصار طلب، جاهل و متعصب و پیروان زر و زور و تزویر به همراه هم پالگی های بازاری، نظامی، اداری و سیاسی و امنیتی، همه ی امکانات ملی و مملکتی را به انحصار خود در آورده و با زیاده خواهی و ماجرا جویی ها و دخالت های قانون شکنانه در امور داخل و خارج از کشور، به راستی یک ملت را به گروگان گرفته و از دنیا باج خواهی می کنند!
این باند مافیایی قدرت، یک روز حرف از تکنولوژی هسته ای به عنوان حق مسلم می زنند و مملکت را در تحریم های بین المللی فرو می برند و روز دیگر سخن از "نرمش قهرمانانه" به میان می آورند تا به زعم خود زمان بخرند و همچنان فرصت داشته باشند بر اریکه قدرت باقی بمانند و ملت ستم دیده و ضعیف شده و فقیر ایران را بدوشند و ناظر فقر و فساد و فحشا و گرسنگی و بی خانمانی ملت باشند و هر گونه از این وضعیت ملت لذت ببرند!
آری این قوم ستمگر و فاسد، سرزمین مادری ام را به ویرانه تبدیل کرده اند و ملت را در تنگدستی و بیچارگی و سرکوب و وحشت ، زمین گیر کرده اند . افراد و آحاد و احزاب و گروههای و نخبگان ملت را پراکنده و ضعیف ساخته اند و البته بخشی از آنها را با ترفندهای خود به سراب تدبیر و امید کشانیده و هر روز به یک بازی سرگرم نموده که آخرین آن توزیع سبد کالا و رفراندوم ثبت نام برای دریافت یارانه ی نقدی بود.
اینک او را در انتظار مذاکرات هسته ای نشانده اند تا روزی در یک سال دیگر این مذاکرات نتیجه بدهد و احتمالا فرجی برای حکومت و نه ملت، حاصل آید . این سرنوشت اقوام و ملت هایی است که بر زمین نشسته و نگاه خود را به دست زندانبانان خود دوخته و از آنها گدایی ترحم و گشودن کلید های اسیری و فقر و بیچارگی دارد.
حشمت اله طبرزدی – اردیبهشت ۹٣- زندان رجایی شهر
|