اوکراین: بازی صبر و انتظار
آسیا تایمز - پپ اسکوبار - ترجمه: ایرج واحدی پور
•
حدود یکماه قبل، روز دهم آوریل پوتین نامه ای به سران هیجده تن از کشورها که پنج کشور غربی را نیز شامل میشود و از راه اوکراین گاز از روسیه دریافت میکنند فرستاد، توضیح بسیار ساده بود: مسکو به تنهائی نمیتواند تامین مالی اقتصاد نزدیک به ورشکستگی اوکراین را ادامه دهد، به نوشته پوتین اروپائی ها هم باید سر میز گفتگو حضور یابند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
٣۱ ارديبهشت ۱٣۹٣ -
۲۱ می ۲۰۱۴
آنچه که برای شناختن سیاستمداران نخبه ائی که مدنیت غربی را نمایندگی میکنند لازم بود با واکنش آنها به رفراندوم های دونتسک و لوگانسک از پرده بیرون افتاد .
رفراندوم ها ممکن است خیلی سریع، در میانه یک جنگ داخلی، و درست در زیر آتش حاکمیت ناتویی و نئولیبرال - نئوفاشیست کیف که توانست در ماریوپل چندتن از رای دهنده گان را نیز بکشد جریان یافته باشد. ای ااین رفرنداندوم ها یک پروسه تکامل یافته ای نبود؟ جواب البته منفی است. ولی از نظر گرافیک کاملا تکامل یافته بود (همه عناصرمنطقی را دارا بوده - مترجم ) و گویای یک حرکت توده ای در جهت حاکمیت بر خود و استقلال سیاسی از کیف بوده است .
این دموکراسی مستقیم در عمل بود و عجیب نیست که وزارت خارجه امریکا از آن نفرت داشت و در صدد تلافی بر آمد.
شرکت در رای گیری بسیار درخشان بود. پیروزی برای استقلال زلزله آسا بود. شفافیت رای گیری در صندوق های رای شیشه ای هم کاملأ مشهود بود. نظارت بر رای گیری هم بوسیله روزنامه نگاران غربی که عمدتأ از آلمان بودند و همچنین آژانس خبری کیودو مربوط به واشینگتن پست اعمال شد.
بعداز اینکه جمهوری خلق دونتسک خودرا دولت مستقل اعلام کرد و از مسکو خواست که آنرا جزئی از روسیه بحساب آورد - در حالیکه این یک جدائی و یا اعلام جنگ داخلی نیست و فقط یک مذاکره است - چه پیش خواهد آمد؟
واکنش سنجیده کرملین روشن است: مسکو به خواست مردم در دونتسک و لوگانسک احترام میگذارد و انتظار دارد که نتایج رفراندوم ها به کیفیتی متمدنانه فعلیت یابد.
درخواست روسیه از سازمان امنیت و همکاری اروپا (OSCE) برای کمک و وساطت در مذاکرات، احتیاط این کشور را نشان میدهد.
با این حال هنوز شواهد قطعی وجود دارد که حاکمیت ناتویی و نئولیبرال - نئوفاشیست هیچ مذاکره ای در هیچ مورد را نمی پذیرد. پرزیدنت الکساندر تورچینف این عمل دموکراتیک مستقیم را مضحک نامید و مدعی شد که تروریست ها نام آنرا رفراندوم گذاشته اند. واشینگتن و بروکسل از آن با برچسب "غیرقانونی" نام بردند.
و همه اینها بعداز کشتار اودسا اتفاق میافتد. شبه نظامیان نئونازی در لباس «گارد ملی»، که رسانه های دست راستی شرکت های بزرگ امریکائی آنها را «ناسیونالیست های اوکراین» مینامند، و تعدادی از اعضاء CIA و FBI و سیصد نفر از مزدورهای - بلک واتر - که اکنون "اکادمی" نام دارد، در این جریان دست داشتند. وقتی وزیر امنیت ملی اوکراین کنونی، اندری پاروبی نئونازی و فرمانده قبلی «نیروهای دفاع از خود» میدان Maidan از تشویق کنندگان جنگ دوم جهانی و همکار نازی ها استفان بندرا باشند، چه انتظار دیگری میتوان از آنها داشت.
باندراستان - برای باندرا که با جوخه های مرگ سالهای ۱۹٨۰ در آمریکای مرکزی بیشتر هم آهنگی دارد، رفراندم خارج از نت است. او بجای رفراندوم با سوزاندن غیرنظامیان روسی تبار و به قول او حشرات روسی که جرات کرده اند ساختمان ها را اشغال کنند، موافق است.
به هر صورت پیام کلیدی رفراندومی ها این است ما حاکمیت ناتویی و نئولیبرال - نئوفاشیست را قبول نداریم. این یک حاکمیت غیرقانونی کودتاچیان است، ما جدائی طلبان طرفدار روسیه نیستیم، ما نمیخواهیم جدا شویم، خواسته ما اوکراین متحد فدرال و متمدن است که ایالت های مستقل و قدرتمندی داشته باشد.
حق حفاظت RZP برای همه؟
امپراطوری اغتشاش به غیر از اغتشاش چه میخواهد؟ آمپراطوری اغتشاش در حال حاضر شدیدآ از بکارگیری یک «ارتش علیه ملت خودش» حمایت میکند، این همان چیزی است که در لیبی و سوریه تنبیه با بمباران ناتو یا تقویت و اعزام جهادی ها را در پی داشت ولی در اوکراین همه اینها جنبه نرمال و طبیعی دارد.
در سوریه و لیبی آنها سه دفعه در سازمان ملل تلاش کردند و آخرین بهانه آن ها، اجرای مسئولیت برای حفاظت همه بود. در اوکراین، ولی «تروریستها» با (فرهنگ جرج بوش) مردم معمولی و آدمهای خوب میلیشیای نئونازی کیف هستند. سفیر امریکا در سازمان ملل و سردسته "مسئولین مراقبت از مردم" در سازمان ملل، خانم سامانتا پاور، زمانیکه کشتار مردم را در اوکراین به وسیله ناتو و حاکمیت نئولیبرال - نئوفاشیست، «معتدل» و «متناسب» با وظیفه اعلام کرد، همه مرزهای سابق دیوانگی های دیپلماتیک را پشت سر گذاشت. به ویژه وقتی گفت "در صورت پیش آمدن چنین وضعی، در هرکدام از کشورهای ما هم به همین نحو عمل میشد".
برلین به سهم خود میخواهد راه دیپلماتیک تری را تجربه کند و البته شکاف وسیعی بین طرفداران پیمان اتلانتیک شمالی که معتقد به همکاری همه جانبه اروپا، آمریکا و کانادا هستند و سران صنایع آلمان که منافع خود را با فشار امریکا برای تخریب همکاری اقتصادی روسیه و آلمان در خطر می بینند وجود دارد. بازی امپراطوری اغتشاش، کشیدن دیواری بین ایندو بخش است که «حمله» روسیه آنرا تسهیل میکند. مسکو هم میتواند «سامانتائی» عمل کند و از «مسئولین مراقبت» در سازمان ملل مراقبت از روسی تباران و طرفداران روسیه را طلب کند. ولی پوتین نمیخواهد شطرنج ایجاد یک افغانستان دیگر در نزدیکی مرزهای خود را، با دست خود بازی کند.
برای برلین چیزی که اهمیت دارد اقتصاد است. رشد اقتصادی آلمان در سال ۲۰۱۴ در بهترین حالت ۱.۹ درصد خواهد بود . با ۶۲۰۰ شرکت آلمانی در روسیه و ۳۰۰۰۰۰ شغل وابسته به آنها در مبادلات دو جانبه، تحریم های مدل آمریکائی، ماورای خسارات اقتصادی است، هرچند که ترس از روسیه و هیستری جنگ سرد دوم نیز به هرحال حاکم است.
پاریس: رابطه با روسیه برایش مثل نوشته روی دیوار است. معامله ۱.۶ بیلیون دلار فروش دو ناو هواپیمابر کلاس میسترال آمریکا به روسیه به قوت خود باقی است و اجرا میشود. و همانطور که دیپلماتهای فرانسوی پذیرفتند اجرای تحریم ها و مجازاتها و از دست دادن مشاغل، چیزی است که به فرانسه بیش از روسیه آسیب میرساند.
حدود یکماه قبل، روز دهم آوریل پوتین نامه ای به سران هیجده تن از کشورها که پنج کشور غربی را نیز شامل میشود و از راه اوکراین گاز از روسیه دریافت میکنند فرستاد، توضیح بسیار ساده بود: مسکو به تنهائی نمیتواند تامین مالی اقتصاد نزدیک به ورشکستگی اوکراین را ادامه دهد، یعنی تخفیف بعد از تخفیف و عدم اعمال جریمه بعد از جریمه. روسیه مبلغ نجومی سی و پنج ممیز چهار میلیارد دلاربه کیف کمک کرده است. به نوشته پوتین اروپائی ها هم باید سر میز گفتگو حضور یابند.
رئیس سابق کمیسیون اروپا خوزه امانوئل باروسو ضمن پذیرش ضرورت مذاکرات از اینکه شرکت روسی گاز پروم از اوکراین خواسته قیمت گاز را پیش پرداخت کند و گرنه جریان گاز قطع میشود، اظهار تعجب کرد و آنرا وحشتناک توصیف کرد. گویا سایر کمپانیهای انرژی اروپائی به عدم پرداخت صورت حسابهایشان بی اعتنا می مانند؟!
حالت بیطرفی مدل فنلاند راه حل خوبی برای بحران موجود اوکراین است. لازمه اش این است که حاکمیت ناتویی و نئولیبرال - نئوفاشیست کنونی سقوط کند.
|