ترانه ی معترض آلمان معاصر
به همراه ترجمه ی ترانه ی «مسیح و اشتیبر» اثر ویدمن
شاهرخ رئیسی
•
در عرصه ی «سینگر-سونگ رایتینگ» در کشورهای غربی، رایج است که ترانه خوان مولف، خود ترانه ای را دکلمه کند. این سنت به خصوص در ترانه ی معترض محبوبیت خاصی دارد. به اختصار دو اصطلاح «سینگر سونگ رایتینگ» و «ترانه معترض» را توضیح می دهم. گوتس ویدمن از ترانه خوانان مولف نسل جوان آلمانی است که سبک خاص خودش را دارد.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۱ خرداد ۱٣۹٣ -
۲۲ می ۲۰۱۴
در عرصه ی «سینگر-سونگ رایتینگ» در کشورهای غربی، رایج است که ترانه خوان مولف، خود ترانه ای را دکلمه کند. این سنت به خصوص در ترانه ی معترض محبوبیت خاصی دارد.
در زیر به اختصار دو اصطلاح «سینگر سونگ رایتینگ» و «ترانه معترض» را توضیح می دهم. گوتس ویدمن از ترانه خوانان مولف نسل جوان آلمانی است که سبک خاص خودش را دارد. ترانه ی مولف آلمان از اوایل دهه ی نود متحول شد. همچنان منش انتقادی و چپ خود را حفظ کرد اما زبانش گستاخ تر و بی پرواتر شد.
در زیر یکی از ترانه های معترض گوتس ویدمن را به فارسی ترجمه کرده ام. ترجمه به همراه صدای او تدوین شده و در فورمت فیلم نیز قابل مشاهده و شنیدن است.
1
Protest song ترانه ی معترض یا
ترانه معترض به ترانه ای گفته میشود که در ساحت معنایی به نقد موضوعی سیاسی یا اجتماعی پرداخته و مناسبات قدرت حاکم در اجتماع را به چالش میکشد. ترانهسرای معترض با اتوریتهها سر جنگ دارد.
ترانهی معترض ژانر یا فرم موسیقیایی مشخصی در موزیک نیست بلکه همان ترانه یا شعر خوانده شده همراه موزیک است که میتواند در سبک پاپ، راک، هیپ هاپ، پانک -راک، رپ و یا حتی موسیقیی کلاسیک، محلی یا سنتی اجرا شود.
تاریخ جنبشهای سیاسی و اجتماعی معاصر در جهان با تاریخ ترانه پیوند خورده است. موزیک در چنین شرایطی نه تنها بیانگر احساسات و افکار قشر خاصی است(انقلابیون، رفورمیستها یا معترضان)، بلکه میتواند سازندهی احساس همبستگی و اتحاد آنان باشد. موزیک در اینچنین جایگاهی میتواند برانگیزانندهی توجه دیگران و تحریک کننده اذهان شنوندگان، از هر قشر و گروهی شود و کارکردی سیاسی بیابد.
2
خوانندهی مولف
«سینگر-سانگ رایتر» یا به آلمانی «لیدر ماخر»
در فرهنگ انگلیسی زبان کشورهای انگلوساکسن اصطلاحی در موزیک هست به نام «سینگر- سانگ رایتینگ». «سینگر- سانگ رایتر» به خواننده ای می گویند که خود متن ترانه اش را می نویسد، آهنگ آنرا ساخته و تنظیم می کند و در نهایت خود نیز ترانه را می خواند. در زبان فارسی می توان برای آن معادل ترانهخوان مولف یا خواننده مولف را به کار برد. مولف معنای ضمنی نویسنده را نیز همراه خود دارد و بخشی از کار «سینگر-سانگ رایتر» نوشتن متن ترانه است.
سینگرسانگ رایترها اغلب هنگام خواندن ترانه هاشان، با نواختن سازی چون گیتار، پیانو و یا سازدهنی و غیره اجرای اثر را همراهی می کنند. سینگرسانگ رایتر ها هنرمندانی هستند که در چندین زمینه ترانه سرایی، آواز، آهنگ سازی و نوازندگی صاحب ذوق و بینش هنری اند. آثارشان مهر سبک شخصی مولف را بر پیشانی دارند. در آمریکا و انگلستان کسانی چون وودی گاتری، پت زگر، باب دیلن، جان بائز، تام ویتس، نیک کیو و ... از زمره چنین هنرمندانی هستند.
تاثیر باب دیلان، جان بائز و دیگر خوانندگان مولف دههی شصت آمریکا تنها محدود به کشورهای انگلوساکسون نبود. تاثیرشان را میتوان در کار ترانه سرایان اروپا و حتی آسیا نیز دید. همزمان با همین جریان مهم در موسیقی انگلیسی زبان، جریانی نیز بنام «ترانه نو» یا «نوا کانسیون» در آمریکای لاتین توسط کسانی چون ویولتا پارا ایجاد شد که با ریشه در موسیقیی محلیی شیلی، از جنبشهای اجتماعی و سیاسی دورانش تاثیر فراوان گرفته بود. ترانهی نوی آمریکای لاتین که از شیلی آغاز شده بود به سرعت سراسر قارهی آمریکای جنوبی را دربرگرفت. ویکتور خارا از جملهی خوانندگان مولف همین عرصه بود که جانش را بر سر این کار گذاشت. همزمان در ایران نیز ترانه نوین به وجود آمد..
در آلمان به چنین خوانندگان مولفی لیدر ماخر می گویند. خوانندگانی چون ارنست بوش، فرانتس یوزف دگن هارد، هانس وادر، کنستانتین وکر، راینهارد مای.در فرانسه چنین خوانندگانی را «شانسونیر» می نامند. از شانسونیرهای بزرگ فرانسه می توان سرژ گانزبورگ، بوریس ویان، ژاک برل، سرژ رجیانی، ژرژ موستاکی، ژرژ براسونس، ادیت پیاف، شارل آزناوور و باربارا را نام برد.
از دهه شصت میلادی به بعد سینگر-سانگ رایتینگ بدل به ژانر موسیقیایی مشخصی شد. دهه شصت میلادی، دوران اوج جنبش های مدنی و جنبش دانشجویی و جنبش ضد جنگ ویتنام در جهان غرب بود. اینهمه بر کار هنرمندان آن روزگار تاثیر فراوان گذاشت و سینگر-سانگ رایترها نیز از این تاثیر بی نصیب نماندند
مسیح و اشتیبر
ترانه ای از گوتس ویدمن
ترجمه ی شاهرخ رئیسی
اشتیبر سیاستمدار معروف حزب سوسیال مسیحی آلمان
برای خودش عجوبه ای بود، یک ایده آلیست
برضد جنگ و صلح طلب
پول براش ارزشی نداشت
دارایی نداشت
نه سقفی که زیرش بخواب رود
نه کار ثابتی که انجام دهد
از آنچه مردمش می بخشیدند زندگی می کرد
اصول جامعه مدنی را رد می کرد
موهاش بلند و ریشش مثل حیپی ها
با سی و سه سال سن بی هیچ مال و منال
آوازخوان با رفقاش ولو در شهر
آبرو مادرش را داده بود بر باد
بی مجوز تجمع راه می انداخت
و اگر چیزی برای نوشیدن نبود
آب را مثل شراب
مابین مومنان تقسیم می کرد
جنده گان محترم و دزدان مقدس
راست است آقای اشتیبر
یک چنین مردی را شما
براستی عبادت می کنید
بایستی خجالت بکشید
یک چنین کسی را الگو می دونید
سرپیچی از فرامین خدایی
فرسنگ ها دور از سازگاری
زندگی ی تهی از بازده کاری
آنهم از فرزندی حرام زاده
سرور ما عیسی مسیح
یه چیزی بود مثل یک کمونیست
جنده گان محترم و دزدان مقدس
راست است آقای اشتیبر
یک چنین مردی را شما
براستی عبادت می کنید
اگر می آمد به آلمان زیبای شما
و تقاضای پناهندگی می داد
برایتان یک مشنگ روانی بیش نبود
که تحت تعقیب هیچ حکومتی هم نبود
اسم خودش را هم گذاشته بود فرزند خدا بر روی زمین
از پس این یکی دیگه برمی آمدید
حسابش را کف دستش می گذاشتید
دستبند به دست به کشور خودش برش می گرداندید
به چه حقی لعنت به شما
اسم خودتون را گذاشتید مسیحی ی سوسیال
او که گفته بود: «تو باید دشمن خود را دوست بداری»
نافرمانان را با تازیانه از کلیسا بیرون می انداخت
جنده گان محترم و دزدان مقدس
راست است آقای اشتیبر
یک چنین مردی را شما
براستی عبادت می کنید
لینک کلیپ در یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=7N7xLd_6ubw
لینک کلیپ در فیسبوک:
https://www.facebook.com/photo.php?v=640871759324259&saved
|