اسد و انتخابات ریاست جمهوری سوریه
مهدی تاجیک
•
مصوبات پارلمان سوریه برای شرایط نامزدی انتخابات ریاست جمهوری در اسفند ۹۲، این موضوع را روشن ساخت که ردای ریاست جمهوری سوریه نه در ستادهای انتخاباتی و پای صندوق رای، بلکه دوباره در خیاط خانه سلطنتی خاندان اسد و به دور از چشم نامحرمان دوخته خواهد شد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۲ خرداد ۱٣۹٣ -
۲٣ می ۲۰۱۴
انتخاباتی حساس
زمان دقیق برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سوریه پس نشست پارلمانی این کشور در تاریخ اول اردیبهشت ماه امسال، مشخص گردید. در همان روز «جهاد اللحام» رئیس پارلمان سوریه زمان برگزاری این انتخابات را سیزدهم خرداد ماه (مصادف با ٣ ژوئن) اعلام نمود. وی ضمن تاکید بر برگزاری انتخابات در موعد مقرر عنوان داشت: «ما به حرف و حدیث های طرف های خارجی اهمیت نمی دهیم که در تلاش هستند در کشور ما تشویش ایجاد کرده و اعتمادی را که مردم سوریه از طریق صندوق های رای نشان می دهند، از بین ببرند!» وی در نهایت نیز مدعی شد که هیچ اراده ای فراتر از اراده مردم سوریه نمی باشد. هر چند که اللحام ۶۰ ساله خود می داند که در سوریه اراده ای بالاتر از اراده اسد وجود ندارد ولی با این وجود وی اراده مردم را بالاترین اراده می نامد. به هر شکل نباید از این نکته غافل ماند که یک انتخابات فرمایشی، سخنانی فرمایشی را می طلبد.
این انتخابات در شرایطی برگزار می گردد که بر طبق آمار منتشر شده توسط سازمان ملل بیش از ۱۵۰ هزار نفر در جنگ داخلی سوریه کشته و میلیون ها نفر در داخل و خارج این کشور بی خانمان و آواره گشته اند. لذا برگزاری یک انتخابات در چنین شرایطی از حساسیت ویژه ای برخوردار است. سالهاست که مردم سوریه در انتخابات ریاست جمهوری شرکت می کردند که تنها یک کاندید داشت و رای آری یا خیر برای این یک کاندیدا سبب می گشت تا بشار اسد وارث خاندان شبه سلطنتی موسوم به جمهوری این کشور و تنها نامزد این انتخابات، با رای گیری که صحت و سلامت آن نیز به شدت زیر سئوال می باشد، بر اریکه قدرت باقی بماند. اما اسفند ماه سال گذشته، مجلس سوریه تحت فشار ناشی از فضای بین المللی و حتی متحدان منطقه ای سوریه، دست به اصلاحاتی در قانون انتخاباتی خود زد. این اصلاحات در راستای اصلاحات قانون اساسی در سال ۹۰ بود که با همه پرسی مردمی به تصویب رسیده بود. بر طبق اصلاحات قانونی سال ۹۰ احزاب سیاسی دیگر می توانستند در کنار حزب بعث به فعالیت سیاسی بپردازند. تا پیش از تصویب این قانون فعالیت حزبی در خارج از حزب بعث در این کشور ممنوع بود. به هر شکل در قانون جدید این شرایط به طور کل تغییر یافت و فضا برای فعالیت احزاب سیاسی مختلف در متن قانون تدوین گردید.
اصلاحات در قوانین انتخاباتی
هر چند که قانون انتخابات دست خوش تغییرات گسترده ای شد ولی با این حال مجلسی که ۲۵۴ نماینده آن غالباً عضو حزب بعث می باشند، شرایطی را برای نامزدی انتخابات ریاست جمهوری سوریه تصویب نمود که در همان وهله نخست، بدون هیچ زحمتی تمامی رقبای احتمالی اسد را از گردونه چرخه انتخاباتی خارج نمود. مصوبات پارلمان سوریه برای شرایط نامزدی انتخابات ریاست جمهوری در اسفند ۹۲، این موضوع را روشن ساخت که ردای ریاست جمهوری سوریه نه در ستادهای انتخاباتی و پای صندوق رای، بلکه دوباره در خیاط خانه سلطنتی خاندان اسد و به دور از چشم نامحرمان دوخته خواهد شد. قوانینی که بسیاری از منتقدان بشار اسد معتقدند نشان از ضعف دولت کنونی سوریه دارد نه قوت آن؛ زیرا کسی که از پیروزی خود مطمئن باشد راه را برای حضور همه گروه ها به جهت کاندیداتوری باز می گذارد.
به هر شکل متن این قوانین به شکلی بود که مانع حضور رقیبی جدی برای اسد در انتخابات حاضر گردید. بر طبق این قوانین شرکت کنندگان پیش از اعلام نامزدی دست کم باید ده سال در سوریه زندگی کرده باشند و نباید تابعیت هیچ کشور دیگری غیر از سوریه را دارا باشند. همین یک شرط به تنهایی، صلاحیت نامزدی بسیاری از منتقدان و معارضان سوری را با چالش روبرو می سازد زیرا بسیاری از آنان پس از اوج گیری جنگ داخلی، جلای وطن نموده و در خارج کشور سکنی گزیده اند. همچنین باید از ۲۵۴ نماینده پارلمان، ٣۵ نماینده نامزد مذکور را تائید نمایند. در این مورد نیز باید یادآوری نمود که به علت تحریم انتخابات گذشته پارلمان توسط مخالفان، غالب نمایندگان مجلس از حزب بعث بوده و منتقدان در مجلس در اقلیت به سر می برند. همچنین در این قوانین آمده است که نامزدان باید تبعه سوریه بوده و پدر، مادر و همسر غیر سوری نداشته باشند. همچنین عدم محکومیت و محرومیت توسط دستگاه قضایی این کشور از دیگر بندهای شرایط نامزدی عنوان گشته است. شرایطی که تقریباً با آن کلیه معارضین و مخالیفن اصلی اسد بدون هیچ دغدغه ای از مبارزه انتخاباتی حذف گردیدند.
رقبای انتخاباتی اسد
با اعلام رسمی زمان ثبت نام برای نامزدی انتخابات، بسیاری از گروههای منتقد و معارض سوری به علت تحقق نیافتن شرایط مناسب برای برگزاری یک انتخابات آزاد، شرکت در این انتخابات را تحریم نمودند. با این حال ۲۴ تن از سوری ها در این انتخابات کاندید شدند و از میان این ۲۴ تن دادگاه عالی قانون اساسی صلاحیت «ماهر عبدالحفیظ حجار» و «حسان عبدالله النوری» و بشار اسد را تائید نمود. سه نامزدی که به ترتیب اولین، دومین و هفتمین ثبت نام کننده از میان ۲۴ کاندیدای ثبت نامی در این انتخابات بودند. هر چند دو نامزد رقیب اسد عضو پارلمان سوریه و از چهره هایی وابسته به اپوزیسیون داخلی هستند با اینحال این دو چهره برای آحاد مردم سوریه چندان شناخته شده نمی باشند.
ماهر حجار در خانواده ای سنی مذهب و در شهر حلب متولد شده و دوران جوانی و دانشجویی خود را در این شهر سپری کرده است. وی در سال ۱۹٨۴ میلادی به حزب کمونیست سوریه ملحق شده و اولین فعالیت های سیاسی خود را در دانشگاه حلب شروع کرد. حجار در سال ۲۰۰۰ از حزب کمونیست سوریه جدا شده و تشکلی از کمونیست های حلب را به رهبری خود شکل داد. وی در سال ۲۰۰٣ به همراه تنی چند از رهبران حزب کمونیست، «کمیته ملی وحدت کمونیست های سوریه» را تاسیس نمود. ماهر حجار از سوی این حزب در سال ۲۰۰۷ برای انتخابات مجلس از شهر حلب کاندید گردید اما در مبارزه انتخاباتی ناکام ماند. این حزب در سال ۲۰۱۱ نام خود را به حزب «اراده مردمی» تغییر داد. در همین دوران حجار به سمت دبیر کلی این حزب دست یافت.
حجار مجدداً در سال ۲۰۱۲ و در اوج بحران سوریه در انتخابات مجلس نمایندگان سوریه در قالب لیست «جبهه مردمی برای تغییر و آزادی» از شهر حلب شرکت کرد که در این انتخابات وی در رقابت با حزب بعث موفق شد در شهر حلب جایگاه دوم را کسب نموده و به پارلمان راه یابد. حجار دارای مدرک کارشناسی پژوهش زبان ها از دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه حلب می باشد. برخی حجار را نزدیک به «قدری جمیل» معاون سابق نخست وزیر سوریه دانسته اند و این در حالی است که قدری جمیل یک ماه پیش اعلام نمود که به علت نبود شرایط و ضوابط یک رقابت واقعی، در انتخابات شرکت نمی کند.
حسان عبدالله النوری متولد ۱۹۶۰ در دمشق است. وی نسبت به ماهر حجار پیشینه مدیریتی و سیاسی بیشتری دارد. نوری علاوه بر نمایندگی پارلمان سوریه در دور نهم، ریاست اتاق صنایع دمشق، ریاست دانشکده فنی و حرفه ای خاورمیانه، مرکز مطالعات بازاریابی و اداری MMC و مدیریت مرکز مطالعات مشاوره توسعه اداری و افزایش توامندی ها معروف به (MDCCB) ژنو را برعهده داشته است. وی بر خلاف حجار که چهره ای تنها سیاسی دارد دارای وجهه علمی مناسبی می باشد. وی مدرس دانشگاه روح القدس لبنان بوده و تحصیلات عالیه خود را در آمریکا به پایان رسانده است. نوری تحصیلات تکمیلی خود را در مدیریت عمومی در دانشگاه ویسکانسین آمریکا به پایان می رساند. وی بعدها در همین رشته موفق به دریافت مدرک دکترا از دانشگاه کندی آمریکا می گردد. نوری هم اکنون ریاست تشکلی به نام «طرح ملی برای مدیریت و تغییر» را بر عهده دارد.
اسد پیروز در انتخابات بی رقیب
از زمان اعلام اسامی سه نامزد تائید صلاحیت شده توسط «ماجد خضره» سخنگوی دادگاه عالی، زمان رسمی تبلیغات برای این انتخابات آغاز گردیده است. ده روز قبل خبرنگار واشنگتن پست میزان تبلیغات دو نامزد دیگر را نسبت به بشار اسد را بسیار ناچیز عنوان نمود. فی الواقع این دو نامزد بدون تردید خود واقف اند که در مقابل دستگاه تبلیغاتی حزب بعث و در شرایطی که دولت نامشروع که دستش به خود هزاران سوری آغشته است بانی برگزاری این انتخابات است، یک رقابت سالم چیزی شبیه به یک طنز و شوخی می باشد. از طرفی غالب سوری هایی که قصد شرکت در این انتخابات فرمایشی را دارند می دانند که جز اسد کسی نمی تواند بحران و جنگ ناشی از حضور هزاران تروریست تکفیری- سلفی را در این کشور مدیریت نماید. پیروزیهای نظامی در عرصه جنگ داخلی سوریه به ویژه آخرین آن در حمص می تواند دلیل محکمی بر این مدیریت بحران باشد. این مدیریت بحران و روشن شدن وابستگی برخی معارضین، مخصوصاً تروریست های وهابی به کشورهای خارجی و فجایعی که هر روز این تروریست ها در خبرها می آفرینند (در همین مورد آخر خوردن گوشت همقطاران کشته شده خود در نبرد برای گرفتن روحیه! و یا آمار یک موسسه روسی در لندن مبنی بر حضور هزاران سابقه دار جنایی در محاکم قضایی اروپایی در کنار معارضین) این اخبار به دروغ و یا راست فضایی را در میان قشری از مردم سوریه خلق کرده است که از اسد این دیکتاتور و قاتل هزاران آزادیخواه سوری، یک قهرمان ملی ساخته شود. آمار پیش بینی نتایج انتخاباتی بیانگر این واقعیت است. تا جایی که برآورد سازمان امنیت آمریکا میزان ۷۵ درصد رای را برای اسد پیش بینی نموده است. (این میزان توسط مرکز شرق شناسی روسیه ۷۰ درصد برآورد شده است)
البته اسد قطعاً از این پیروزی خود آگاه است زیرا وی در روز دوشنبه ۲٨ آوریل هنگام ثبت نام از هواداران خویش درخواست نمود تا بعد از جشن پیروزی اش از شلیک تیرهوایی خودداری کنند، شاید که شلیک تیرهوایی احساس امنیت و آسایش مردم را بر هم زند! جمله ای که علاوه بر پیش بینی انتخابات، وقاحت این دیکتاتور را بیش از پیش روشن می کند. در کشوری که به خاطر قدرت طلبی وی بیش از سه سال است روی آرامش دیده نشده است چگونه ممکن است شلیک چند تیرهوایی آرامش و امنیت کنونی!! را بر هم زند. شاید بی جهت نبود که جان کری این انتخابات را «مضحکه دمکراسی» نامید. نکته جالب دیگر این انتخابات، دعوت اسد از ایران برای اعزام هیئتی جهت حضور به عنوان ناظر برای انتخابات این کشور است. زیرا بر طبق قانون اساسی این کشور، حضور ناظر از کشور خارجی برای نظارت بر انتخابات غیر قانونی می باشد ولی اسد برای دهن کجی به غرب از ایران به عنوان اصلی ترین متحد منطقه ای اش دعوت نموده است تا در برگزاری این انتخابات ایفای نقش نماید.
در نیمه خرداد ماه امسال باید منتظر تبریک های متحدان اسد به وی برای پیروزی در انتخابات این کشور باشیم. پیروزی ای که می تواند غرب را در رویکرد مداخله بشردوستانه در سوریه بیش از پیش تحریک نماید. رویکردی که این روزها در گزارشات اتاق های فکر غربی و آمریکایی بیش از گذشته تجویز می شود. برگزاری یک انتخابات آزاد با حضور تمامی گروهها و سلیقه های مختلف در سوریه می توانست راه حل مناسبی برای اجتناب از این گزینه نامطلوب باشد لکن بشار اسد به این گزینه مطلوب بهایی نداد. همچنین به نظر می آید این انتخابات نمی تواند به نتیجه و هدف غایی خویش که همان پایان بخشیدن به خشونت های افسارگسیخته در این کشور می باشد، دست یابد لذا پیش بینی می شود که پس از این انتخابات نیز سوریه همچنان در کانون بحران باقی خواهد ماند.
|