اعلامیه سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر) در باره همکاری منصور اسانلو با سلطنت طلبان
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۲٣ خرداد ۱٣۹٣ -
۱٣ ژوئن ۲۰۱۴
اعلامیه سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)
در باره همکاری آقای منصور اسانلو با سلطنت طلبان
کارگران به لطف و ترحم طبقات بهره کش نیازی ندارند!
اختصاص بودجه ای از سوی مالک تلویزیون جهانی "اندیشه" برای کمک به خانواده های کارگران زندانی و فعالان کارگری و دادن اختیار این صندوق به منصور اسانلو، رئیس سابق هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، به موضوعی بحث انگیز در میان فعالان چپ و کارگری تبدیل شده است. برای داشتن ارزیابی روشنی از این اقدام و تاثیرات آن بر فعالان و جنبش کارگری لازم است که درک روشنی از رابطه جنبش کارگری و کمک های مالی به این جنبش داشته باشیم.
تشکل های مستقل کارگری و فعالان کارگری برای پیشبرد مبارزه صنفی و سیاسی خود طبعآ نیاز به منابع مالی دارند. اما روشن است که این فعالان و تشکل های مستقل برای حفظ استقلال خود از دولت ها و سازمان ها و نهادهای وابسته به دولت ها ناگزیرند تنها بر روی منابع مالی خود کارگران تکیه کنند. تاکنون بخش اعظم تشکل های مستققل کارگری ، نیازهای مالی خود را از حق عضویت اعضاء ، کمک های مالی طرفداران و یا از طریق ایجاد صندوق های همیاری کارگری تامین کرده اند. گاه تشکیل این صندوق های همیاری در خارج از کشور با مراجعه مستقیم به جامعه ایرانی و سازماندهی کارهای انتفاعی خُرد و یا شرکت در مسابقات ورزشی (ماراتون انگلیس – برلین ) و جمع آوری کمک های مالی در جریان آن و ارائه گزارش شفاف و علنی امکانی بوده است برای کمک رسانی به تشکل های مستقل و یا خانواده های فعالان کارگری. روشن است که در این میان همبستگی بین المللی کارگری نیز می توانسته و می تواند در این راستا کمک هائی به خواهران و براداران خود سازمان دهند.
برای درک ضرورت استقلال جنبش کارگری باید توجه داشته باشیم که رهایی قطعی کارگران از فقر، فلاکت، زورگوئی، بی پناهی نهادینه شده و نابرابری فزاینده، تنها با رهائی از بهره کشی سرمایه امکان پذیر است. طبقه کارگر هسته مرکزی و حیاتی آن جنبش رهایی بخشی است که "مانیفست کمونیست" آن را "جنبش مستقل اکثریت عظیم برای اکثریت عظیم" می نامد و به حق یادآوری می کند که " این پائین ترین لایهی جامعه امروزی، بی آن که تمامی لایه های نشسته بر گرده جامعه رسمی را به هوا پرتاب کند، نمی تواند برخیزد و قد علم کند" . کارگران در صورتی می توانند به همبستگی و اتحاد طبقاتی شان دست یابند که حتی در سطح پیکار اقتصادی روزمره برای بهبود شرایط کار و زندگی شان، روی پای خود بیایستند و از هر نوع دلخوشی به لطف و ترحم طبقات بهره کش بپرهیزند.
جنبش کارگری ایران در صورتی می تواند واقعآ به جنبش پیکار برای همبستگی و اتحاد طبقاتی کارگران و زحمتکشان و لگدمال شده گان تبدیل شود که به راستی از پائین بجوشد، مستقل از همه نهادهای دولتی بیایستد و از هر نوع وابستگی به کمک های مالی و دلسوزی های طبقات بالا و قدرت های خارجی بپرهیزد. تاکید بر این نکته از آن روست که تاکنون از سوی نهادهای وابسته به قدرت های امپریالیستی تلاش های گسترده ای صورت گرفته تا از طریق سازماندهی کمک های مالی، تشکل های مستقل و یا فعالان کارگری و مدنی را به دایرهی سیاست های خود بکشانند. تلاش های "سولیداریته سنتر" نمونهی گویای این تلاش هاست. همچنین سازماندهی "پروژه" های گوناگون و کشاندن بخشی از فعالان مدنی به دام این "پروژه" ها، نشاندهندهی ابعاد تلاشی است که نهادهای وابسته به وزارت خارجه یا سازمان های اطلاعاتی کشورهای امپریالیستی و یا دولت های مرتجع همسایه ایران برای ایجاد پایه های حمایتی برای سیاست های خود در درون جنبش رهائی مردم ایران انجام می دهند. چنین تلاش آگاهانه ای را در جریان سمت و سو دادن به "ایران تریبونال" و تقدیم پروندهی شهدای جنبش آزادی و برابری مردم در پیشگاه کنفرانس اسلامی و شیوخ مرتجع عرب بخوبی مشاهده کرده ایم.
همه آنهائی که حتی از سر دلسوزی نیک خواهانه، برای کمک به مبارزان جنبش کارگری و خانواده های زجرکشیده شان، دست به سوی طبقات بالا و بدتر از آن، نهادهای وابسته به قدرت های خارجی دراز می کنند، خواسته یا ناخواسته به پیکار طبقاتی کارگران ایران ضربه می زنند. سازماندهی "کمک"های این چنینی از خارج از کشور، نه تنها هدیه ای است برای دستگاه سرکوب و جلادان خون آشام جمهوری اسلامی که همه مبارزان و تشکل های مستقل کارگری را لجن مال و خفه کند، بلکه می تواند به فساد و پراکندگی در میان پیشروان کارگری نیز دامن بزند و جنبش را از درون متلاشی سازد.
اقدام مالک تلویزیون جهانی "اندیشه" در اختصاص یک بودجه کلان برای کمک به فعالان کارگری و خانواده های کارگران زندانی و دعوت از دیگر سرمایه داران سلطنت طلب یا جمهوری خواه برای پیوستن به این حرکت و واگذاری هدایت این امر به منصور اسانلو را هر چند نمی توان در زمره اقدامات دولت های امپریالیستی رده بندی کرد، اما به روشنی تلاشی است برای شکل دادن به یک ائتلاف سیاسی میان سلطنت طلبان و بخش هائی از جنبش کارگری و تبدیل این بخش از جنبش به زائدهی این نیروی سرنگونی طلب. آشکار است که بخشی از سلطنت طلبان به اهمیت نقش و جایگاه طبقه کارگر در راستای براندازی جمهوری اسلامی پی برده اند و در تلاشند این نیروی توده ای عظیم را در راستای اهداف خود بخدمت گیرند. روشن است که در چنین ائتلاف سیاسی، اهداف و آرمان های طبقه کارگر قربانی می شود. به نظر ما، همکاری آقای منصور اسانلو با سلطنت طلبان و جریان های مدافع سرمایه داری از طریق دریافت کمک مالی از آنها و یا ارسال پیام به برگزاری نخستین مجمع عمومی سالیانه شورای ملی ایران در تورنتو ویا دادن پلاتفرم مشترک با آنان، بی هیچ تردید ، به مبارزات کارگری و حتی دست آوردهای سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه ضربه خواهد زد و ما امیدواریم او هر چه سریع تر خود را از این پرتگاه کنار بکشد.
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی! زنده باد سوسیالیسم!
هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)
پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۳ برابر با ۱۲ ژوئن ۲۰۱۴
|