جنبش زایتگایست (تی زد اِم)
TZM)The Zeitgeist Movement) علی آقابخشی
•
جنبش زایتگایست، حرکت جهانی طرفدار صلح، توسعه پایدار و اقتصاد مبتنی بر منابع سیاره زمین، بشریّت، محیط زیست، و استفاده از روش علمی و فناوری (تکنولوژی) است که در سال ۲۰۰۸ توسط پیتر جوزف Peter Joseph (متولد ۱۹۷۹) فیلمساز مستقل آمریکایی و سازنده «فیلم زایتگایست» Zeitgeist Movie مطرح و معرفی شد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۲٨ خرداد ۱٣۹٣ -
۱٨ ژوئن ۲۰۱۴
جنبش زایتگایست، حرکت جهانی طرفدار صلح، توسعه پایدار و اقتصاد مبتنی بر منابع سیاره زمین، بشریّت، محیط زیست، و استفاده از روش علمی و فناوری (تکنولوژی) است که در سال ۲۰۰٨ توسط پیتر جوزف Peter Joseph (متولد ۱۹۷۹) فیلمساز مستقل آمریکایی و سازنده «فیلم زایتگایست» Zeitgeist Movie مطرح و معرفی شد. او در این فیلم از جمله مدعی است مذهب سازمان یافته، برای کنترل روابط و امور اجتماعی است و در حادثه حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ نیز ممکن است دست عوامل داخلی در کار بوده باشد.
پیتر جوزف همچنین با همکاری مک لیش Mcleish و برکو ویتز Berkowits اصول و هدفهای جنبش را در کتاب «معّرفی جنبش زایتگایست: درک یک تربیت فکری جدید»۱ تشریح کرده است.
نام جنبش از واژه آلمانی سایتگایست Zeitgeist به معنی روح زمان (زمانه) Spirit of the Age (Time) گرفته شده است. آنها در مورد این نامگذاری به مفهوم روح زمان در فلسفه تاریخ هگل Hegel (۱٨٣۱-۱۷۷۰) فیلسوف آلمانی اشاره نکردهاند. این اصطلاح در فلسفه تاریخ هگل به معیارهای اجتماعیی اشاره دارد که در هر دورهای بیانگر روح غالب بر جامعه است. به نظر هگل: «روح ملت در هر زمان بر اساس همه مظاهر تمدن و فرهنگ، سازمانهای سیاسی و حقوق بنا شده و شکل گرفته است. در اصل، حقوق و دولت و حکومت، همان است که باید باشد و هر ملتی لایق و سزاوار دولت و حکومتی است که در هر دورهای بر او حاکم است.»
جنبش زایتگایست، رهبر و مقر رسمی برای خودش اعلام نکرده، اما طرفدارانش در سراسر جهان پراکندهاند و در جهت تحقق هدفهایشان فعالیت میکنند. به عنوان مثال، طرفداران جنبش زایتگایست نیز همراه با سایر معترضان، در جریان «جنبش اشغال» والاستریت حضور داشتند. جنبش اشغال Occupy Movement در اواسط سپتامبر ۲۰۱۱ با اشغال محوطهای در کنار ساختمان والاستریت نیویورک و با شعار: «دیگر بس است. ما در برابر یک درصد سرمایهداران، نود و نه درصد جمعیت هستیم، بیکاری بس است، فقر بس است، جنگ بس است، تبعیض بس است» شروع شد و در شهرهای مختلف ادامه یافت.
جنبش زایتگایست در هیچ مرحلهای متوقف و یا مستقر نمیشود و همواره با زمان حرکت میکند و هر جا تغییرات ضرورت داشته باشد، شرایط موجود را در جهت تحول دگرگون میسازد. از آنجا که تمام نظامهای اجتماعی، صرفنظر از فلسفه سیاسی، باورهای مذهبی و عادتهای اجتماعی، در نهایت به منظور ایجاد شرایط زندگی عالی و پیشرفته، به منابع طبیعی، آب و هوای پاک، اراضی کشاورزی، فناوریها و نیروهای انسانی مورد نیاز وابستهاند، هدف اساسی جنبش زایتگایست نیز عبور و انتقال از نظام اقتصادی پول-بنیاد (مبتنی بر پول) Monetary-Based Economy به اقتصادی بر پایه منابع Resource-Based Economy است و اینکه ایدئولوژی سیاسی یا مذهبی نباید پایه امور اجتماعی باشد و به جای آن باید «روش علمی» برای توسعه جامعه و آنهم بر اساس همکاری و تعاون و نه بر اساس رقابت، مورد عمل قرار گیرد و توازن «فناوری پیشرفته» و «طبیعت» هم در نظر گرفته شود.
جنبش زایتگایست با الهام از اندیشهها، ابتکارات و تجربیات ژاک فرسکو Jacque Fresco (متولد ۱۹۱۶) شکل گرفته که خود: مخترع، مهندس عوامل انسانی و اجتماعی، طراح خود آموخته صنعتی و سازهها، آیندهنگر آمریکایی است. ایدههای فرسکو در زمینههایی مثل طرّاحی و ایجاد شهرهای پایدار آینده که در آنها مردم از هر رنگ و نژادی و بدون قرض یا وام میتوانند به منابع دسترسی داشته باشند، کارایی انرژی، مدیریت منابع طبیعی و محیط زیست از جمله در طرح ونوس Venus Project (دارای مرکز تحقیق و توسعه برای همگرایی هرچه بهتر علم و فناوری در یک جامعه جدید مبتنی بر علائق انسانی و زیست محیطی) در فلوریدای آمریکا به عنوان اولین شهر تجربی اجرا شده است. هدف از این طرح، چارهجویی و حل مسائل و مشکلات و اداره امور دنیای کنونی مثل: تغییرات اقلیمی و آب و هوایی، قحطی و گرسنگی، بازسازی و نوسازی جوامع به منظور هماهنگی امور اجتماعی و صنعتی و زیست محیطی، وفور و فراوانی، صلح و پیشرفت فرهنگی و نیز تغییر نظام اقتصادی موجود از «پول-بنیادی» به «منابع- بنیادی»، تولیدات، خدمات، طّراحی و ساخت سازهها چه در زمین و چه در فضا و دریا با استفاده از علم و دانش و هوش و خلاقّیت با کاربرد پاکترین، ضروریترین، مناسبترین و پیشرفتهترین فناوریها و متناسب و هماهنگ با محیط زیست و توسعه پایدار مبتنی بر منابع، و نیز کشاورزی اُرگانیک و کنترل محیط زیست با سیستمهای خودکار و پیشرفته کامپیوتری است.
در طرح ونوس، شهرها به صورت مدوّر ساخته میشوند تا از زمین و انرژی بیشترین بهرهبرداری به عمل آید و برای حمل ونقل، به جای وسایل نقیله شخصی از وسایل نقلیه عمومی استفاده میشود. از نظر فرسکو، نظام اقتصادی سودجو و غیر انسانی پول-بنیاد که از گذشته رواج پیدا کرده و همه نظامهای اقتصادی دنیا مثل سوسیالیسم، فاشیسم و نیز نظام بازار آزاد سرمایهداری آن را با مشکلاتی از قبیل تفاوتهای تبعیضآمیز اقتصادی، قشربندی و طبقهبندیهای اجتماعی، ناسیونالیسم، ستمگری، نخبهسالاری و نژادپرستی به صورت دائمی و جاودانه درآوردهاند و با وابسته ساختن قدرت به توانایی و اقتدار یک فرد، گروه یا حزب، اختیار تأمین و یا تحریم غذا، مسکن، بهداشت، آموزش و پرورش، و منابع طبیعی را از مردم سلب کردهاند. در واقع، دولتها و حکومتهای اینگونه نظامهای اقتصادی به محض استقرار، برای کنترل جامعه دست به وضع قوانین مختلف میزنند و هر زمان مردم بیدار شوند و اثر آنها از بین برود، برای انقیاد مردم به زور متوسل میشوند. این حکومتها امور کشور را بدون عقل و خرد راه میبرند و جز آنکه امکانات و منابع موجود را در اختیار به اصطلاح نخبگان، وابستگان و عوامل خودشان قرار دهند، برای اکثریت مردم کاری نمیکنند و همواره خاک به چشمان تودههای مردم میپاشند که آگاه و بیدار نشوند. ولی در نظام مبتنی بر منابع یا منابع- بنیاد، با کاربرد روشهای علم و میزانهای تجربه شده علمی، کوشش به عمل میآید تا ضمن تأمین منافع عموم مردم و درک بهتر آنها از طبیعت و فرایند زندگی تعاونی، بتوانند از شرایط زندگی پست و غیرانسانی نجات یابند و به جای آنکه کسی برایشان تصمیم بگیرد، خودشان صاحب تفکر شوند، تصمیم بگیرند و خود فرمان شوند.
به نظر ژاک فرسکو، با توجه به اینکه مسائل دنیا از اجتماعات بشری و محیط زیست گرفته تا تولید و توزیع و مانند اینها، با یکدیگر وابستگی متقابل دارند، علم و دانش باید در اختیار تمام مردم جهان قرار گیرد تا با عقل و خرد همراه شود و پیشرفت و صلح و بهروزی حاصل آید. جنگ و خونریزی هیچ مشکلی از مردم جهان را حل نمیکند و تا ارتشها و نیروهای مسلّح نظامی وجود داشته باشند نمیتوان از متّمدن بودن و عشق و محبت سخن گفت. خود واژه عشق که قرنها است در هر لغتنامه و اثر ادبی از آن سخن میرود، اکنون دیگر معنی متفاوتی یافته و شاید وقت آن رسیده باشد که تعریف تازهای از آن ارائه شود. گفتن روزمرّه کلمات عاشقانه، تعریف و تمجیدهای ساختگی، جشنها و مهمانیهای پوچ و بیفایده، عادتها و آداب تشریفاتی و تبعیض آمیز خشک و غیرانسانی مثل ویآیپی VIP که گرمی اجتماعی را میگیرد، در این جنبش جائی ندارد. بیان عشق در واقع بازتاب گسترش و تسرّی دادن توانایی یک شخص برای آموزش، خردورزی، کمک در فعالیتهای جدّی و تقویت دانش و خرد و دادن احساسات مثبت به شخص دیگر است. عشق واقعی مانند همان کاری است که اعضای بدن میکنند: دست، پا، چشم، گوش و سایر اندامها در غم و شادی، و در فعالیت و فراغت در خدمت یکدیگرند و چون بنی آدم اعضای یک پیکر هستند، مظاهر عشق و محبت نیز در همکاری با هم متجلی میشوند. مثلاً اگر کسی در راه عشق و آزادی کار میکند همراه شدن با او تجلی عشق به او است. همینطور اگر همسایهای خانه میسازد کمک به او موجب میشود که خانهاش زودتر آماده شود. یا مهندسان سازه در همکاری با مهندسان فلزشناس کارهای بهتری ارائه میدهند. افراد و ملل مختلف نیز با شراکت در فنّاوریها و با در اختیار دیگران گذاشتن تجربیات و اختراعات و اکتشافات عملاً عشقشان را به مردم-صرف نظر از باورهای مستقل و منافع ملّی- نشان میدهند.
از این رو، باید فرهنگی نو پدید آید که جنگ، فقر و گرسنگی، قرض و وام بانکی، تخریب محیط زیست و رنج بیهوده انسان در آن جائی نداشته باشد. به قول سهراب سپهری: «چشمها را باید شُست، جور دیگر باید دید.»
به طور کلّی، ژاک فرسکو طرفدار تمدن پایدار جهانی تازهای است که در آن، علم و دانش و فّناوری با بهرهبرداری درست از منابع کرهزمین به عنوان میراث بشریت، به نفع انسان و محیط زیست او و برای بنای دنیایی امن، پیشرفته و مرّفه بر اساس «همکاری» و نه «رقابت» و برای تمام مردم جهان به کارگرفته شود. او ایدههایش را در کتاب «بهترین چیزهایی که پول قادر به خریدنشان نیست: فراسوی سیاست، فقر، و جنگ»۲ شرح داده است.
۱- The Zeitgeist Movement Defined: Realizing a New Train of Thought. Compiled and Edited by: Ben Mcleish; Matt Berkowitz; Peter Joseph, ۱st edition, Lexington, KY (USA),۲۰۱۴.
۲- Fresco, Jacque. The Best that Money Can’t Buy: Beyond Politics, Poverty, & War. Florida, Global Cyber-Visions The Venus Project, ۲۰۱٣.
|