بیست و یک روز
روزهای هفده، هجده و نوزدهم
منظر حسینی
•
باران
بر شیشه های ایوان
می گرید
و در پیشانی ام
کلمات سنگینی
می جوشند.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۱٨ مهر ۱٣٨۵ -
۱۰ اکتبر ۲۰۰۶
● روز هفدهم...
شب
تا نها یت تاریکی رفته است.
آهی می کشم
در سکوت
با رطوبت هوا در هم می آمیزد.
نمی دانم دلتنگ چیستم
اما
صدای دلتنگی می آید.
باران
بر شیشه های ایوان
می گرید
و در پیشانی ام
کلمات سنگینی
می جوشند.
من سردم است
و هیچ دستی
شانه های عریانم را نمی پوشاند.
در تقویم می نویسم چهارده آگوست.
● روز هجدهم...
امشب،
پانزدهم آگوست است
و قلب تاریکی
در پشت پنجره می طپد.
امروز
آرام گذشت
بی آنکه در تاریخ
ثبت شود.
● روز نوزدهم ...
شب،
با نوزده ستاره کوچک
بر خواب تو تابیده است
و نفس هایت به رطوبت تن شبنم هاست.
من
زمان را
بر پشت نبض هراسان دستانت
می بوسم در خیال
و خطوط اندامت را
با دستان بخشاینده ام
به رسم نابینایان
می خوانم.
ناگهان
پرنده ای شبگرد
با صدای بال هایش
تاریکی را می شکند.
در خواب تو
شب
چه از دست می رود.
|